صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تضاد مطالعه و مبارزه

تضاد مطالعه و مبارزه


متن سند:

تضاد مطالعه و مبارزه
مهدی‌ هاشمی در ادامه استنباط‌های غلط خود از اسلام و تأثیرپذیری‌اش از منابع خارجی، درباره مبارزه، به تفکری می‌رسد که ریشه در هیچیک از حرکت‌ها، نهضت‌ها و حماسه‌های شیعی و اسلامی در طول تاریخ ندارد.
حتی نمی‌توان ریشه آن را در نهضت‌ها و انقلاب‌های غیر اسلامی یافت. مغایر بودن مبارزه با مطالعه و فعالیت‌های فرهنگی، اصلی است که تنها وی باور داشت. بی‌شک ‌این باور به ترکیب چند عقیده و شیوه و چند الگو در یک مسیر مربوط است. مهدی‌ هاشمی در خصوص این باور می‌گوید:
«۳- من باید با کمال تأسف و رنج بگویم که آن گونه [که] از من انتظار می‌رفته، کانونِ معنویتِ روح و نفسم قوی نبوده، بلکه بعکس مِن حَیثُ لا یَشعُر به وادی ضلالتهای حیوانی گرفتار شده بودم؛ زیرا اولاً سال‌ها بود که تحصیلات حوزوی و پیوستگی با طبیعت حوزه و فقه سنتی را کنار نهاده بودم. از پیش از دوران سربازی و سال‌های نخست خفقان که قصد ورود تمام وقت به مبارزات را نمودم درس خواندن را به طور کلی رها کردم. یادم نمی‌رود در حدود سال‌های ۴۵ و ۴۶ کلیه دفاتر و اوراق و تقریرات فقه و اصول و فلسفه و عقاید که محصول چند سال درس و بحث و مطالعه شبانه روزی‌ام بود پاره پاره کردم و‌ این را رمزی برای مبارز بودن تلقی می‌کردم...»1

توضیحات سند:

1. پرونده مهدی هاشمی، ج 7، ص 3.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشه‌های انحراف صفحه 206
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.