تاریخ سند: 3 اسفند 1343
موضوع : ملاقات حسین دشتی با محمد حاج فلاح
متن سند:
شماره : 8609 /6/ م ـ 36967 /215
در ساعت 1100 روز 28 /11 /43 شخصی بنام حسین دشتی به بصره رفته
با کدخدای سابق دوره بنام محمد حاج فلاح تماس گرفته محمد حاج فلاح از
وی سئوال نمود وضع قصبه چطور است نامبرده جواب می دهد که برق و آب به
قصبه می آورند و بانک کشاورزی پول می دهد اوضاع خیلی خوب است محمد
حاج فلاح جواب می دهد
برعکس کلیه خرماهای
عراق را در اختیار مصر
گذارده اند و فکر می کنم که
مصر قبلاً خرمای عراق را به
چین کمونیست، چکسلواکی
و یوگسلاوی فروخته و
پولش را گرفته است (این
موضوع شایعات است در
چندین محل شنیده شده
است) من نمی دانم دولت
ایران چرا اقداماتی برعلیه
این عراق که با وقاحت تمام
جبهه تحریر خوزستان1
تشکیل می دهد و برعلیه
خوزستان اقدام می کند
انجام نمی دهد ما شیعیانی که به ایران علاقه داریم فقط ببینیم و خون دل بخوریم
اگر کشور ایران در عراق یک جبهه ای بنام تحریر رافدین (به منظور آزادی عراق
از دست مصریان) تشکیل دهد ببینند که چقدر عراقی با طیب خاطر در این جبهه
نام نویسی می کنند و ما می توانیم این جبهه را بزرگ کرده سنی ها و مصریها را
براندازیم و چطور سنیها از یکدیگر پشتیبانی می کنند مثلاً همین کویت که یک
کشور کوچکی است کوچکتر از یکی از استان های ایران است در هر کجا از
مصریها که سنی هستند طرفداری می کنند ولیکن چشم ما شیعیان عراق بدست
ایران است و ایران هیچگونه اقدامی نمی کند در اینجا حسین دشتی حرف او را
قطع کرده می گوید ایران یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد است و
حقوق کلیه کشورها را محترم می شمارد و حاضر نمی شود مانند این عراقیها با
اراجیف خود هر روز سروصدائی بوجود آورند ولیکن همین اندازه می گویم
دولت ایران طرفدار شیعیان عراق می باشد همانطور که دیدید آقای پیراسته1
سفیر کبیر ایران در بغداد در موقع تسلیم استوارنامه خود سخنرانی نموده اظهار
داشت که ایران کشوری است مسلمان و از کلیه شیعیان طرفداری می نماید و
همین حرف باعث ناراحتی عبدالسلام عارف شد به طوری که همان موقع
مجلس را ترک نمود پس بدانید دولت ایران همیشه طرفدار شیعیان بوده و هست.
پرونده امور داخلی عراق روی سابقه ضمیمه شود 4 /12 /43
872 ـ الف جلد 8
گیرندگان : اداره کل سوم، هفتم و هشتم
توضیحات سند:
1ـ جبهه تحریر خوزستان به
معنای جبهه آزادی بخش
خوزستان می باشد که در
صفحات قبل بدان اشاره شد.
1ـ مهدی پیراسته فرزند
معتمدالسادات در سال 1291
ش در اراک بدنیا آمد.
تحصیلات خود را تا دکترای
حقوق از فرانسه ادامه داد.
سمتهایی منجمله کارمند اداره
تبلیغات، دادستان تهران،
نماینده مجلس شورای ملی،
استاندار فارس، وزیر کشور و
...
را عهده دار بود.
ساواک در
گزارش ویژه مورخ
9 /4 /1342 در مورد نامبرده
چنین آورده است.
«...
دکتر
پیراسته و برادرش تحت
وصایت مرحوم محمد علیخان
راستین ملقب به رونق علیشاه
(از دراویش گنابادی) که به
مناسبت با آشنایی شوهر
مادرشان از آنان سرپرستی
می کرده در اراک به تحصیل
می پردازند ظاهرا در اراک غیر
از یک خانه پدری که مخروبه
بوده و همچنین جزئی مستقل و
ملکی در خمین و سهمی از
معدن سرب حسین آباد تملکی
ندارد دکتر مهدی پیراسته با
عامیون ارتباط دارد و در
سیاست طرفدار انگلستان
می باشد.
و همچنین مدتی با
حزب استقلال و عبدالقدیر آزاد
همکاری داشته و یکی از علل
ترقیاتش پشتیبانی دکتر متین
دفتری از نامبرده بوده است.
به
علاوه شخصا نیز مردی است
جاه طلب و پرکار...
گزارشات
واصله سوءاستفاده نامبرده را
در امر انتخابات دوره گذشته
تائید می نماید و اقلام دریافتی
بدین شرح می باشد.
از آقای
دکتر معدل 250 هزار تومان، از
آقای غلامرضا ایلخانی 100
هزار تومان (این رقم با کمک
آقای عزیزاللّه توام اخذ شده)
ضمنا در زمان وزارت کشور
از شرکت جیپ بابت خرید 150
دستگاه خودرو مبلغ 3 میلیون
ریال پورسانت دریافت نموده
است.
نامبرده از اعضای جمعیت
فراماسونری لژ ستاره سحر نیز
بوده است.
» ـ اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی
منبع:
کتاب
تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 399