تاریخ سند: 11 تیر 1348
موضوع: وعاظ مقیم تهران و آیتالله میلانی
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:11 /4 /1348
به: 316 شماره: 4032/ ﻫ1
موضوع: وعاظ مقیم تهران و آیتالله میلانی
پیرو 3918 /9ﻫ ـ 7 /4 /48
روز 9 و 10 /4 /48 مناقبی و انصاری و حسن کافی، وعاظ مقیم تهران، بهمنظور زیارت به مشهد وارد، روز 10 /4 /48 نامبردگان در منزل میلانی اجتماع نموده و ضمن بحث درمورد اعمال و رفتار دولت و مأمورین عراق نسبت به ایرانیان و روحانیون به آیتالله میلانی اعتراض مینمایند که چرا نامبرده در این زمینه اقدامی ننموده است. میلانی اظهار مینماید: «من در ابتدای شروع جریان، تلگراف کردم.» وعاظ مذکور اظهار مینمایند: «این کافی نیست. در تهران آیتالله شریعتمداری و دیگران اقدامات شدید و حادی نموده و طی تلگرافات و تظاهرات متعدد به حسن البکر1و دولت عراق شدیداً اعتراض شده است. اقداماتی که در این مورد در مرکز طی اجتماعات و تظاهرات شدید از طرف کلیه طبقات اعم از روحانیون و مردم بهعمل آمده چشمگیر بوده است ولی متأسفانه شما دراینباره سستی نمودهاید.»
انتقاد و اعتراضی که از ناحیه وعاظ مقیم تهران به میلانی میشود، میلانی تحت تأثیر واقع، در نظر دارد در این مورد اقداماتی بنماید.
در خاتمه مجلس سیدمحمدعلی میلانی اظهار مینماید: «آیتالله علامه رشید ترابی به دعوت دولت ایران به تهران آمده، روز 12 /4 /48 به مشهد وارد و گویا مهمان اداره اوقاف است و روز 13 /4 /48 هم مشهد را به قصد تهران ترک مینماید.»
توضیح: مدیرکل اوقاف از عده[ای] از روحانیون و وعاظ دعوت نموده است بهمنظور ملاقات و احترام از رشید ترابی روز 12 /4 /48 در مسجد جامع گوهرشاد اجتماع نمایند.
در نظر است در صورت موافقت و آمادگی از آیتالله مذکور دعوت شود که در مسجد جامع گوهرشاد سخنرانی نماید. بهرامی
توضیحات سند:
1. احمد حسن البکر در سال 1293ش. در تکریت متولد شد. در سال 1311 از دانشسرای عالى فارغالتحصیل شد و تا سال 1317 به شغل معلمى پرداخت و سپس به دانشکده افسرى در بغداد ملحق شد. پس از کودتاى 14 ژوئیه 1958 (14 دی 1336) در عراق، به عضویت شوراى دادگاه نظامى درآمد. بعد از کودتاى 8 فوریه 1963 به دریافت درجه سرلشکرى نایل آمد و به نخستوزیرى برگزیده شد. بعد از یازدهم نوامبر 1963 اختلاف و درگیرى در کادر حزب بعث عراق شعلهور گردید. در این زمان البکر ریاست جناح مخالف على صالح اسعدى دبیر کل وقت حزب را که در برابر میشل عفلق - دبیرکل اصلى حزب - ایستادگى مىکرد، عهدهدار بود. حسن البکر بعد از کودتاى عبدالسلام عارف در 18 نوامبر 1963 (19 بهمن 1341) از سمت نخستوزیرى برکنار و بهعنوان جانشین رئیسجمهور - که یک سمت تشریفاتى بود - برگزیده شد، ولى قبول نکرد. وى مدتى در دوران حکومت عبدالسلام عارف به همراه تعداد کثیرى از بعثىها به اتهام تلاش براى براندازى رژیم زندانى شد. در سال 1965 بعد از طرد على صالح اسعدى دبیر کل حزب از این تشکیلات، از سوى رهبر قومى به جاى وى منصوب گردید. البکر پس از کشته شدن عبدالسلام عارف در یک سانحه هوایى و روى کار آمدن عبدالرحمن عارف ضعیفالنفس و بىکفایت در آوریل 1966، فعالیت سیاسى خود را به منظور به دست گرفتن قدرت گسترش داد تا اینکه پس از پیروزى دومین کودتاى بعثى در 17 ژوئیه حسن البکر با کمک صدام حسین به ریاستجمهورى و ریاست شوراى رهبرى انقلاب برگزیده و به دریافت درجه فیلد مارشالى نائل گردید. در دوران حسن البکر حزب بعث با سلطه استبدادى و استعمارى خود علیه اسلام، تشیع، محدود کردن فعالیت حوزههاى علمیه، تبعید، دستگیرى مراجع و علما، ضربات شدیدى به حوزه هزارساله نجف وارد آورد. حزب بعث در قالب یک ایدئولوژى سوسیالیستى ـ ناسیولیستى بر تمامى رسانههاى عراق سایه افکند و در دوره او نخستین قانون اساسی کشور عراق مبتنی بر اصول سوسیالیستی رسماً منتشر شد که آن کشور را یک جمهوری دموکراتیک ملی معرفی شد.
در سال 1979 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان عراق، با الهام از انقلاب ایران، تحرکاتی را آغاز کردند. حسن البکر که درصدد توجه به خواستههای شیعیان بود، اختلاف نظر کهنهاش با صدام حسین شدت گرفت و پس از کشمکشهایی در حزب بعث، سرانجام صدام حسین منصب ریاستجمهوری را تصاحب کرد و حسن البکر را در 25 تیر 1358 مجبور به کنارهگیری از قدرت کرد. احمد حسن البکر که از هرگونه ارتباط منع شده بود، در سال 1360ش. در اثر بیمارى در بغداد درگذشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 167