تفکر خود محورانه
متن سند:
تفکر خود محورانه
در جستجوی شناخت علل انحراف فکریاین گروه به مواردی بر میخوریم که در کنار تأثیرپذیری از استادان، مکاتب گوناگون، پذیرش شیوههای مختلف و نیز به خدمت گرفتن ابزارهای خاصی، نقش جانبی و یا محوری در شکلگیری این تفکر داشتهاند. از جمله این عوامل، میتوان به خودمحوری و استبداد به رأى اشاره کرد. مهدی هاشمی در اعترافات خود، از این موضوع به عنوان یکی از موانع مهم در تحقیق و مشورت، به دستیابی به اندیشه صحیح یاد میکند و میگوید:
«خود من در دریافتهایی که داشتم از مسایل مختلف خیلی بیش از حد متکی به نظر خودم بودم و تعصب شدید داشتم و لذا فکر اینکه حالا با نظر دیگران هماهنگش بکنم تحقیق، کاوشی، چیزی؛ این نبود. متکی به آن حالت خود محوری فکری یا خود معیاری فکری یک مقدار هم عملزدگی مؤثر بود. یعنی از بس ما کار دور خودمان چیده بودیم کارهای زیادی که معمولاً تحملش برای یک فرد عادی یا محال است یا مشکل. این بود که فرصت فکر واندیشیدن و مشورت و تحقیق دیگر سلب شده بود.»1
توضیحات سند:
1. نوار شماره 3.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 95