تاریخ سند: 30 مهر 1331
گزارش
متن سند:
0730تاریخ: ۳۰ مهرماه ۳۱
گزارش
مأمور ویژه گزارش میدهد شب گذشته جلال آلاحمد دبیر وزارت فرهنگ که یکی از گردانندگان روزنامه نیروی سوم و جمعیت منشعب از حزب زحمتکشان میباشد در محفلی اظهار داشته است. علت اصلی ایجاد اختلاف بین خلیل ملکی و دکتر بقائی۱ این بوده است که خلیل ملکی و دوستان او که سابقاً عضو حزب توده بودهاند تصمیم داشتهاند مشی سیاست حزب را طبق تمایل سیاست شوروی و علیه آمریکا و انگلیس تطبیق دهند و چون جز عدهای از جوانان حزب زحمتکشان که در یک سال اخیر در حوزههای حزبی تعلیمات کمونیستی را فراگرفته بودند با این فکر خلیل ملکی موافق نبودهاند؛ ناگزیر موجبات برکناری او از حزب فراهم میشود اکنون هدف عمده این دسته از بین بردن قدرت و نفوذ معنوی دکتر بقائی میباشد که به نام دشمن شماره یک کمونیسم معرفی شده است زیرا برنامه مشترک سیاست شوروی و حزب توده تضعیف اطرافیان ذینفوذ و با قدرت آقای دکتر مصدق میباشد و عُمّال و ایادی انگلیس نیز با این برنامه نظر موافق دارند.
ش ۴
توضیحات سند:
۱- دکتر مظفر بقائی کرمانی: در سال ۱۲۹۰ در کرمان به دنیا آمد. پدرش میرزا شهاب رئیس فرقه دموکرات کرمان که در دوره چهارم به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید. مظفر در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و قبل از گرفتن درجه دکترا در تعلیم و تربیت و فلسفه به ایران بازگشت وی از اعضای حزب اتحاد ملی، حزب کار و حزب دموکرات ایران بود. در سال ۱۳۲۶ بهعنوان کاندیدای حزب دموکرات کرمان به مجلس ۱۵ راه یافت او به خاطر مخالفت با قرارداد تکمیل نفت گلشائیان و حملاتش علیه ارتش به خاطر مداخله در انتخابات عمومی محبوبیت وسیعی کسب کرد. در آذر ۲۸ به اتهام توطئه علیه ارتش شاهنشاهی دستگیر و زندانی شد و توسط یک دادگاه مدنی محاکمه و تبرئه شد. در شهریور ۲۸ اولین شماره روزنامه شاهد با شعار «ما برای راستی و آزادی قیام کردهایم» توسط بقائی و یارانش به چاپ رسید. بقائی در اردیبهشت ۱۳۳۰ حزب زحمتکشان ملت ایران را با کمک خلیل ملکی و دیگر انشعابیون حزب توده تأسیس کرد. در اردیبهشت ۳۱ خلیل ملکی به علت اختلافاتی که با بقائی بر سر اداره حزب پیدا کرد از حزب زحمتکشان انشعاب کرد.
بقائی طی اطلاعیهای که در روزنامه شاهد منتشر کرد، علت اخراج خلیل ملکی را کمونیست بودن او عنوان کرد. در پی این اطلاعیه حزب زحمتکشان به دو گروه منشعب شد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری بقائی و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی در ماجرای کاخ مرمر که در اسفند ۱۳۳۱ اتفاق افتاد بقائی حمایت علنی خود را از شاه اعلام کرد. در اول اردیبهشت ۱۳۳۲ سرتیپ محمود افشار طوس رئیس شهربانی دولت مصدق به قتل رسید در مردادماه ۳۲ بقائی به اتهام دخالت در قتل افشار طوس دستگیر شد و تا کودتا و سقوط دولت مصدق در زندان عشرتآباد بود.
در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیروهای دکتر مظفر بقائی از زمره افرادی بودند که به خانه مصدق حمله بردند. آنان در عملیات کودتا نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا بقائی را یکی از رهبران قیام ملی علیه دولت دکتر مصدق عنوان میکنند. بقائی که امیدوار بود بعد از کودتا به نخستوزیری برسد وقتی خود را در این زمینه شکستخورده دید سخنانی علیه زاهدی بیان داشت و در روزنامه شاهد حملاتی به دولت زاهدی کرد.
وی در اواخر ۱۳۳۳ بهوسیله زاهدی دستگیر شد و در مرداد ۳۳ به اراک تبعید شد و در دیماه ۱۳۳۳ بهصورت تبعید به زاهدان فرستاده شد و در آذر ۳۴ به تهران بازگشت. در اسفند ۳۹ دوباره به زندان رفت و در شهریور ۴۰ آزاد شد. در سال ۴۰ وی رهبر نگهبانان آزادی و حزب زحمتکشان بود و در همین سال فعالیتهایی علیه انتخابات فرمایشی سال ۳۹ انجام داد. در سال ۱۳۵۰ به بقائی از طرف ساواک اجازه داده شد تا حزب زحمتکشان را دوباره سازمان دهد. در سال ۵۳ بقائی یک نامه سرگشاده خطاب به شاه در انتقاد از تأسیس حزب رستاخیز ایران بهعنوان یک اقدام غیرقانونی و غیرمعمول نوشت. بقائی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهایی علیه انقلاب کرد و در ۲۷ دیماه ۱۳۶۴ به دعوت منصور رفیعزاده عامل سیا به آمریکا سفر کرد و پس از بازگشت به ایران دستگیر شد و در ۲۶ آبان ۱۳۶۶ در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 1