تاریخ سند: 14 خرداد 1346
موضوع: اجتماع منزل دکتر علی امینی
متن سند:
به: ۳۲۱ شماره: 4565/ﻫ 4
از: ﻫ 4 تاریخ: 14 /3 /46
موضوع: اجتماع منزل دکتر علی امینی
ساعت ۸ روز چهارشنبه 10 /3 /46 عدهای در حدود ۲۰ نفر از جمله آقایان تیمسار باستی، محمودی کرمانی، پیرنیا از دارایی، خلیقی، سروش، گرگانی، دکتر مقدسزاده، رضوی کاشانی، سرمست، در منزل دکتر امینی حضور داشتند، ابتدا دکتر امینی اظهار کرد باید در ادارات دولتی یا جاهای دیگر با برخورد با دولتیها در هر مقام و درجهای که باشند با ملایمت صحبت کرد و الا کاری به دست آدم میدهند من با خانمم همیشه در این خصوص جر و بحث داریم او میخواهد کله شقی کند ولی من طرفدار ملایمت هستم بعد تیمسار باستی افزود از طرف مردم شهر تهران در حدود سی نفر خدمت رئیس دولت رفتیم آقای نخستوزیر بسیار با جمعیت شوخی کردند دکتر امینی خندید گفت برنامه ایشان شوخی است بعد تیمسار باستی اضافه کرد که امروز بایستی نزد آقای تیمسار صفاری برویم و روز معارفه است سروش ادامه داد روز مرافعه هم خواهد رسید. تیمسار باستی اضافه کرد در همه جا آقای محمودی کرمانی با ما هستند دکتر امینی اظهار کرد ایشان را رئیس شهربانی کنید زیرا به درد همین کارها میخورد. گفت یکی از بزرگان جوانان را مخاطب قرار داد و اظهار نمود میخواهیم با همکاری جوانان در وضع اداره کشور دگرگونی ایجاد کنم (شاهنشاه بود) ولی امروز از طرز عمل و انتخاب اشخاص ثابت میشود که از آن عقیده برگشتهاند و باز سراغ پیرمردها آمدهاند چون مانند تیمسار صفاریها را به کار میگمارند گرچه صفاری با یکی دو دولتهای بزرگ انگلیس با آمریکا بستگی دارد. دکتر امینی پاسخ داد اتفاقاً صفاری زبان خارجی نمیداند و بسیار وطنی است و مرد سالم ولی به درد شهرداری نمیخورد اداره شهر تهران کاری مشگل و پر دردسر است باید اشخاص جوانتری را به این کار گمارد. صفاری در تمام سال حتی خود در هر جا که بود جز آبادی وطن نظری نداشته است در آذربایجان بسیار خوب کار کرد مردم از او راضی هستند. سپس تیمسار باستی افزود رئیس دولت فرمودند که ما دنبال مغزهای پخته میگردند دکتر امینی خندید گفت در یخچال تمام اغذیهفروشیها پر از مغز پخته است که برگرفتهاند. من در دانشگاه پاریس که تحصیل کردهام بچههای کلیمیها را اذیت میکردند من به طرفداری از اسرائیلیها برخواسته بودم زیرا واقعاً مظلوم بودند از طرفی کلیمیها محبت مرا نسبت به خود دیده بودند خیال میکردند من کلیمی هستم یک روز یکی از دانشجویان کلیمیگفت ما اگر تو را نداشتیم چه میکردم گفتم من مسلمان هستم وی افزود در یک مجله خواندم که نوشته بود یهودیان تمام دنیا باید آماده شوند با اعراب جنگ کنند در مجله دیگری خواندم مردی کلیمی نوشته بود در کتاب دینی اسرائیل هیچ بحث از فلسطین نیست. بنابراین این اسرائیل در هر جای دنیا که هست باشد. حرف این کلیمی درست است اشتباه کردند روز اول اسراییل را استقلال دادند زیرا پراکنده بودند و قدرت آنها کمتر بود ساعت ۱ اجتماع خاتمه یافت. ش
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 290