تاریخ سند: 1 خرداد 1348
موضوع : طلاب سازمان دینی اوقاف
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 1203 /21 ـ
1 /3 /48 منبع ـ 1229
ساعت 8 صبح روز یکشنبه 28 /2 /48 برابر با
اول ربیع الاول مقسمین آقایان خوانساری.
شریعتمداری ـ حکیم و گلپایگانی حقوق
ماهیانه حوزه علمیه قم را تقسیم نمودند و قرار
است از این ماه آقای نجفی هم مهرنان خودش
را به طور دائم توزیع کند ولی تاکنون حقیقت
موضوع معلوم نگردیده و این ماه برخلاف
ماههای گذشته طبق دستور آیت الله گلپایگانی
صورت اسامی محصلین وابسته به سازمان
اوقاف قم1 را در اختیار مقسمین آیت الله
حکیم و خوانساری قرار داده اند تا اینکه شهریه
آنان به طورکلی قطع گردد.
لذا در ساعت 11 صبح همان روز آقایان سیدیوسف صادق حسینی
مشکینی.
سید ابوالفضل شیرزاده ـ قدرت اله شکری.
علی مؤمنی.
سراجاری.
فیض اله رستمی.
شیخ محمد حسین شریف آبادی جهت دریافت شهریه خود ابتدا به مقسمین آقای حکیم که
عبارتند از عالی تبریزی و موسوی قزوینی.
مراجعه نمودند ولی مقسمین ضمن این که از دادن
شهریه خودداری کردند در پاسخ به آنها گفتند به ما مربوط نیست آقای ابوالقاسم دانش
آشتیانی (نماینده حکیم در قم) دستور داده به محصلین اوقاف قم شهریه نپردازیم لذا شما به
آقای دانش مراجعه فرمائید.
همچنین محصلین جهت دریافت شهریه به آقای موسوی مقسم
خوانساری مراجعه کردند ایشان هم از دادن شهریه خودداری کردند و در پاسخ گفتند آقای
گلپایگانی به ما دستور داده به افراد وابسته به سازمان اوقاف شهریه ندهیم لذا محصلین در
ساعت 17 روز یکشنبه 28 /2 /48 در کتابخانه مسجد اعظم به آقای ابوالقاسم دانش مراجعه
نمودند.
ابتدا محصلین از دانش علت قطع شهریه را پرسیدند ایشان در جواب گفتند درست
است آقای حکیم شهریه می دهد ولی آقای
گلپایگانی رکن حوزه علمیه قم است و در
حقیقت موضوعی را اگر آقای گلپایگانی
مصلحت بداند صلاح آقای حکیم هم در
همانست لذا آقای گلپایگانی به ما صورت
اسامی شما را داده و ضمنا تأکید فرموده که به
شما شهریه ندهیم چرا؟ برای اینکه شما در
کتابخانه سازمان اوقاف ثبت نام کرده اید و با
دستگاه دیگر همکاری می کنید.
خلاصه
دستگاه حکیم در قم زیرنظر گلپایگانی اداره
می شود و هر وقت آقای گلپایگانی دستور دادند
ما شهریه شما را می پردازیم بالاخره فیض اله
رستمی و قدرت اله شکری در ساعت 19 همان
روز به آقای گلپایگانی مراجعه کردند.
ابتدا
قدرت اله شکری پرسید حضرت آیت الله چرا
شهریه ما را قطع نموده اید؟ آیت الله پاسخ داد برای اینکه شما از اوقاف پول می گیرید و در آینده
بسیار نزدیک دولت تصمیم گرفته شما را وزیر کند ولی بگذارید این طلبه ها در گوشه مدارس به
نان و پنیر قناعت کنند حالا از اوقاف پول می گیرید از ما چه می خواهید؟ شما که از در خانه ما
فرار کردید و اعوان ظلم شدید باز هم از ما طلبکارید؟ سپس شکری گفت نه من مدتی است دیگر
به کتابخانه اوقاف نمی روم.
آقای گلپایگانی گفت نه واللّه دروغ می گوئید عکس همه شما را به من
داده اند مگر شما نبودید در دبیرستان حکیم نظامی به فیلمهای وزارت فرهنگ و هنر تماشا
می کردید؟ مگر شما نبودید به اصفهان و کرج مسافرت کردید.
دیگر بیش از این اذیتم نکنید من
تا روزی که شما در آنجا هستید کمک نخواهم کرد ولی وقتی که برگشتید و از کرده خود پشیمان
شدید باز هم در توبه باز است و دوباره شما را قبول می کنم ولی فعلاً از دادن شهریه معذورم
فرمایید.
نظریه منبع : نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات : مفاد گزارش فوق صحت دارد و آیت الله گلپایگانی در این مورد
کارشکنی هایی می نماید و محدودیتهایی زیاد نسبت به طلاب عضو سازمان دینی اوقاف فراهم
و به عناوین مختلف موجب ناراحتی آنان را ایجاد می نماید.
نظریه امنیت داخلی : مفاد گزارش صحیح است گلپایگانی از مخالفین سرسخت طلاب
دارالترویج سازمان اوقاف است و در مخالفت با این عده و قطع شهریه آنان پی گیری عجیبی
می کنند و کار را به آنجا کشانیده که حکیم هم شهریه این عده را قطع کرده است به نظر امنیت
داخلی بایستی هر چه زودتر محدودیتهایی برای گلپایگانی قائل و انجام داد زیرا نامبرده در
مورد مسئله تجاوزات عراقیها هم کوتاهی کرده است.
رئیس ساواک : به نظر اینجانب پولی که اوقاف به طلاب خود می دهد ماهیانه در حدود 3000
ریال می شود و با مقایسه با پولی که همه آیات (شریعتمداری ـ گلپایگانی ـ خوانساری ـ آقای
حکیم) می دهند بیش از 1500 ریال نمی شود بهتر است بر کلیه طلاب اوقاف ابلاغ شود که برای
شهریه به آیات مراجعه در اوقاف مخارج و حقوقی به وی داده نخواهد شد این عکس العمل بهتر
است.
رونوشت برابر اصل است ـ
اصل در پرونده 215224 بایگانی است.
در پرونده آیت الله گلپایگانی بایگانی شود 17 /4 /48
توضیحات سند:
1ـ برای توضیح درخصوص افرادی که بوسیله سازمان اوقاف رژیم پهلوی به عنوان «طلبه» استخدام شده بودند.
به سند 12 /8 /47 ـ 3267 /21 رجوع کنید.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 423