صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مجلس جشن در مسجد ارک

تاریخ سند: 18 آبان 1347


موضوع: مجلس جشن در مسجد ارک


متن سند:

به: 20 ه‍ 3 شماره: 865 /20 و از: 20 و از ساعت18000 روز 15 /8 /47 مجلس جشنی به مناسبت تولد حضرت امام زمان از طرف شیخ محمود یاسری با شرکت عده‌ای در حدود 300 نفر در مسجد ارک تشکیل گردید.
در این مجلس سید عبدالرسول حجازی واعظ به منبر رفت و ضمن سخنان خود گفت جامعه شناسان و دانشمندان در مورد اصلاح جامعه دو نظریه دارند عده‌ای معتقدند که یک محیط آلوده و فاسد را باید تدریجاً اصلاح کرد و دسته دیگر عقیده دارند اصلاح یک جامعه فاسد به طور تدریجی میسر نیست.
نظریه علما و روحانیون هم همین است و می‌گویند باید برای اصلاح جامعه فاسد و آلوده بطور ناگهانی و بدون مقدمه و پیش‌بینی قیام کرد و انقلاب نمود و در یک مدت کوتاه جامعه را از فساد و آلودگی رهانید چنان‌چه تمامی پیغمبران در زمان بسیار کوتاهی قیام کردند و بساط ظلم و ستم را برچیدند.
آقایان خداوند به شما مژده می‌دهد که ای مسلمین غمگین نباشید شما امام زمام [زمان] دارید که می‌آید و ریشه ظلم و ستم و فساد را از بیخ برمی‌کند و شما را از این همه فساد و جنایت و بی‌عفتی و بی‌ دینی نجات می‌دهد.
نامبرده در خاتمه گفت این روزها فعالیت بهائیان زیاد شده و بهائیت1 یک حزب سیاسی و جاسوسی است این جاسوسان اجنبی به عناوین مختلف سعی دارند با دین ما و با امام زمان مخالفت کنند.
این مجلس در ساعت 1930 پایان یافت.
نگهبان آقای صالحی اطلاعیه جهت شهربانی کل کشور تهیه گردد، بهره‌برداری و یک نسخه به بخش 321 ارسال گردد.
26 /8

توضیحات سند:

1ـ بهائیت و اسرائیل: از آن‌جا که عمده ویژگی‌های رفتاری بهائیت با ویژگی‌های رفتاری اسرائیلی‌ها هم‌خوانی داشت، با تشکیل دولت اسرائیل و تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا این فرقه کاملاً در خدمت اسرائیل قرار گرفت و فعالیت‌های آنها براساس خواسته‌های اسرائیلی‌ها تنظیم شد.
در این میان بهائی‌ها از حمایت آمریکا و انگلستان نیز برخوردار بودند.
از سوی دیگر فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام‌زدایی سازگاری زیادی با روحیه محمدرضا پهلوی داشت.
مجموعه این مسائل سبب شد که بهائیت برای حفظ موجودیت و تحقق اهداف خود در عصر محمدرضا شاه که برای آنها به منزله دوران طلایی بود، در زمینه گسترش روابط ایران و اسرائیل که کاملاً در راستای منافع آنها بود، به فعالیت‌ قابل توجهی بپردازند.
بهائیان با تمام وجود خود را در اختیار اسرائیلی‌ها قرار داده بودند به گونه‌ ای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلی‌ها را کسب کنند و اسرائیلی‌ها نیز در برابر خوش خدمتی آنها رفتار ویژه‌ای داشتند.
در یکی از اسناد به نقل از یکی از بهائیان به نام «فریدون رامش‌فر» که مسافرتی به اسرائیل داشته، درباره نحوه برخورد اسرائیلی‌ها با بهائیان آمده است: «...
دولت اسرائیل آن‌قدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود، احبا (بهائیان) را بازرسی نمی‌کند.
به طوری‌که وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار می‌دارد اینها بهائی هستند حتی یک چمدان را باز نمی‌کنند.
ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمی‌ها را بازرسی می‌کنند به طوری‌که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمی‌کنید و ما را که این‌جا موطن‌مان است مورد بازرسی قرار می‌دهید!» بهائیان در کنار عناصر فراماسون و صهیونیست، در دوران محمدرضا شاه نقش مهمی در اجرای نظرات و سیاست‌های خود داشتند.
در این دوران با توجه به نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل، تلاش‌ فراوانی برای رسمیت بخشیدن به فرقه بهائیت می‌شد، زیرا آنها نقش مؤثری در تثبیت رژیم سلطنتی و حکومت شاه داشتند، به گونه‌ای که از نزدیکان شاه و خاندان پهلوی و عده زیادی از کارگزاران و متولیان پست‌های حساس و کلیدی کشور بهایی بودند.
در سال 1339 فهرستی از اسامی مقامات نظامی و غیرنظامی تهیه شد که نشانگر تصدی بیشتر پست‌های اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور به وسیله بهائیان بود.
البته به دلیل پنهان‌کاری و عدم اظهار، بعضی از افراد در پست‌های مهمی بودند که نام آنان در این فهرست نیامده و بی‌تردید تعداد بهائیان شاغل در دستگاه‌ها چندین برابر فهرست مزبور بوده است.
در سال‌های بعد تعداد بهائیان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت به طوری‌که امیرعباس هویدا نخست‌وزیر سیزده ساله، لیلی امیر ارجمند مشاور ویژه فرح و مدیر برنامه‌های آموزشی و تربیتی رضا پهلوی، عباس شاهقلی وزیر بهداری و وزیر علوم، روحانی وزیر آب و برق و کشاورزی در دولت هویدا، شاپور راسخ در آموزش عالی و در واقع گرداننده سازمان برنامه و بودجه و مدیر تشکیلات بهائیت در ایران، عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و 23 شغل دیگر و ده‌ها تن از سران رژیم از اعضای فرقه بهائیت بودند.
بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس به رغم ادعای غیرسیاسی بودن، هماهنگ با سیاست‌های موردنظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد.
تأیید انقلاب سفیدشاه، همکاری با ساواک، جلب حمایت دولت‌های بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیله اسرائیل و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتی از مواضع سیاسی فرقه مزبور بود.
یکی از مبلغان بهائیت درباره تأثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوی گفته بود: «کارهایی که اکنون به دست اعلی‌حضرت شاهنشاه صورت می‌گیرد، هیچ کدامشان روی اصول دین اسلام نیست زیرا شاه به تمام دستورهای بهایی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان ...
درس خوانده‌اند ...
حالا مردم ...
می‌گویند بهائی است.
چه کاری می‌توانند بکنند! ...
» محمدرضا پهلوی آن‌قدر بهائیان را مورد حمایت قرار داد که یکی از افراد نظامی به نام سرهنگ اقدسیه در جلسه بهائیان شیراز مورخ 18 /4 /1347، ضمن بهائی خواندن شاه، درباره نحوه برخورد خود با افراد مسلمان اظهار داشت: «...
افتخار ما بر دیانت بهائی است.
من زمانی که در ارتش بودم، سربازان و درجه‌داران و افسران بهائی را احترام می‌گذاشتم.
ولی اگر یک فرد مسلمان از دیگری شکایت می‌کرد، دستور شلاق زدنش را می‌دادم ...
ما اطلاع داریم که شاهنشاه آریامهر بهائی می‌باشند.
ما بهائیان همه پولدار هستیم و ترقی بیشتری خواهیم کرد.
»

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 245

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.