تاریخ سند: 19 شهریور 1342
موضوع : عکس العمل توده ایها مقیم فرانسه در قبال وقایع 15 خرداد 421 شماره عطف به اطلاعیه : 265/315ـ 3/6/42
متن سند:
گیرنده : ریاست بخش 315
شماره : 315
به نظر این بخش بهتر است در صورتی که شماره 24 مجله عصر جدید
شوروی به ایران رسیده یک
شماره آن را تهیه و چنانچه
به زبان فارسی نباشد مقاله
مزبور را که در صفحه 16 و
17 می باشد ترجمه تا با
مقاله مندرجه در روزنامه
شماره 62 مردم تطبیق و
اختلافات آن بررسی و
سپس با تشکیل کمیسیونی
نسبت به نظریه مامور و
تکثیر آن اقدام گردد.
خواهشمند است دستور
فرمائید چنانچه تا به حال
شماره 24 مجله عصر جدید
شوروی به ایران نرسیده
شماره مزبور از نمایندگیهای
خارج ساواک تلگرافی خواسته شود تا موقعیت آن نگذشته است اقدام گردد و از
نتیجه اقدامات این بخش را مستحضر فرمایند.
رئیس بخش 311 زمانی
ضمن مذاکره با اداره کل سوم قرار شد که مامور نتیجتا مقاله را تهیه و در اختیار بگذارد تا در
صورت تصویب چاپ گردد.
19 /6 /42
توضیحات سند:
1ـ به دنبال ادامه مبارزه و ایراد
سخنان کوبنده عصر عاشورا از
سوی حضرت امام خمینی(سلام
الله علیه)، شب 12 محرم
1383مطابق با 15 خرداد
1342 حمله وحشیانه رژیم شاه
به سنگر روحانیت آغاز گردید.
بسیاری از روحانیون دزدیده
شدند و جمعی هم تحت تعقیب
قرار گرفتند.
در ساعت 3 بعد از
نیمه شب 15 خرداد سربازان
گارد به منزل امام یورش بردند
و پس از دستگیری ایشان به
سوی تهران روانه شدند.
حاج
آقا مصطفی، فرزند امام که شاهد
عینی این جریان بود.
با تمام
نیرو فریاد سر داد که «خمینی را
بردند» و مردم قم سراسیمه از
خانه ها بیرون ریختند و اطراف
خانه امام اجتماع نمودند.
همزمان با دستگیری قائد بزرگ،
حضرت آیت الله قمی از مشهد و
آیت الله محلاتی از شیراز
دستگیر گردیده و به تهران گسیل
شدند.
روز 15 خرداد فریاد «یا
مرگ یا خمینی» مردم قم، شهر
را به لرزه درآورد زنان که در
صف مقدم تظاهرکنندگان حرکت
می کردند.
قبل از دیگران هدف
گلوله واقع شدند.
مردم که طالب
آزادی بی قید و شرط قائد
خویش بودند، بی مهابا پیش
می رفتند و با رگبار مسلسل
دژخیمان چون برگ درخت بر
روی زمین می ریختند.
اجساد و
مجروحین را با کامیون به سوی
مقصد نامعلومی حرکت دادند و
ماشینهای آتش نشانی سراسر
خیابانها و کوچه ها را شسته و از
خون پاک کردند! خبر دستگیری
قائد بزرگ به مقامات برجسته
روحانی، ملی و سیاسی پایتخت
رسید و ساعتی بعد، این خبر در
سراسر تهران مثل بمب صدا
کرد.
بازاریها مغازه ها را تعطیل کردند و به تطاهرات پرداختند.
مردم از خانه ها و دانشگاهها بیرون ریختند و فریاد اعتراض سر دادند و همگی به سوی کاخ شاه به راه افتاندند.
تانکها و توپها از کشته ها پشته ساخت و خیابانهایی که به کاخ منتهی میشد، به صورت کشتار گاه مخوفی در آمد فجیع ترین این کشتارها سر پل باقر آباد اتفاق افتاد که صدها دهقان کفن پوش ورامین با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به نظامیان یورش بردند.
اما رگبار مسلسل، آنان را قتل عام کرد و چرخ سنگین تانکها گوشت استخوانشان را در هم کوبید و جمجمه های آنان را خرد کرد.
به طوری که شناخت اجساد آنان حتی برای بستگان نزدیکشان دشوار بود.
جهت سرکوبی جنبش و خاموش کردن آتش انقلابی که میرفت تهران را شعله ور سازد، از ساعت 8 بعد از ظهر حکومت نظامی اعلام شد و تهران در سکوتی وحشت زا فرو رفت.
در همان شب بسیاری از شخصیت های ملی و سیاسی و افراد سرشناس بازار و دانشجویان دستگیر شدند اما علیرقم این تدابیر امنیتی با طلوع صبج هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتیبانی از قائد زندانی خویش به خیابانها آمده و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به طرف کاخ شاه به حرکت در آمدند.
شاه فرمان آتش به قصد کشت داد و در روز 16 خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت.
همزمان با کشت و کشتار فجیع در تهران و قم و شهرهای بزرگ به ویژه شیراز و بسیاری از شهرستانها زیر آتش توپ و مسلسل قرار گرفت.
طبق آمار تخمینی، شمار شهیدان آن روز به 15 هزار نفر میرسید.
ر.ک : بررسی و تحلیلی از
نهضت امام خمینی، سیدحمید
روحانی، صص 494ـ468.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 37