تاریخ سند: 10 تیر 1355
موضوع : ورود همسر و عروس خمینی به ایران
متن سند:
به : 312
از : 21 ه شماره : 2767 /21
روز پنجشنبه 3 /4 /35 همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی)1و
نوه هایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند و همسر خمینی به منزل
پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی
همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری2 وارد
شده است.
همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با
عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی
نقل می کرد که آقای خوئی3 اخیرا که خواست درس شروع کند کسی را نزد
آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را
شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا
بسیار ناراحت است.
وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدی
خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض
حکومت واقع نمی شوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی می کنند ولی حوزه نجف
بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف
است و اکثرا به مسافرت می رود.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : مفاد گزارش صحیح است.
همسر مصطفی خمینی دختر آقا
مرتضی حائری است که به منظور دیدن والدینش و خویشاوندانش به ایران
مراجعت کرده و به قم آمده.
ضمنا همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش
در تهران سکونت دارند.
نامبرده مسلما پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن
فرزندانش به قم خواهد آمد.
شراره
نظریه دوشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید می باشد ضمنا یک برگ فتوکپی نامه خمینی و
همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم
می گردد.
پارسا
نظریه سه شنبه : مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تأیید است.
رهبر
دایره بررسی ـ عملیات آقای مجتبوی
از خانواده خمینی مراقبت برنامه های بررسی و بهره برداری شود.
15 /4
در پرونده 14156 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ آیه اللّه سید مصطفی خمینی
فرزند گرانقدر امام خمینی
(سلام اللّه علیه) در آذرماه
1309 شمسی (12 رجب 1349
هجری قمری) در شهر قم دیده به
جهان گشود.
او در محیطی آکنده
از معنویت رشد کرد و در سن
15 سالگی در حوزه علمیه قم به
تحصیل علوم دینی پرداخت.
دوره سطح را از محضر
اساتیدی چون حائری، صدوقی،
سلطانی و محمدجواد اصفهانی
گذراند.
در سن 21 سالگی
مشغول فراگیری دروس خارج
شد و از محضر حضرات آیات
بروجردی، امام خمینی و محقق
داماد استفاده های علمی بسیاری
نمود.
فلسفه و کلام را نزد
فیلسوفان نامداری چون علامه
طباطبایی و آیه اللّه سید
ابوالحسن قزوینی آموخت و در
علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات
فراوانی کسب کرد.
وی در
حدود 27 سالگی به درجه
اجتهاد رسید.
از آغاز مبارزه
حضرت امام تا زمان تبعید
ایشان به ترکیه، پشت سر امام
گام بر می داشت.
همزمان با
دستگیری و تبعید امام خمینی به
ترکیه در 13 آبان 1343، منزل
حاج آقا مصطفی نیز مورد
تعرض مأموران رژیم قرار
گرفت و در اثر حمله مأموران
فرزند خردسالش به شهادت
رسید و خود توسط مأموران
شهربانی قم دستگیر و روانه
زندان قزل قلعه شد.
عوامل
رژیم قصد داشتند او را با میل
خود از ایران برانند تا یاد و
خاطره امام به دست فراموشی
سپرده شود.
بنابراین وی را پس
از 57 روز از زندان آزاد کردند
و موافقتش را جهت خروج از
ایران جلب نمودند.
اما او
پس از مشورت با استادان و
فضلای حوزه علمیه از مسافرت
به ترکیه منصرف شد.
به همین
دلیل سرهنگ بدیعی، رئیس
ساواک قم مجددا او را دستگیر
و به تهران اعزام کرد و از آنجا
به ترکیه تبعید گردید.
در سال
1344 به همراه امام عازم
نجف اشرف شدند.
او مدت 13
سال در حوزه علمیه نجف به
تدریس و تألیف و تربیت طلاب
اشتغال یافت و دست به تألیفات
زیادی از جمله القواعد الحکمۀ،
القواعد الاصولیۀ، اصول
مختصر و مفصل، شرح زندگانی
معصومین (علیهم السلام) و
تفسیر قرآن به سبک جدید زد که
برخی از آنها ناتمام مانده است.
وی دست راست امام محسوب
می شد و یک چهره انقلابی بود
که با روحانیون، روشنفکران و
دانشجویان مسلمان داخل و
خارج کشور ارتباط داشت.
از
این رو ساواک بر آن شد تا با به
شهادت رساندن او، یک مخالف
جدی را از سر راه رژیم بردارد
و بدین ترتیب در اول آبان
1356 به طرز مرموزی وی را
در نجف اشرف به شهادت
رساند.
پیکر پاک او را به کربلا
بردند و پس از غسل در آب
فرات و طواف در حرمهای
مطهر حضرت امام حسین و
حضرت ابوالفضل
(علیهماالسلام)، به نجف
بازگردانده و در ایوان طلای
حضرت امیر (علیه السلام) به
خاک سپردند.
پس از شهادت
ایشان، جمعی از طلاب با
چشمانی اشکبار جهت عرض
تسلیت خدمت حضرت امام
رسیدند و ایشان به رغم مصیبت
زدگی، در کمال صبر و آرامش
فرمودند : «امانتی بود که خدا
به ما داد و از ما گرفت، گریه
ندارد! ذلک فضل اللّه یؤتیه من
یشاء».
ر.ک : راز توفان، یادنامه
آیه اللّه سید مصطفی خمینی.
2ـ شیخ مرتضی حائری یزدی
فرزند آیت اللهالعظمی شیخ
عبدالکریم مؤسس حوزه علمیه
قم در روز 14 ذی الحجۀ 1334
در شهر اراک متولد شد و پس از
طی تحصیلات مقدماتی و
ادبیات سطوح عالیه را در قم نزد
آیات عظام سیدمحمدتقی
خوانساری و سیدمحمد محقق
داماد به اتمام رسانید و در
درس خارج والد معظم و
آیت الله حجت (پدر همسرشان)
شرکت نمود.
معظم له مدتی در
حوزه علمیه قم سطوح عالیه را
تدریس می فرمود و از سال
1326 شمسی به تدریس خارج
فقه و اصول اشتغال داشت که
بسیاری از اساتید فعلی قم از
شاگردان ایشانند.
این عالم
بزرگ کلیه دروس فقه و اصول
خود را شخصا به رشته تحریر
درآورده که هم اکنون یک دوره
کامل اصول فقه و نیز کتابهای
طهارت، خمس، مکاسب و
قسمتی از صلوۀ ایشان در دست
است، یک جلد از مکاسب
ایشان نیز به نام ابتغاء الفضیلۀ
فی شرح الوسیله به چاپ رسیده
است.
علاوه بر مقام علمی، از
نظر تقوی زهد و ورع زبانزد
همگان بوده است ایشان بر قضاء
حوائج نیازمندان و رسیدگی به
مستمندان نیز سعی وافر داشت.
در 15 اسفند 1364 به ملکوت
اعلی پیوست و در جوار حضرت
معصومه (س) جای گرفت.
امام
راحل درباره ایشان فرمودند:
ایشان در علم و عمل به حق
خلف بزرگوار مرحوم آیت اللّه
العظمی استاد معظم حضرت آقا
شیخ عبدالکریم بودند و کفی به
شرفا و سعادۀ.
3ـ آیه اللّه العظمی سیدابوالقاسم
خویی از مراجع بزرگ شیعه در
سال 1378 شمسی (15 رجب
1317 هجری قمری) در خوی
متولد گردید.
در 13 سالگی
عازم نجف اشرف شد و در آنجا
اقامت گزید.
ایشان مقدمات و
مدارج عالی علوم دینی را به
سرعت پشت سر گذاشت و از
موفق ترین شاگردان آیات عظام
آقا ضیاء عراقی، نائینی و
کمپانی به شمار می رفت.
در
سالهای جوانی به درجه اجتهاد
رسید و در طول سالها تدریس،
شاگردان فراوانی تربیت نمود.
در ماجرای لایحه انجمنهای
ایالتی و ولایتی به همراه دیگر
مراجع و بزرگان به مخالفت با
رژیم پهلوی برخاست.
وی
صاحب تألیفات ارزشمندی از
جمله کتاب مشهور «رجال»
است.
آیه اللّه خویی در سال
1373 شمسی و در سن 94
سالگی، بر اثر بیماری و تحمل
فشارهای شدید رژیم بعثی
عراق، به سرای باقی شتافت و
در نجف اشرف به خاک سپرده
شد.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام محمد منتظری به روایت اسناد ساواک صفحه 266