تاریخ سند: 29 مرداد 1357
مقام محترم سازمان امنیت و اطلاعات استان یزد
متن سند:
تاریخ: 29 /5 /2537[]
مقام محترم سازمان امنیت و اطلاعات استان یزد
0529
محترماً خاطر عالی را مستحضر میدارد که.
اینجانب علی چاوشیان نماینده کارگران کارخانه افشار یزد که فردی شاهدوست و میهن پرست و حتی حاضرم از جان و مال و فرزندان خود را در راه این آب و خاک مایه گذاری کنم، روز پنجشنبه 26 /5 /37 در باشگاه کارگران، مجلسی[تشکیل] و کارگران ابراز نفرت از خرابکاران میکردند که بنده هم به سهم خود از یک مشت فریب خورده ناتوان و بدبخت که گوششان به فرمان یک مشت فریب خورده تر از خود است ناسزا گفته و جانثاری کارگران این استان را به پای ملوکانه تقدیم داشتهام و به عقیده خودم
سر که نه در راه شهنشاه بود بار گرانی است کشیدن به دوش
اما دیروز گذشته نامهای که جوف این نامه میباشد در داخل منزل خود پیدا کردم میخواستم با خبر باشید و آقای رضوی دبیر حزب را هم در جریان گذاشتهام ولی همان دیروز که میخواستم کارگران را به یزد ببرم مردی به نام محمد شهیدیزاده کارگران را تشویق برای نیامدن به شهر میکرد و در میان کارگران به عقیده خودش وقت تبلیغ1 دین میکرد و بد به ... میگفت. خواهشمند است دهن این پیرمرد خر را به هر طور2 که صلاح میدانید ببندید. 3
چاوشیان
توضیحات سند:
1. اصل: تبلیق
2.اصل: بهرتو
3. در بخشی از این نامهی دست نویس، که دارای امضای «جوانان مسلمان یزد» میباشد، آمده است: «آقای عزیز (علی چاوشیان) . اینطور که خبر به ما رسیده است روز پنجشنبه 26 /5 /57 در باشگاه کارگران، برادرهای کارگر ما را با زور و تهدید وادار کردند تا به آنجا بیایند و اجتماع کنند و تعداد این افراد از 100 (صد) نفر کمتر بوده است. بعد از آنکه چند نفر سخنرانی کوتاهی کردند شما با وقاحت و پرروئی هرچه تمام تر از شاه خائن و مزدور و آدمکش و ظالم و حرامزاده ایران تعریف کرده اید. تو خیلی احمق هستی و نمیخواهی آگاه باشی که این همه موج تظاهرات ایران علیه شاه مزدور به خاطر چیست. میخواهی فقط یک شکم بخوری و همانند گاو سرت زیر باشد و هرچه توی سرت میزنند سر بلند نکنی ... به هر ترتیب خواستیم به تو اخطاری داده باشیم برای اولین و آخرین دفعهات باشد که چنین کار احمقانهای کردی ... » بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 68