تاریخ سند: 7 مهر 1350
موضوع: مجلس جشن مسجد جلیلی به مناسبت تولد حضرت امام حسین (ع)
متن سند:
به: 312
از: 20 ه 12 شماره: 12164 /20 ه 12
جلسه مذکور از ساعت 2030 الی 2130 روز 1 /7 /50 با شرکت عده ای در
حدود 50 نفر تشکیل گردید و امامی کاشانی درباره آثار نهضت حضرت امام
حسین صحبت نمود.
مشارالیه اظهار داشت در گذشته به گوش اطفال مسلم مژده
بهشت داده می شد نه مثل امروز که بچه ها در محیط موسیقی و صفحه عکس های
ناسالم تلویزیون تربیت می شوند.
امامی کاشانی در پایان صحبت خود برای
پیروزی مسلمین و شکست یهود دعا نمود و به علامه برقعی نویسنده کتاب
ولایت نفرین کرده و گفت هدف استعمار ایجاد اختلاف و سرگرم کردن مردم است
در پایان جلسه احمد جعفرخانی کارمند شرکت هواپیمایی ال عال ضمن ابراز
خرسندی به نقاش زاده گفت به سر والاگهر شهرام 7 تیر کوبیده شده و چریکها
می خواسته اند او را بربایند لیکن ماشین پای خیابان فیشرآباد سر کوچه پردیس
که دفتر کار شهرام آنجا بوده دیده و مانع شده است که در نتیجه چریکها به وسیله
تیر شکم ماشین را دریده و ماشین [پا] شهرام را به سرقت برده اند و شهرام نیز
برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
1 افراد شناخته شده دیگری که در
جلسه حضور داشتند عبارت بودند از شیخ وحید دامغانی، حاج محمود سبحانی
ساکن خیابان بوذرجمهری سرای امید، غلامعلی زنگنه، احمد مختارپور سرایدار
شرکت دارویی واندر، محمدعلی
گل افشانی، دهقانی ستواندوم وظیفه، محمدمهدی عبدخدایی و علی قاضی
مسئول آگهی های روزنامه کیهان.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: اقدام مستقیم پیرامون اظهارات جعفر خانی از مشارالیه باعث
شناسایی شنبه خواهد شد.
ضمنا نام صحیح این شخص رحمن می باشد.
آسای
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
سپاهی
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تأیید می باشد.
پاد
دایره عملیات
آقای وثوقی
از اعمال و افعال امامی کاشانی مراقبت و نتیجه حاصله خواسته شود.
ضمنا در مورد چگونگی روابط و ارتباط وی با روحانیون افراطی تحقیق شود
و در مورد کیفیت افکار و عقاید احمد جعفرخانی و ارتباطات وی با عوامل مذهبی باتوجه به
سوابقی که دارد اطلاعات بیشتری از ساواک تهران خواسته...
...
و ضمن مراقبت از وی اداره کل هشتم و دوم در جریان اشتغال به کار این شخص در شرکت
هواپیمایی ال عال قرار گیرد.
/7 /50
توضیحات سند:
1ـ پس از ضربه شهریور 1350 و
پیش از دستگیری بقایای سران
سازمان مجاهدین خلق ایران ،
طرحی در مرکزیت دوم (پس از
شهریور) عنوان گردید که امید
زیادی بدان می رفت.
بر اساس
اطلاعاتی که «گروه اطلاعات»
به دست آورده بود، محل کار و
تردد «شهرام پهلوی نیا» فرزند
جاه طلب «اشرف پهلوی»
شناسایی گردید.
طرح عملیاتی
آماده شد که اساس آن
گروگان گیری پسر اشرف بود؛ تا
در قبال آن، آزادی زندانیان
مجاهد و فدایی خواسته شود.
در
جریان طرح ابتدایی مسئله،
حنیف نژاد مخالفت کرد ولی نظر
اکثریت را پذیرفت.
احمد رضایی
هم با اصل طرح و شرکت
حنیف نژاد در آن مخالفت کرده
بود.
هدف این بود که به محض
ربوده شدن «شهرام» او را به
فرودگاه مهرآباد منتقل کنند؛
آزادی زندانیان را مطالبه نمایند
و هواپیمایی در اختیار بگیرند تا
بتوانند به اتفاق گروگان و
زندانیان آزاد شده، ایران را ترک
گویند.
عملیات در ساعت یازده
صبح اول مهر ماه 1350 صورت
گرفت.
دو اتومبیل پیکان آبی و
قرمز رنگ نزدیک محل کار
شهرام توقف کردند.
به محض
پیاده شدن شهرام از اتومبیل در
جلو ساختمان دفتر کارش، در
خیابان فیشرآباد (قرنی) چهار مرد
مسلح او را احاطه نمودند تا وی
را به زور در اتومبیل آبی رنگ
مستقر کنند.
یک سیگارفروش و
یک ماشین پا به کمک شهرام
شتافتند که با تیراندازی یکی از
افراد به سوی ماشین پا (یا
نگهبان) و زخمی کردن وی، این
مزاحمت برطرف شد؛ لیکن
مقاومت شهرام، که تنومند و
ورزیده بود، خارج از انتظار افراد
عملیاتی بود.
با شلوغ شدن محل و
مقاومت شهرام، که چندین بار
خود را از اتومبیل بیرون
انداخت، ربایندگان وی را رها
کردند و گریختند.
در این عملیات
ناکام، «خیراللّه قربانی» نگهبان
ساختمان از ناحیه شکم تیر خورد
و زخمی شد.
«شهرام پهلوی نیا»
ماجرا را چنین تعریف کرده است:
صبح آفتابی روز پنجشنبه اول
مهرماه، مقابل دفتر خود رسیدم و
هنگامی که از اتومبیل پیاده شدم،
ناگهان با یک مهاجم مسلح
روبه رو شدم.
دو مرد تفنگ به
دست نیز همراه این مهاجم بودند.
چند ثانیه ای طول کشید تا من
جریان اوضاع را درک کردم.
مهاجمین به لحاظ تعدادشان قادر
بودند مرا به داخل اتومبیل
بکشانند.
آنها شروع به تهدید
کرده بودند.
در این مرحله، یک
ماشین پا به مداخله پرداخت و
سعی کرد مرا از اتومبیل مهاجمان
بیرون بکشد.
در این لحظه
مهاجمان شلیک کردند و
ماشین پا، که از ناحیه شکم تیر
خورده بود، شروع به فریاد زدن
کرد و مهاجمان را ترساند.
موقعی
که توجه مهاجمان به ماشین پا
معطوف شده بود، از ماشین بیرون
پریدم.
در آن زمان، عده زیادی
در اطراف صحنه جمع شده بودند.
ساواک تا سال ها نتوانست عوامل
اصلی این عملیات را بشناسد.
از
نظر ساواک، عوامل این
آدم ربایی عبارت بودند از: محمد
حنیف نژاد (مسئول عملیات و
مأمور بردن شهرام به داخل
اتومبیل)، عبدالرسول مشکین فام
(عضو مسلسل به دست)، اصغر
بدیع زادگان و محمد سیدی
کاشانی (دو عضو مسلح دیگر).
پس از دستگیری وحید
افراخته، در سال 1354، او ضمن
اعترافاتش فاش کرد که در جریان
گروگان گیری، محمد حنیف نژاد
حضور نداشته بلکه منظور از
«محمد» محمد داودآبادی
(مهرآئین) مربی جودو سازمان
است؛ که از قضا جلسات گروه
برای بحث درباره این عملیات،
در منزل وی تشکیل می شده
است.
در واقع داودآبادی، در
جریان گروگان گیری، مسئول
ربودن شهرام و بردن وی به داخل
اتومبیل بوده است و نه
حنیف نژاد.
افراخته تصریح کرد که
کادر مسلح به مسلسل نیز علی اکبر
نبوی نوری بوده و هم او به
ماشین پا (به تصور اینکه محافظ
شهرام است) تیراندازی کرده
است.
بعدها در زندان، افراد با
یکدیگر تبانی می کنند و نقش ها
را دگرگون جلوه می دهند.
به همین
جهت، نبوی نوری و داودآبادی
مدت زیادی در زندان نماندند.
(رک: سازمان مجاهدین خلق،
پیدایی تا فرجام، صفحه 498.
499، مؤسسه مطالعات و
پژوهشهای سیاسی و آنها که
رفتند، خاطرات لطف اللّه میثمی،
صفحه 40 و 41، نشر صمدیه،
چاپ اول بهار 1382)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 282