تاریخ سند: 8 دی 1339
جناب آقای دکتر صدیق2 وزیر محترم فرهنگ
متن سند:
تاریخ:8 /10 /1339
تهران1
جناب آقای دکتر صدیق2 وزیر محترم فرهنگ
با احساس احتیاج مبرمی که برای تربیت صحیح فرزندان اجتماع و برکناری آنان از مفاسد اخلاقی و اعتقادی با اشاعه تعالیم عالیه اسلام و توجه به مبانی مقدسهی دینی میشود انتظار از زمامداران فرهنگ یک مملکت اسلامی این است که برای حفظ موجودیت یک جامعه مسلمانان و نگهبانی حریم اخلاق و شرف و ایمان و مبارزه با هرگونه افساد و انحطاطی که منافی شئون یک اجتماع مؤمن و رشید است در ترویج آئین حنیف اسلامی و آشنا کردن اطفال به حقایق این دیانت آسمانی بکوشند و جامعهی آینده را بهصورت یک اجتماع مهذب و مؤدب به آداب اسلامی درآورند. متأسفانه انتشار آئیننامه جدید دبستانها که تعلیمات دینی را از اصالت انداخته و ارزش معنوی آن را غیرمنصفانه از بین برده است اقدام ناسزاواری است که با چنین حقایق مسلمی وفق نمیدهد و اطفال را نسبت به امور معنوی بیاعتنا میسازد. اینک با اظهار تأسف از چنین اقدامی که موجب نارضایتی روحانیت و اجتماع مسلمان گردیده است. انتظار داریم در چنین تصمیمی تجدیدنظر نموده و تعلیمات دینی را در عداد ارزش اصیل و مهمه برنامهی ابتدائی قرار داده و ازاینجهت خدمت شایسته نسبت به عالم اخلاق دیانت انجام دهند. در انتظار حصول نتیجه از تصمیم مجدد آن جناب میباشیم.
احمد الخراسانی[کفائی]- فقیه سبزواری - سید محمدهادی میلانی 2 ـ طباطبائی قمی
آقای ابراهیمی به فرموده فوراً رونوشت تلگراف فوق را به مرکز گزارش کنید. 8 /10 /39
توضیحات سند:
1. این سند را ساواک خراسان به ضمیمه نامه شماره 4918/ م الف11 در تاریخ 10 /10 /1339 به اداره کل سوم مرکز فرستاده است.
2. عیسی صدیق ملقب به صدیق اعلم، مؤسس دانشگاه تهران، استاد دانشگاه، مترجم و نویسنده؛ در سال ۱۲۷۳ خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش میرزا عبدالله شاملو ملقب به صدیقالتجار اصفهانی از نوادگان میرزا مهدی خان استرآبادی بود. تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در را در مدارس ادب کمالیه و دارالفنون تهران به پایان رساند و در 1290ش. عازم فرانسه شد و در 1297ش. دورهى دانشسراى ورساى را به اتمام رساند و از دانشگاه پاریس، دانشنامهى لیسانس در رشتهى ریاضى گرفت. چندى نیز در دانشگاه کمبریج بهعنوان دستیار ادوارد براون به مطالعه و تدریس زبان فارسی پرداخت. در 1297ش. به ایران مراجعت کرد و تا 1309ش. مشاغل مختلفى را به عهده داشت، ازجمله: بازرس مدارس متوسطه و عالى، ریاست فرهنگ گیلان، ریاست تعلمیات عالیه، معلمى دارالفنون و دارالمعلمین مرکزى و مدرسهى حقوق، و مدتى نیز مدیر داخلى روزنامهى «مرد آزاد» بود که امتیاز آن را علیاکبر داور داشت. زمانی هم که علیاکبر داور حزبی به نام حزب رادیکال تأسیس کرد، عیسی صدیق در آن حزب بهعنوان قائممقام با وی همکاری کرد. او در سال ۱۳۰۴ به هنگام تشکیل مجلس مؤسسان، نماینده این مجلس بود. در 1309ش. به دعوت دانشگاه کلمبیا براى مطالعهى فرهنگ آمریکا به نیویورک رفت و از آن دانشگاه موفق به اخذ درجهى دکترا در فلسفه گردید و پس از بازگشت به ایران در سال 1310 مأمور تأسیس دانشگاه تهران شد و تا 1319ش. ریاست و استادى دانشسراى عالى، دانشکدهى ادبیات و دانشکدهى علوم به عهدهى وى بود. هم او بود که برای اولین بار واژه دانشگاه را بهجای دارالفنون به کار برد. در سال ۱۳۱۹ اداره کل انتشارات و تبلیغات را تأسیس کرد و بهعنوان اولین رییس آن منصوب شد. بعد از استعفای رضاشاه و تشکیل کابینه محمدعلی فروغی نیز این سمت را حفظ کرد. عیسی صدیق در تشکیل فرهنگستان ایران نیز نقش عمدهای داشت و بهعنوان نایبرئیس فرهنگستان انتخاب شد. در همین دوره مجله آموزشوپرورش را بنیان گذاشت.
دکتر صدیق در کابینه محمدعلی فروغی که در ۳۰ شهریور سال ۱۳۲۰ تشکیل شد، برای اولین بار به وزارت فرهنگ منصوب شد و برای بار دوم در کابینه علی سهیلی که در ۲۳ آذر ۱۳۲۲ تشکیل شد، به این سمت انتخاب گردید. در کابینه سهامالسلطان بیات نیز که در ۴ آذر۱۳۲۳ تشکیل شد، و در کابینه ۱۹ شهریور ۱۳۲۶ قوامالسلطنه هم این سمت را حفظ کرد. مدتی رئیس دانشگاه تهران و استاد دانشگاه نیز بود. در سال ۱۳۲۸ به نمایندگی مجلس مؤسسان برگزیده شد. در مهر ۱۳۳۹ برای ششمین بار در کابینه شریف امامی به وزارت فرهنگ منصوب شد. در سال ۱۳۲۸ در اولین دوره مجلس سنا به عضویت آن مجلس انتخاب شد. پنج دوره سناتور انتخابی تهران بود و در تمامی ادوار نمایندگی، ریاست کمیسیون فرهنگ و هنر در مجلس سنا را عهدهدار بود. دکتر عیسی صدیق در ۱۵ آذرماه ۱۳۵۷ در تهران درگذشت. از آثارش: «اصول تدریس حساب و حل مسائل فکرى»، «اصول تعلیم و تربیت»، ترجمه «تاریخ فرهنگ اروپا از آغاز تا عصر حاضر»، «حقوق بینالملل»؛ «شرححال و شخصیت و آثار فردوسى»، «صنایع ایران در گذشته و در آینده»، «یک سال در آمریکا». (منابع: آیندگان، ش 686، سال 49؛ فصلنامهی یاد، ش 24، سال 70؛ مجلهی وحید، ش 246، 247 و سایت راسخون)
3. آیتاللهالعظمی سیدمحمد هادى حسینى میلانى فرزند آیتالله سیدجعفر میلانى، در هفتم محرمالحرام سال 1313ق. برابر با 9 تیرماه 1274ش. در نجف اشرف متولد شد. مادر ایشان نیز دختر مرجع بزرگ، مرحوم آیتالله حاج شیخ حسن مامقانی بود. مرحوم آیتالله میلانی در 16 سالگی سطوح عالیه دروس حوزه را به اتمام رسانید و در همین ایام والد بزرگوارش را از دست داد. او سپس به دروس فقه و اصول اساتید بزرگ حوزه نجف مانند حضرات آیات عظام آخوند محمد کاظم خراسانى، شیخ الشریعه اصفهانى، آقاضیاءالدین عراقى، شیخ محمدحسین نائینی، آقا شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، ـ که حدود 25 سال در دروس فقه و اصول ایشان شرکت نمودند ـ حاضر شدند و در دروس برخی اساتید دیگر مانند حاج سید حسین بادکوبهای، حاج شیخ جواد بلاغی، آقاسید علی قاضی طباطبایی و آقاسید عبدالغفار مازندرانی شرکت نموده به درجه اجتهاد رسیدند. آن بزرگوار نزدیک به 60 سال در نجف اشرف، کربلاى معلى و مشهد مقدس به تدریس پرداختند که 18 سال آن در کربلا و 22 سال نیز در مشهد مقدس سپری شد. از سال 1332 به مشهد مقدس عزیمت فرموده و به دعوت اساتید و بزرگان، به تدریس و زعامت و هدایت طلاب مشغول شدند. دوران اقامت ایشان در مشهد مصادف با وقایع سیاسی و اجتماعی مهمی بود که اوج آن در همراهی با امام راحل در نهضت اسلامی گذشت. از ابتدای سکونت در مشهد نیز در جریان مبارزه با بهائیان به رهبری آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی با اخلاص تمام به همراهی با ایشان و سایر علما پرداخت و جلسات متعددی با حضور علمای بزرگ مشهد و اساتید دانشگاهها و نیز انجمنهای دینی و صنفی برگزار و خطر این فرقهی مزدور و خیانتپیشه را از جنبههای دینی و سیاسی گوشزد فرمودند.
در جریان نهضت امام خمینى (ره) نیز از جمله فقهاى فعال و مبارز علیه رژیم ستمشاهى بود و بارها تحت فشارهاى روانى و توطئههای ساواک قرار گرفت. آن مرحوم مکرراً لوایح و مصوبات وقوانین دولت و مجلس وقت را که برخلاف مصالح اسلامی و کشور بود مورد انتقاد قرار میداد و اعلام میکرد. در ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1340 نیز بارها با صراحت اعتراض نمود و اعلامیه صادر کرد. در پى دستگیرى و زندانى شدن امام در خرداد 1342 از مشهد به تهران آمد و همراه با سایر مراجع، اعتراض خود را به گوش شاه و عمالش رسانید. مرحوم آیتالله میلانى در نامهای به امام راحل (ره) پس از فاجعه 15 خرداد 1342 نوشته است: «از کنار مرقد حضرت ثامن الحجج علیهمالسلام اعلام میکنم که تنها نیستید، والله هر مسلمانی که با حمیّت است هرچه در قدرت دارد در حمایت پیشروان این هدف مقدس دینی به کار خواهد برد... عجیب است اگر مسلمانی در چنین شرایط به خود اجازه سکوت داده و در صدد دفاع از کیان اسلام برنیاید.» آن مرد بزرگ تلاشهای زیادی برای اصلاح حوزههای علمیه و تأسیس مدارسی نوین با برنامههای مدون و همراه با نظارت کامل و برگزاری دورههای تخصصی عالی علوم اسلامی دایر نمودند و در این زمینه موسس به حساب میآیند. مرحوم میلانی فردی بسیار روشن و آگاه به مسائل سیاسی زمان بودند و با برقراری ارتباط با مجامع بینامللی در مسائل مهم جهانی بهویژه امور مرتبط با مسلمین نقش رهبری آگاه و مسئول را ایفا مینمودند. تشویق مرحوم شهید بهشتی و ارسال ایشان به مرکز اسلامی هامبورگ آلمان، ایجاد ارتباط با دانشگاه الازهر و ارسال پیام به شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر و دعوت از شیخ محمد فهام، مفتی بعدی الازهر به ایران، مکاتبه با لیندن جانسون، معاون رییس جمهور آمریکا به هنگام مسافرت او به ایران و افشاگری درباره سیاستهای ضددینی رژیم پهلوی و اعتراض به اهداف سلطه جویانه آمریکا، ارتباط و حمایت از امام موسی صدر و شیعیان لبنان، ارتباط با مسلمانان آسیای مرکزی، پذیرش آسان طلاب خارجی در حوزه علمیه مشهد و ارسال پیام برای برخی کنگرههای علمی بینالمللی و ... از جمله اقدامات روشنگرانه و جامع آن عالم بزرگ و مرجع عالیقدر تقلید بود. آن بزرگوار در زمینههاى عمرانى و ساخت بناهای خیریه و درمانگاه، بیمارستان، مسجد و مدرسه و ... نیز منشأ آثار و برکات زیادى بودند. این فقیه اهل بیت علاوه بر سالها تدریس فقه و اصول و سایر علوم اسلامی و معارف شیعی، صاحب آثار و تألیفات فراوانی از جمله کتاب محاضرات فی فقهالامامیه در ده جلد، حاشیه مکاسب در 4 جلد، تعلیقات بر کتاب الهدی الی دین المصطفی، قادتنا کیف نعرفهم در 9جلد و... میباشند و اشعار عربی بلندی نیز از ایشان برجا مانده است. سرانجام ایشان به علت ابتلاء به بیماری سرطان معده، در تاریخ 18 مرداد 1354 در مشهد مقدس دارفانى را وداع گفته و به عالم ملکوت پرواز نمودند و با یک تشییع کمنظیر در قسمت بالاسر حرم مطهر رضوى به خاک سپرده شدند.
(آیتالله العظمى میلانى به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 01 صفحه 39