تاریخ سند: 25 آبان 1353
آبادان
متن سند:
از: آبادان تاریخ: 25 /8 /1353
به: 323 شماره: 19325/ ﻫ 2
دانشگاه جندیشاپور نظر ساواک را درباره دعوت از نامبردگان زیر جهت سخنرانی استعلام نموده خواهشمند است نظریه اعلام دارند.1
شاهین
1. دکتر علی غفوری از تهران
2. دکتر محمدجواد باهنر2 از تهران
3. دکتر سیدمحمد بهشتی3 از تهران
4. ناصر مکارم شیرازی از قم
5. مهندس مصحف اصفهانی4 از اصفهان
در پرونده ناصر مکارم شیرازی به کلاسه 4 /75281 ضمیمه و بایگانی شود. سیدی 28 /8 /53
رونوشت برابر اصل است. اصل در پرونده 18 /231116 بایگانی است.
توضیحات سند:
________
1. اداره کل سوم در پاسخ به این استعلام طی شماره 2357 /323- 28 /8 /53 نوشت: «سخنرانی ردیفهای 2، 3 و 4 در مراکز آموزشی به مصلحت نمیباشد.» بخش ضمائم
2. شهید حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر، فرزند حاج علىاصغر در سال 1312 ﻫ ش در کرمان متولد شد. خواندن و نوشتن و آموزش قرآن را در مکتبخانه آموخت و سپس به مدرسه معصومیه کرمان رفت و همزمان با تحصیل علوم دینى به فراگیرى علوم کلاسیک پرداخت و دیپلم گرفت. در اوایل مهرماه 1332 براى تحصیل سطوح عالى راهى قم شد و یک سال بعد در درس خارج آیتالله العظمى بروجردى و امام خمینى(ره) و علامه طباطبایى شرکت کرد و همگام با دروس حوزه به تحصیلات دانشگاهى پرداخت. در سال 37 موفق به اخذ لیسانس در رشته ادبیات و پس از مدتى در رشته علوم تربیتى به درجه فوقلیسانس رسید و دکتراى الهیات را نیز از دانشگاه تهران گرفت.
وى در سال 36 فعالیتهاى فرهنگى و مطبوعاتی خود را آغاز کرد و در تأسیس دفتر نشر فرهنگ اسلامى، کانون توحید مسجد الجواد و مدرسه رفاه نقش مؤثرى داشت. وی که از بنیانگذاران سالنامه مکتب تشیع بود براى اولین بار در سال 1337 به علت سخنرانی علیه اسرائیل دستگیر شد در سال 42 مبارزات سیاسى را همگام با نهضت روحانیت آغاز و در اسفند 42 پس از ایراد سخنرانی دستگیر، و پس از آن پیاپى به زندانهاى کوتاه مدت محکوم شد. شهید باهنر در سال 1350 ممنوعالمنبر شد.
بعد از پیروزى انقلاب مسئولیت تنظیم امور مدارس و بازگشایى آنها را پذیرفت. وى به همراه دکتر شهید بهشتى، آیتالله خامنهاى، موسوى اردبیلى و هاشمى رفسنجانى حزب جمهورى اسلامى را بنیاد نهاد. او همچنین عضو و نماینده شوراى انقلاب در آموزش و پرورش بود. از طرف مردم کرمان به مجلس خبرگان رفت و از سوى مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى نیز حضور یافت. در کابینه شهید رجایى به عنوان وزیر آموزش و پرورش خدمت کرد و پس از انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى به عنوان دبیر کل حزب منصوب شد. در 14 مرداد 1360 به عنوان نخستوزیر راى موافق از مجلس گرفت، اما طولى نکشید که در 8 شهریور 1360 در پى بمبگذارى دفتر نخستوزیرى به شهادت رسید.
از آثار وى مىتوان به: خانواده در اسلام، انقلاب اسلامى ایران، شناخت اسلام، خداشناسى و جهان در عصر بعثت، اشاره کرد.
(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب پانزدهم، شهید دکتر محمدجواد باهنر، تهران، مرکز بررسیهاى اسناد تاریخى، 1379)
4. آیتالله شهید دکتر سیدمحمدحسینی بهشتی فرزند سیدفضلالله در دوم آبان 1307ش در اصفهان متولّد شد. خانوادۀ وی، روحانی و پدرش، از زهاد اصفهان بود. تحصیلات را در سن چهار سالگی با فراگیری قرآن آغاز کرد و پس از طی مراحل ابتدایی و همزمان با تحصیل در دبیرستان پس از شهریور 1320، تحصیل دروس حوزوی را در مدرسۀ صدر آغاز نمود. تا سال 1325 ادبیات عرب، منطق، کلام، سطوح فقه و اصول را به پایان رساند، سپس به قم مهاجرت نمود و در درس حضرات آیات: حجت، علامه طباطبایی، شیخ مرتضی حائری یزدی، آیتالله سیّدمحمّدتقی خوانساری، آیتالله بروجردی و ... حاضر شد و از سال 1327، دروس جدید دانشگاهی را آغاز کرد و زبان انگلیسی را فراگرفت. در سال 1330 از دانشکدۀ معقول و منقول لیسانس گرفت و تدریس را در دبیرستانهای قم شروع نمود. از سال 1330 ـ 1335، در درس اسفار علامه طباطبایی حاضر شد و درس امام خمینی را درک نمود. در دوران نهضت ملّی شدن نفت، از فعالان سیاسی بود. دبیرستان دین و دانش و فصلنامۀ مکتب تشیع را در قم با جمعی از دوستانش تأسیس نمود و دروس عالی دانشگاهی را در سالهای 1335 ـ 1338 به پایان رساند و دکترای فلسفه از دانشگاه تهران گرفت. از سال 1338، جلسات بحثهای علمی و کلامی را در تهران با همکاری آیتالله سیدمحمود طالقانی، شهید آیتالله مرتضی مطهری و... دایر کرد و به جذب تحصیلکردهها و اهل پژوهش پرداخت و با آغاز نهضت اسلامی، در متن مبارزات قرار گرفت. پس از سالهای 1343، به دستور آیتالله سیّدمحمّدهادی میلانی، به آلمان رفت و در مسجد هامبورگ به تربیت نفوس و تبلیغ دین مشغول شد. در آنجا اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان را تأسیس و مرکز اسلامی هامبورگ را راهاندازی نمود و بیش از پنج سال در آلمان بود. به زبان آلمانی مسلط شد و به کشورهای سوئد، بلژیک، هلند، ایتالیا، فرانسه، آمریکا... مسافرت نمود. در سال 1349، به ایران بازگشت. در سال 1350 به تشکیل جلسات تفسیر قرآن و کار پژوهش و تحقیق همت گماشت، جامعه روحانیت تهران را با جمعی از علمای مبارز تأسیس نمود و با اوجگیری نهضت اسلامی در سال های 1356 ـ 1357، نقش مدیریت و رهبری را در داخل به عهده گرفت. شورای انقلاب اسلامی را به دستور حضرت امام، با جمعی تأسیس و در اوایل پیروزی انقلاب، حزب جمهوری اسلامی را راهاندازی کرد. در مجلس خبرگان قانون اساسی نقش مدیریت داشت و در سال های 1357 ـ 1360، به عنوان شخصیت کمنظیر در عرصۀ انقلاب و سیاست، پیرو حقیقی راه امام و خط امام بود. آیتالله دکتر بهشتی با حکم حضرت امام، به عنوان رئیس دیوانعالی کشور منصوب شد. شهید آیتالله بهشتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش فعال داشت و در برابر جریان نفاق، الحاد و لیبرالیسم ایستادگی نمود. و سرانجام در هفتم تیر 1360، با بمبگذاری یکی از عناصر سازمان منافقین در حزب جمهوری اسلامی به همراه 72 تن از یاران امام به شهادت رسید.
ر.ک: شهید آیتالله دکتر سیدمحمّد بهشتی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1378
5. عبدالعلی مصحف در سال 1317 ﻫ ش در اصفهان متولد شد. تحصیلات مقدماتى خود را در اصفهان گذراند و در سال 1337 در دانشکده فنى تهران تحصیلات عالیه خود را شروع و در سال 1342 فارغالتحصیل شد و به عضویت کانون مهندسین تهران درآمد.
در جریان قیام پانزده خرداد 1342 توسط فرماندار نظامى تهران دستگیر و پس از دو ماه از زندان آزاد شد. پس از آزادى در جلسات مسجد هدایت تهران شرکت و با استاد علامه محمدتقى جعفرى آشنا گردید. پس از مراجعت به اصفهان اقدام به تشکیل جلسات هفتگى تفسیر قرآن و نهجالبلاغه کرد. در سال 1345 به همراه عدهاى از روحانیون و معتمدین شهر، کانون علمى و تربیتى جهان اسلام را پایهگذارى کرد که از آن به عنوان پایگاهى براى آشنایى نسل جوان با مفاهیم عالیه اسلام استفاده مىشد.
در دوران انقلاب اسلامى در مجالس و محافل به سخنرانی و افشاگرى پرداخت و پس از پیروزى انقلاب اسلامى به سمت معاون استاندارى اصفهان و استاندار مازندران منصوب گردید. وى در سال 1376 دار فانى را وداع گفت.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 312