تاریخ سند: 27 فروردین 1352
برگ بازجوئی و صورتجلسه اسداله اوسطی
متن سند:
س ـ هویت شما محرز است (اسداله اوسطی) لازم است توضیح دهید در عرض
چند سالیکه که شیخ عباس تهرانی (سید علی اندرزو) با شما در ارتباط بود چه
نوع تبلیغات و تحریکاتی را از نظر مخالفت با رژیم و اوضاع فعلی مملکت بشما
میکرد و شما چطور قانع شدید که در امر حفظ و مخفی کردن و نگهداری
سلاحهای یک فرد خرابکار
با نامبرده همکاری نمائید.
ج ـ این هر وقت صحبت میکرد از
دروغ غیبت تهمت و نماز و
روزه های مستحبّی و تعریف از
خمینی میکرد و میگفت مرجع او
است و از همه باسوادتر است و
باید از او تقلید کرد و میگفت غیبت
کردن روز قیامت خدا آدمرا
میاندازد توی آتش جهنم و مار و
عفعی [افعی] بجانش میاندازد
مس داغ شده میدهند بخورند
غیبت کردن یعنی حرف کسی را
جای دیگری بزنی تهمت یعنی اگر
چیزی کاری کسی انجام نداده باو
نسبت بدهی و چند دفعه بمن
همین که گفت مجلس قانون ضدّ دینی تصویب کرده گفتم با من از این سحبت ها [صحبت ها] نکن
و من اصلحه ها[اسلحه ها] را از ترسم قبول کردم چونکه دیدم این چند سال نباید او را راه میدادم
راه دادم و میترسیدم قبول نکنم لج کند و برود لو بدهد و دفعه های بعد می ترسیدم لو بدهم خود مرا
هم بگیرند و بعضی وقت هم که خیلی ناراحت میشدم فکر میکردم میدیدم نماز و قرآن میخواند
یک خورده ناراحتی ام کم تر بود و بخدا قسم خیلی ناراحت بودم معطل مانده بودم چکار کنم که
دیگر این منزل ما نیاید اسداله اوسطی
س ـ شما که چندین بار سلاحهای کمری نامبرده را نگهداری کردید و آخرالامر
نیز متوجه شدید نامبرده اقداماتی را بر علیه امنیت کشور شروع نموده است پس
چگونه به همکاری خود با نامبرده ادامه میدادید.
ج - من اگر نمیترسیدم دفعه دوّم سوّم او را لو میدادم من از او نمیخواستم قبول کنم
اسداله اوسطی
س ـ افرادیکه بنحوی با شیخ عباس معاشر بوده اند یا شما را بآنان معرفی نموده
بود یا بالعکس مشخصات آنان را بنویسید.
ج ـ از دوستانش من کسی را نمی شناسم و او کسی را بمن معرفی نکرده زیرا زندگی او بقدری
مرموز و آدمی بود اسرارش را به
من نمی گفت و فقط از ساده گی من
استفاده کرده بود
اسداله اوسطی
س ـ اظهارات خود را
چگونه گواهی مینمائید.
ج ـ سحّت ازهارات [صحت
اظهارات] خود را با امضاء گواهی
میکنم اسداله اوسطی
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید علی اندرزگو به روایت اسناد ساواک صفحه 221

