تاریخ سند: 11 اسفند 1314
شایسته است که در زمان شاهنشاه عادلی مثل پهلوی، سرتیپ احمد نخجوان بواسطه بیفکری و خارجی پرستی و راپرتهای دروغ، هواپیمایی را به طرف نیستی میبرد
متن سند:
قربان 13141211
شایسته است که در زمان شاهنشاه عادلی مثل پهلوی، سرتیپ احمد نخجوان بواسطه بیفکری و خارجی پرستی و راپرتهای دروغ، هواپیمایی را به طرف نیستی میبرد [؟] و اختیار زنهای ما را داشته، هر شب با پول خودمان با یک عده وکیل باشی خارجی برده، وادار به رقص کنند [؟] و اگر نرویم به ما دشمنی خدمتی و اذیت میکند.{؟}
فرمودند: «چرا سرتیپ احمد نخجوان چنین حرکاتی میکند افسران ارتش نبایستی (مانند
افسران ارتشهای کشورهای دیگر) اوقات و کار خود را به مهمانی و رقصیدن بگذرانند
وافسر[ان] بایستی بیشتر از این کارها دوری کنند.1»11 /12 /14
توضیحات سند:
1۔ تمام مطالبی که قبلا در اسناد و پاورقیهای آن گذشت، دنبال کردن این موضوع بود که کشف حجاب شروع حرکت به سوی فساد جنسی و اخلاقی در آن زمان بود و به قول هدایت با کشف حجاب، حجب از میان رفت. و حال تصویر روشنی از علت مخالفت علمای بزرگ و مردم آگاه و هوشیار با این توطئه شیطانی ترسیم گشته است. با کشف حجاب نه تنها حرمت دین شکست بلکه حریم نوامیس مردم نیز در منجلاب فساد غوطه ور شد. زنهای نامحرم بر مردان نامحرم حلال گشته، بساط رقص و مشروب خوارگی در بزمهای شیطان فراوانی یافت آنچه که بنا بود مایۀ ترقی و تمدن شود، مایه لهو و لعب، رقص و مشروب، قمار و بیغیرتی شد.
نامه حاضر که از ترس جان بدون امضا به عرض ملوکانه! رسیده است گوشهای از فسادی بزرگ است، فسادی که دامن آن، آن قدر گسترده گردید که حکومت پهلوی را در هم پیچیده، بنیانش را با قیام مردی به بزرگی تاریخ و مردمی به عظمت فداکاران تاریخ هستی بشر، برافکند و خورشید درخشان اسلام را از پس پردههای ضخیم شیطانی برآورد.
برای اینکه عوارض کشف حجاب بیشتر ملموس شود نگاهی به اسناد و گفتارهای دیگر میکنیم، تا خود حدیث مفصل را از این اجمال خوانده و نتایجی را که این توطئه عظیم استعماری به بار آورد درک کرده باشیم.
مرحوم شهید سید حسن مدرس که از علمای بینظیر تاریخ معاصر است، با ذهنی روشن و فکری بلند وضعیت اجتماعی و اخلاقی در دوره رضاخان را پیش بینی کرده و سالها قبل از بروز توطئههای رنگارنگ آن را این چنین به تصویر کشیده بود: «... قریبا چوپانهای قریههای قراعینی و کنگاور با فکل* سفید و کراوات خودنمایی میکنند، اما در زیباترین شهرهای ایران هرگز آب لوله و آب تمیز برای نوشیدن مردم پیدا نخواهد شد. ممکن است شمارههای کارخانه نوشابه سازی روزافزون گردد، اما کوره آهن گدازی و کارخانه کاغذسازی پا نخواهد گرفت. درهای مساجد و تکایا به عنوان منع خرافات و اوهام بسته خواهد شد؛ اما سیلها از رمانها و افسانههای خارجی مانند حسین کرد فرنگی و رموز حمزه فرنگی که در واقع چیزی نیستند به وسیله مطبوعات و پردههای سینما به این کشور جاری خواهد گشت؛ به طوری که پایه افکار و عقاید و اندیشههای نسل جوان ما از دختر و پسر تدریجا بر بنیاد همان افسانههای پوچ قرار خواهد گرفت و مدنیت مغرب و معیشت ملل مترقی را در رقص و آواز و دزدیهای عجیب آرسن لوپن و بیعفتیها و مفاسد اخلاقی دیگر خواهند شناخت، مثل اینکه این چیزها لازمه متمدن بودن است.» (واقعه کشف حجاب، سازمان مدارک فرهنگی.... مؤسسه پژوهش... صفحات ۲۷ و ۲۸).
و مهدیقلی هدایت پس از ذکر چگونگی مجالس نهضت بانوان و شرکت کنندههای آن میگوید: «.. آنچه اجباری بود به جای خود، مردان بیناموس و متملقان چاپلوس زنهای خودشان را به مجالس رقص بردند و به الدنگها سپردند.»
و وضعیت مجالس را در سال ۱۳۱۸ ش که عروسی محمدرضا پهلوی، ولیعهد با فوزیه برقرار گردید چنین توصیف میکند: «میهمانیهای مجلل در دربار و باشگاهها داده شد. خوانین همه بهره ور از حقوق اجتماعی به مد آخر پاریس در مجالس جلوهگر شدند. در باشگاه وزارت خارجه خانمی را با بانویی را دیدم که تا زیر ناف برهنه بود... یاللعجب کجاییم و چه میبینیم؟! و این بود معرفت بانوان به وضعیت خود که شاه در نطق ۱۷ دی [۱۳۱۴، مراسم رسمیت یافتن کشف حجاب] فرمودند... با رفع حجاب، حجب هم از بین رفت، کار به استخر رامسر کشید. هر غلطی در گوشهای از دنیا کردند ما هم باید بکنیم و به اقتضای فکر تجدد دولت چشم بر هم میگذاشت. قر... در کنار خیابان شاه استخری ساخت موسوم به رامسر و لوندهایی پیدا شدند که به شیوه ملل مترقی، ناموس خود را در معرض استفاده د... بگذارند، از آزادی همین را در نظر گرفتهایم، مترقیات شهر در رامسر تخم تمدن را آزادانه کاشتند تا چه برداشت کنند...» (خاطرات و خطرات، مهدیقلی هدایت، صفحات ۴۰۵ الی ۴۰۸ و ۴۱۲، ۴۱۴ و ۴۳۶)
بعضی از نظامیان متدین که حاضر نبودند به این بیشرفی تن در دهند به خدمت علما رسیده کسب تکلیف میکردند که یک نمونه از آن را میآوریم.
«افسری جریانی را برای مرحوم آیتالله سید محمدتقی خوانساری (اعلى الله مقامه) نقل میکرد و مسئلهای راجع به خود سؤال میکرد و میگفت: «همه ما ناچاریم در این مجالس شرکت کنیم. در این مجالس اگر کسی درجه پایینتر و زن زیبا داشته باشد، هیچ اختیاری از زنش ندارد و زندگیش مختل و متلاشی میشود... آقا فرمودند: استعفا بده و استغفار کن. گفت: در این شرایط استعفا خطر جانی دارد.» (حکایت کشف حجاب، مؤسسه قدر ولایت، صفحه ۱۳۳)
و در آخر به قول محمد امین زین الدین: «افرادی که لکه ننگ بیعفتی را بر افکار جامعه تحمیل مینمایند و آنچه بنام حریت و آزادی برای زن به عنوان دفاع از حریم عدالت و آرزوی خوشبختی که همواره در سر زبانهای آنان بنام دفاع از حقوق زن جریان دارد، همه و همه برای نیل به بوالهوسی خود، و هدفی جز تأمین خواستههای شیطانی خود ندارند. به نام زن فریاد میزنند تا به او نزدیک شوند... و از حریم وی دفاع میکنند تا رضایت او را به سود خود جلب کنند.» (حجاب و جامعه محمد امین زین الدین، ترجمه زهرا حسینی، صفحات ۱۳ و ۱۴)- استشهاد کرده، میگوییم که توطئه کشف حجاب چیزی برتر و بالاتر از اسم آن بوده و عنوانی کوچک بوده برای جنایتی عظیم که ما اکنون پس از چندین دهه بتازگی به زوایای مختلف آن آگاه گشته و ارتباط آن را با از میان برداشتن اسلام و ... در مییابیم...
در آخر خوانندگان محترم را به اسناد پیوست شماره ۱۳ الی ۱۹ ارجاع میدهیم که در آن شکایتهای مردم از مشروب خواری و بیعفتیهای انجام شده در مجالس جشن کشف حجاب نمایان است.
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 282