درباره: بیوگرافی سید جلال سادات آلاحمد (معروف به جلال آلاحمد)
متن سند:
نخستوزیری
سازمان اطلاعات و امنیت کشور
س.ا.و.ا.ک
درباره: بیوگرافی سید جلال سادات آلاحمد (معروف به جلال آلاحمد)
محترماً به استحضار میرساند:
مقرر فرمودهاند بیوگرافی نامبرده بالا تنظیم و به عرض برسد در اجرای اوامر مقام مدیریت کل معروض میدارد.
الف. تحصیلات و شغل: مشارالیه کاندیدای دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است که ضمناً به زبانهای انگلیسی و فرانسه و تا حد کاملی عربی تسلط دارد. یکی از نویسندگان معروف ایران و آثار او دارای سبک مخصوص انتقادی و با لحنی عامیانه تهیه گردیده و تقریباً از سال ۱۳۲۴ تاکنون آثار متعددی اعم از تألیفات یا ترجمههای او به چاپ رسیده است. نامبرده در سال ۱۳۲۶ به خدمت فرهنگ وارد شده و در تمام این مدت دبیر دبیرستانهای پایتخت بوده و شغل کنونی او دبیر دانشسرای عالی در قسمت تربیت معلم میباشد.
همسر وی دکتر سیمین دانشور از زنان ادیب و دانشمند میباشد این دو نفر فاقد اولاد هستند.
ب - فعالیتهای سیاسی: جلال آلاحمد در یک خانواده روحانی و مذهبی به دنیا آمده و به علت تعصبات خشک و محدودیتهایی که غالباً در این خانوادهها هست از خانواده خود خارج و در اواخر سال ۱۳۲۲ وارد حزب توده شده و تا سال ۱۳۲۶ در این حزب فعالیت شدیدی داشته و عضو شورای نویسندگان حزب توده و از گردانندگان روزنامه مردم بوده و تا مرحله عضویت در کمیته ایالتی ترقی کرده است. در سال ۲۶ همراه با خلیل ملکی و سایرین از حزب توده انشعاب و در سال ۲۹-۳۰ به حزب زحمتکشان وارد و تا سال ۳۱ از گویندگان و نویسندگان مؤثر این حزب بوده و در سال ۳۱ با خلیل ملکی از حزب زحمتکشان منشعب و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) را تأسیس کردهاند. تا قیام ملی ۲۸ مرداد سال ۳۲ از همکاران نزدیک ملکی و از اعضاء هیئت تحریریه نشریات حزب نیروی سوم بوده و پس از آن از فعالیت رسمی در حزب کنارهگیری و شخصاً به تألیف آثار انتقادی و تحریکآمیز پرداخته و یکی از پر سر و صداترین آثار او کتاب غربزدگی» است که دارای مضامین کاملاً انتقادی و حملات شدیدی نسبت به هیئت حاکمه است. مشارالیه در سال ۳۹ بدون اینکه رسماً وارد جامعه سوسیالیستها بشود مشوق خلیل ملکی برای ایجاد چنین تشکیلاتی بوده و همکاری معنوی با جامعه داشته است. در سال ۴۳ در هفتمین کنگره بینالمللی مردمشناسی متشکله در مسکو شرکت و در جلسات آن سخنرانیهایی نموده و مدتی در حدود یک ماه با قبول دعوت دولت شوروی در آن کشور اقامت و از شهرهای مختلف آن دیدن کرده است. در سال ۴۴ نیز به دعوت دانشگاه هاروارد آمریکا به کشور مزبور مسافرت و طی مدت اقامت در آن کشور در دوازدهمین کنگره دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا شرکت و ضمن تماس با مسئولین این سازمان و جبهه ملی در آمریکا به آنان قول داده که عظمت نهضت آنها را در خلال نوشتههایش به اذهان مردم ایران برساند و پس از مراجعت از آمریکا مدت یک هفته هم در پاریس توقف و بهطور قطع با گردانندگان جامعه سوسیالیستها در اروپا تماس حاصل کرده است. نامبرده بعد از مراجعت به ایران یکبار بهوسیله این بخش احضار و اقداماتی در جهت جلب همکاری او به عمل آمده لیکن حاضر به قبول همکاری نشده و پس از آغاز محاکمه خلیل ملکی و سایر همکاران از فعالیت شدیدی برای آزادی مشارالیه و بیگناه جلوه دادن او به عملآورده و مدافعات ملکی را در نسخ متعددی تهیه و جهت مسئولین جامعه سوسیالیستها در اروپا (دکتر امیر پیشداد و سایرین) و دکتر حسین مهدوی عضو فعال جبهه ملی در آمریکا فرستاده و درصدد چاپ کتاب مدافعات ملکی در ایران بوده که تا به حال به علت مراقبتهای منبع این بخش و اقدامات عملیاتی که به عمل آمده موفق به اجرای نظر خود در این زمینه نشده است. بین نامبرده و مسئولین جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا مکاتبات دائمی برقرار و در جریان محاکمه متهمین حادثه کاخ مرمر که دو نفر فرانسوی (اریک رولو) سردبیر خارجی خاورمیانه و روزنامه لوموند فرانسه و راپاپور وکیل دادگستری فرانسوی جهت بررسی وضع متهمین مزبور به ایران آمدهاند با نامبرده ملاقات کرده و مشارالیه اطلاعات تحریف شدهای را از اوضاع مملکت بهطور کلی در اختیار آنان گذارده است. (توضیح اینکه این قسمت را منبع مستقیماً از نامبرده شنیده و انعکاس مستقیم آن موجب شناسایی منبع خواهد بود) به ساواک تهران دستور مراقبت دقیق اعمال او داده شده و تا به حال نتیجه اقدامات معموله روشن نیست.
ج - تجزیه و تحلیل روحیات و شخصیت نامبرده بالا: جلال آلاحمد فردیست احساساتی. فوقالعاده علاقمند به خلیل ملکی. از لحاظ سیاسی فرد ثابت و با پشتکاری نیست و در هر زمینه بعد از مدتی فعالیت کنارهگیری میکند. به جهت محرومیتهای طفولیت دارای عقدههای شدید روانی بوده و نسبت بهنظام کنونی جامعه ایران بدبین است و همیشه افکار و آثار او دارای جنبههای تند انتقادی و بعضاً انقلابی است. نویسندهای توانا و بااستعداد بوده و از لحاظ اجتماعی در بین تودههای روشنفکر و احساساتی احترام و علاقه وافری دارد. نسبت به همهکس ظنین بوده و کمتر شخصی میتواند جلب اعتماد او را بکند. فردی است خودپسند. مغرور و همواره تظاهر به عرفان و گوشهگیری میکند و به درب منزل خود تابلوئی با مضمون «کلبه فقرا» نصب کرده و بالاخره به جهت نداشتن فرزند کانون گرم و سعادتآمیز خانوادگی ندارد.
نامبرده در برخوردهای اولیه خود را خونسرد و بیاعتنا و متکبر نشان داده و در عین حال به ارزیابی مصاحب خود میپردازد. با عرض مراتب بالا مستدعی است درصورتیکه احضار و شرفیابی او به حضور مقام محترم مدیریت کل ضروری است وقت آن را ابلاغ فرمایند تا نسبت به احضارش اقدام گردد.
تصور میکنم هر چه بیشتر از او دوری شود ضرر و زیان او بیشتر باشد
ملاقات با او نتیجهاش این است که سوءتفاهمها را از بین میبرد (تا حدودی) ۲۴/۲
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 104