تاریخ سند: 22 اردیبهشت 1350
موضوع : دومین کنگره حزب ایران نوین
متن سند:
از : 20 ه 4
به : 321 شماره : 20980 /20 ه 4
در اولین جلسه کنگره دوم حزب ایران نوین منوچهر کلالی دبیرکل حزب در
مورد گسترش حزب و بسط دموکراسی حزبی و اینکه نمایندگان مجلس شورای
عالی بایستی با نظر کمیته های شهرستان انتخاب گردند مطالبی ایراد نمود که
مرتبه اعضاء کمیته های
شهرستان ها را در نزد
کاندیداهای مجلس شورای
ملی بالا برد و موجب شد که
در خلال کنگره منتظر
الوکلاله ها با اعضاء
کمیته های شهرستانهای
مختلف تماسهایی برقرار
نمایند و این امر به قدری
شدت یافت که دبیرکل
مجبور شد در آخرین نطق
خود به این قبیل افراد
هشدار بدهد که اگر در امر
انتخابات دچار ناکامی
گردند و بخواهند بر ضد
سازمان های حزبی
شهرستان ها اخلال و اقدامی به نمایند حزب مرکزی به مقابله برخواهد خواست
به طور کلی اظهارات اولیه کلالی از نظر تبلیغ برای حزب بود ولی از جهت
استحکام مبانی حزبی چنانچه بخواهد عمل شود به زیان حزب خواهد بود زیرا
حزب ایران نوین هنوز آن قدرت را ندارد که سرنوشت تعیین نمایندگان
شهرستانها را بدست کمیته های شهرستان ها بسپارد چون کمیته ها از افراد موجه
محلی تشکیل نگردیده و غالبا نمایندگان فعلی آن ها را از بین بستگان و دوستان
خود انتخاب کرده اند و طبقات مختلف شهرنشین و روشنفکران و تحصیل
کرده ها و افراد محل وثوق مردم در این کمیته ها شرکت ندارند و می توان گفت که
کمیته ها با اکثریت عظیم مردم فاصله فاصله دارند و اگر نه با خصوصیات زمان
تشکیل یافته اند.
بدیهی است چنانچه سرنوشت انتخابات به دست کمیته های
فوق سپرده شود سبب بروز اختلافات و چه بسا اغتشاشات در شهرهای مختلف
می گردد باید گفت سیاست پیشنهادی کلالی در امر دموکراسی حزبی و استفاده از
نظرات کمیته های شهرستانها موقعی امکان پذیر است که نمایندگان واقعی
شهرستانها در کمیته های حزب راه پیدا کنند نه اینکه اقلیت ناچیز و احیانا
ناصالحی در این کمیته ها
عضو باشند.
به طور کلی
اعمال این سیاست به جهت
اینکه حزب هنوز آن قوت و
استحکام را شهرستانها پیدا
نکرده است بسیار زود است
حزب می بایستی از افراد
موجه محلی کسانی را
انتخاب و کاندیدا نماید و
چنانچه فرد محلی وجود
نداشت فرد ذیصلاح دیگری
را کاندیدای شهرستان نموده
و به کمیته شهرستان مربوط
نیز دستور دهد که از وی
حمایت نماید.
مسلما زیان
این کار که پیشنهاد شده اگر
عمل نشود بیش از زیان دخالت مستقیم حزب در انتخابات خواهد بود مانند
انتخابات همین شورای مرکزی حزب که با بوق و کرنا از روز اول گفتند بر مبنای
دموکراسی و با استفاده از ماشین های الکترونیکی انجام خواهد شد و به وسیله
تلویزیون به همه نشان داده خواهد شد ولی هرگز نشان داده نشد.
از هزاران
وعده ای که داده بودند یکی عملی نشد اصولاً چرا مطلبی را که قدرت انجام آن را
ندارند می گویند و مردم را نسبت به خود و حزب بدبین می کنند.
در کنگره همه
شاهد بودند که لیست ها شبانه بین دستجات شرکت کنندگان به نام حزب توزیع
گردید و شماره های مورد نظر را در این لیست علامت گذاری نمودند و گروه های
کشاورزان و کارگران علامت گذارده شود.
اکثر افرادی که انتخاب شده اند اگر به
طور طبیعی رأی گرفته می شد حتی یک رأی هم نمی آوردند بالاخره معلوم نشد
که چه کسانی در این کار نظارت داشته اند و ماشین های آی.
بی.
ام که مدعی
بودند برای قرائت آراء به کار برده خواهد شد در کجا مستقر شده بود.
با این قبیل
تظاهرات تصور می نمایند که می توانند مردم را فریب بدهند و حال آنکه این
اعمال نتیجه معکوس دارد و به زیان کشور و حزب می باشد و ندانسته و نفهمیده
جنایت می کند.
البته منکر
حسن نیت دبیرکل و افراد
رده اول حزب نمی توان شد
ولی افرادی مانند ناصرزاده
شیخ بهائی وحید رصائبی و
مهندس بلوری ناگهان پیدا
می شوند.
و هر یک ایادی
خود را در انتخابات شورای
مرکزی تحمیل می کنند
سناتور بلوری برای اینکه
خواهر خودش خانم طلعت
بلوری را به شورای مرکزی
و متعاقب آن به مجلس
شورای ملی بفرستد حاضر
بود هر فرد فاسدی را که
دیگران به او تحمیل
می کردند قبول کند تا معادله پایاپای انجام دهد و خواهرش را موفق گرداند.
با
چنین افراد مفسد و یا چنین انتخابات شورای مرکزی دیگر چه انتظاری از مردم
شهرستانی ساده می توان داشت.
شیخ بهائی در سازمان اصناف سبب بروز
اختلافاتی بین اصناف گردیده است و خودش نیز از نظر اخلاقی فاسدترین افراد
می باشد و سازمان اصناف را پناه گاه زنان بدنام کرده است و چند تن از آن ها را
نیز به عنوان عضو شورای مرکزی با حمایت مستقیم خود به شورا تحمیل نموده
است.
این مسائل از نظر اجتماعی و موقعیت حزبی بی اثر نخواهد بود.
چه
ضرورتی دارد که بدون این همه افراد تحصیل کرده و خوشنام افرادی چون ناصرزاده، شیخ بهائی، صائبی و
بلوری در رأس امور حساس حزبی قرار بگیرند و حزب را از مسیر واقعی و خواست اکثریت اعضاء آن
منحرف نمایند و به شاهنشاه و کشور و مردم این مملکت خیانت کنند.
پس از شرفیابی اعضاء کنگره در
مراجعت اکثر اعضاء روشنفکر حزب می گفتند ما چه باید بکنیم که با شاه مملکت نزدیک باشیم.
چقدر
باید صبر کنیم و چند سال باید عمر کنیم و قیافه امثال قره چورلو و شیخ بهائی، وحید رصائبی و ناصرزاده و
دیگران را که نمی گذارند چهره های فعال و خدمتگذار و بی نظیر رشد کند و به بینیم.
نظریه یکشنبه ـ دخالت های افراد مندرج در گزارش خبری در امر انتخابات اعضاء شورای مرکزی از
طرف سایر منابع نیز تأیید می گردد.
انجمن
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه تأیید می گردد.
ارشاد
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 113