ریاست محترم بازرسی عالی شاهنشاهی
تاریخ سند: 25 فروردین 1352
ریاست محترم بازرسی عالی شاهنشاهی
متن سند:
355 با کمال احترامات شایسته به عرض می رساند جان نثاران کشاورزان بالاکوی بندر زیبای فرحناز که توانسته ایم از لطف و عنایات شاهانه پدر تاجدار بهره مند و از قید اسارت ارباب و مالکین رهایی یافته و دارای کشاورزی شده و در کار خانواده خود به شغل مقدس زارعی ادامه می دهیم.و شب و روز برای سلامتی شاهنشاه و خاندان جلیل سلطنت دعاگو که زمینهای بکر بندر فرحناز را که از پدر و جده در آن زمین کشت و زرع و احداث باغ و غیره کار می کنیم.
دو سال است که شخص تیمسار سپهبد نصیری1 چشم طمع به این زمینها دوخته و عده ای را با وسایل مکانیزی به محل اعزام و زمینهای اینجانبان را اشغال و تصرف نموده اند و به طوریکه دام ها و گوسفندان ماها جای چرا ندارند و در این مورد از مقامات مربوطه جهت دادخواهی عرض حال تقدیم ولی در عوض نتیجه و رسیدگی کاری انجام دادند که روی اعمال نفوذ چندین نفر از ساکنین محل را که همیشه می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند با خود و با نمایندگان تیمسار همراه نمودند و (28) نفر از ما بیچارگان را در شهربانی بندر فرحناز پرونده سازی و به سازمان امنیت معرفی و مدت چهل روز بدون اطلاع از خانواده های خود در زندان بازداشت شدیم.
و در غیاب ما تحقیقاتی به عمل آوردند وقتی که بی گناهی ما معلوم گردید دستور خلاصی از زندان صادر گردید و در این مدت تمامی هستی و زندگی ما از دست رفت و این عمل و دستورات شخصی تیمسار باعث شده که به طور کلی خودمان و خانواده های ما در حال پریشانی و مضیقه به سر می برند و بدون جهت اینجانبان را به اتهام واهی تحت شکنجه و عذاب قرارداده و بوسیله همان اشخاص که با تیمسار همکاری می کنند باعث از بین رفتن ما شده اند که اسامی آنها از این قرار است 1ـ یوسف امینی 2ـ غلامحسین محمدی 3ـ اسلام آنی که جزو ساکنین و کاسب هستند اینک جان نثاران از این زندگی و از این شکنجه و عذاب که به وسیله همدستان جناب تیمسار در این محل به ستوه آمده و ناچار خانواده های خود را رها نموده و به مرکز پناه آورده ایم.
آیا مگر ما چه گناهی مرتکب شده بودیم که به فرمان شاهنشاه رهبر عالی قدر دارای قطعه زمین شده و کشت و زرع می نماییم؟ آیا مگر این عدالت اجتماعی است که یک نفر دارای نفوذ است به یک عده زارع و مظلوم اینقدر تجاوز و زورگویی نموده و زمینهای زراعتی را تصرف و با زور و قدرت تصاحب نموده و بدون گناه در زندان بازداشت نمایند؟ آیا هدف شخص اول مملکت شاهنشاه آریامهر همین است که هر شخصی بخواهد از قدرت و مقام خود سوءاستفاده نموده و هرگونه بخواهد اموال زارعین را تصاحب و خانواده های یک عده زارع را اسیر و سرگردان نماید.
اینک از مقام محترم و ارجمند تقاضای عاجزانه داریم که نسبت به عرایض جان نثاران بذل توجه و عنایت فرمایند و نگذارند که یک نفر دارای مقام و نفوذ باعث از بین رفتن چندین خانواده که در حدود 500 نفر خانواده را تشکیل می دهند بشود و بزودی در این مورد رسیدگی و دستور مقتضی صادر گردد که این اهالی از شر و گرفتاری و ناراحتی و این شکنجه و عذاب رهایی یافته و تا عمر دارند برای سلامتی شاهنشاه آریامهر و خاندان جلیل سلطنت دعاگو و سپاسگذار [سپاسگزاری] باشند.
با تقدیم احترام ساکنین بندر فرحناز توضیحا ریاست شهربانی محل هم به نام سروان کوهستانی که یکی از طرفداران جناب تیمسار هستند که بدون جهت اهالی رامتهم و تحت فشار قرار داده که به طور کلی مردم از دست ایشان هم راحتی ندارند.
فیروز یکتا - سید مرتضی امدادی آدرس حومه لاهیجان حسن یکاده بالای کوی بندر فرحناز سید مرتضی...
یا فیروز یکتا برسد.
توضیحات سند:
1ـ نعمت اللّه نصیری فرزند محمد نصیری (عمیدالممالک) در 1289 ش در سمنان متولد شد.تحصیلات را در زادگاه خود به پایان رساند و سپس به دانشکده افسری راه یافت و در سال 1313 به درجه افسری رسید.
مدتی فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد.
در سال 1329 فرماندهی هنگ پیاده پهلوی و سپس فرماندهی گارد شاهنشاهی را به عهده گرفت.
در 22 مرداد 1332 از سوی محمدرضا پهلوی مأمور پیک (انفصال مصدق و انتصاب زاهدی) شد.
در جریان کودتا نقش فعال داشته و در سال 1337 به درجه سرلشکری رسید.
در مهر 1339 ژنرال آجودانی گردید و سپس به ریاست شهربانی کل کشور منسوب شد.
در مرداد 41 به درجه سپهبدی رسید و در سال 42 فرماندار نظامی تهران شد و در سال 43 به سمت معاونت نخست وزیر و رئیس ساواک کشور منصوب و در سال 50 به درجه ارتشبدی نائل شد.
وی در طول زندگی بیش از 40 مورد نشانهای داخلی و خارجی گرفت.
با قیام اسلامی در ایران در تیر 57 از ریاست ساواک برکنار و مدتی سفیر ایران در پاکستان شد.
اوج قیام باعث شد که شاه دستور دستگیری و بازداشت وی را در 16 /8 /57 صادر کند.
او در 22 بهمن 57 توسط مردم اسیر و در 27 بهمن همان سال پس از محاکمه اعدام گردید.
(ستم ستیزان نستوه، ص 335)