صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک

تاریخ سند: 1 آذر 1348


موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک


متن سند:

به: 316 شماره: 16753 /20 ه‍3 از: 20 ه‍ 3 نامبرده بالا که از اول ماه رمضان‌جاری در مسجد ارک منبر می‌رود تاکنون مطالب تند و زننده‌ای اظهار نداشته و موضوع مورد بحث وی پیرامون خلقت انسان و فرضیه‌های لامارک1 و داروین می‌باشد.
لیکن روز سوم ماه رمضان ضمن صحبت گفت یهودی‌ها خیلی دخالت‌های خائنانه در کار مسلمانان کرده و روایات جعلی در کتاب‌های ما وارد ساخته‌اند.
سال قبل قرآنی در آلمان غربی به چاپ رسانیده‌اند که درآن آیات مربوط به یهود را عوض کرده و موضوعات عادی و اخلاقی دیگر در آن گنجانیده‌اند.
نظریه منبع: منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظری ندارد.
خیام نظریه 20 ه‍ 3: 20 ه‍ 3 نظری ندارد.
از طرف دایره بخش 3 تابش.
1 /9 /48 اداره کل سوم 1 /9 /48

توضیحات سند:

1ـ لامارک (lamark) شهرت ژان باتیست پیر آنتوان دو مونه، ملقب به شوالیه دو لامارک، 1744 – 1829 میلادی، عالم طبیعیدان فرانسوی که به جهت نظریه‌اش درباره تطور و تکامل موجودات زنده و به جهت تقسیم جانداران به مهره‌داران و بی‌مهرگان مشهور است.
در آغاز قرار بود در خدمت کلیسا درآید ولی خود به آن بی‌میل بود و به خدمت نظام رفت و درجنگ هفت ساله شرکت جست و در نتیجۀ حادثه‌ای از خدمت نظام نیز بیرون آمد و روی به تحصیل علم نهاد.
در پاریس شروع به تحصیل طب کرد و در ضمن تحصیل، به شیمی، هواشناسی، و مخصوصاً گیاه‌شناسی علاقه‌مند شد.
در 1778م کتاب معروف گیای فرانسه را منتشر کرد که اگر چه روش طبقه‌بندی در آن با روش لینه متفاوت بود، با مفتاحی دوتایی وسیلۀ ساده‌ای برای تشخیص هویت گیاهان فراهم می‌ساخت.
لامارک به جهت همین تألیف در سال 1795 وارد آکادمی علوم شد و نظر بوفون را به خود جلب کرد و در 1781 با همکاری وی به عنوان گیاه‌شناسی دربار شاهی به ممالک اروپا سفر کرد و در بازگشت کتاب‌های فرهنگ گیاه‌شناسی و تفصیل و توضیح انواع را نوشت.
در 1788 در باغ شاهی به گیاه‌شناسی اشتغال ورزید و در سال 1793 استاد جانورشناسی شد و دعوت شد که در باب جانوارنی که لینه «حشرات» و «کرم‌ها» خوانده بود تدریس کند.
لامارک برای این جانوران اصطلاح بی‌مهرگان را وضع کرد.
نظریات او دربارۀ تطور جانداران ابتدا در مجموعۀ جانوران بی‌مهره (1801) و در کاوش دربارۀ سازمان اجسام زنده (1802) ظاهر شد و بعد در کتاب فلسفۀ جانورشناسی (1809) تشریح شد.
با ضعف بینایی، در سال‌های 1815 – 1822 کتاب تاریخ طبیعی حیوانات بی‌مهره را منتشر کرد.
لامارک در تنگدستی وفات یافت و در اواخر عمر به کلی نابینا شده بود.
کار علمی مهم او تحقیق تفصیلی دربارۀ بی‌مهرگان زنده و فسیل است.
پس از تقسیم جانداران به بی‌مهرگان و مهره‌داران، بی‌مهرگان را به گروه‌های سخت‌پوستان، عنکبوت‌ها، و حلقه‌داران تقسیم کرد و در 1785 به تقسیم‌بندی نباتات پرداخت.
لامارک نظریۀ بوفون را دربارۀ تکامل و تطور جانداران از جانداران ساده به جانداران پیچیده‌تر بسط داد و در کتاب تاریخ طبیعی حیوانات بی‌مهره چهار قانون مشهور خود را دربارۀ تطور حیوانات و تشکیل یافتن اعضای آنها عرضه کرد.
(1) حیات با نیروی خاص خود پیوسته می‌خواهد حجم بدن موجود زنده و اعضا واجزاء آن را تا حد ممکن افزایش دهد.
(2) ظهور عضو جدید در حیوان به علت ظهور نیازمندی محسوس تازه‌ای است.
حرکت نوی برای اقناع این نیازمندی موجب تولد و ظهور عضو تازه است.
(3) تکامل اعضا و نیروی عمل آن متناسب با به کار بردن اعضای مذکور است.
(4) هر چه در طی زندگی یک موجود زنده کسب شود، یا تغییر یابد، به وسیلۀ همان موجود زنده به نسل بعدی منتقل می‌شود (قانون وراثت صفات مکتسب).
تأکید لامارک دربارۀ تطور و تکامل موجودات زنده بر دو اصل تأثیر محیط (و اجابت موجود زنده به این تأثیر به نحو مثبت و مفید) و وراثت صفات مکتسب است.
از این میان، مخصوصاً وراثت صفات مکتسب موجب اختلاف و نزاع فراوان میان دانشمندان علوم طبیعی شده است و آزمایش‌های بی‌شماری که برای اثبات آن به عمل آمده نتیجۀ مطلوب نداده است.
عقیدۀ وراثت صفات مکتسب در اروپا به لامارکیسم (lamarkism) یا نظریۀ لامارک معروف شده است.
در اواخر قرن 19 م پیروان لامارک در عقیدۀ او تغییراتی دادند و نظریه نولامارکسیسم پیدایش یافت.
رهبر این مکتب ادوارد درینکر کوپ است که برای خواست و عادت در تغییرات عضوی موجودات زنده اهمیت قائل است.
او اصل انتخاب طبیعی را که از اصول داروینسیم است نمی‌پذیرد.
از پیروان معروف نو لامارکسیسم هگل آلمانی و سپنسر انگلیسی است، اختلاف عمدۀ داروینیسم و لامارکیسم در این است که لامارکیسم تأثیرات خارجی (یعنی محیط) را عامل عمده می‌داند، در صورتی که داروینیسم عامل درونی (اصل انتخاب طبیعی) را عامل اصلی می‌شمارد.
مسئلۀ وراثت صفات مکتسب و عدم وراثت آن موجب اختلاف ایدئولوژیکی کمونیسم با علمای غرب است، زیرا کمونیسم معتقد است که با برانداختن اختلافات طبقاتی و اختلافات حاصل از محیط، می‌توان نسلی به وجود آورد که در آن اختلاف طبیعی میان افراد وجود نداشته باشد.
(دایره‌المعارف فارسی، غلامحسین مصاحب، جلد دوم، صفحه 2468 و 2469، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، چاپ سوم 1381)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 307

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.