تاریخ سند: 5 شهریور 1356
موضوع: مهدی باکری1 فارغالتحصیل دانشکده فنی دانشگاه آذرآبادگان
متن سند:
از: 3 ﻫ 2 تاریخ: 5 /6 /2536[1356]
به: 322 شماره: 17080 /3 ﻫ 2
موضوع: مهدی باکری1 فارغالتحصیل دانشکده فنی دانشگاه آذرآبادگان
پیرو 17054 /3 ﻫ 2- 31 /5 /36
نامبرده بالا بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه مذکور تصمیم داشت در تراکتورسازی تبریز استخدام گردد، ولی یک مرتبه تصمیماش عوض شده و اظهار داشت اگر در تبریز بمانم مرا میشناسند و امکان دارد پدرم آدرس مرا به سازمان ارائه نماید آن وقت، وقت من بیهوده تلف میشود. ضمناً یادشده در پاسخ سئوال یکی از دوستانش که آیا میخواهی چکار کنی اظهار داشت یک شرکت تأسیساتی و ساختمانی به وسیله دانشجویان فارغالتحصیل مذهبی ایجاد شده و اسماً به نام یک شرکت کار میکنند، ولی کار کم قبول کرده و یک کار بیشتر نمیگیرند و پولش را بین دانشجویان مؤسس شرکت تقسیم میکنند تا خرج زندگیشان دربیاید و به من همچنین پیشنهادی در این زمینه شده است و این شرکت در شهرهای مختلفی شعبه داشته و من به همین منظور به مشهد میروم و همچنین مشارالیه هنگام رفتن به مشهد تعدادی کتب در اختیار یکی از دانشجویان قرار میدهد که عبارتند از 1. جزوه تاریخ ادیان تا آخر درس دهم اثر دکتر علی شریعتی دستنویس که به احتمال قوی خط سیدعلی مقدم دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه آذرآبادگان میباشد. 2. جزوه دستنویس اثر شریعتی به نام سقیفه یک حزب تمام. 3. تعداد 20 عدد کاست یک ساعته حاوی سخنرانی آیتالله موسوی زنجانی در مورد سوره بقره. 4. کتاب محمد خاتم پیغمبران از انتشارات حسینیه ارشاد. 5. وسایلی مربوط به کوهنوردی.
نظریه یکشنبه .1. اظهار چنین مطالبی از طریق مهدی باکری به شنبه صحت دارد. 2. با توجه به فارغالتحصیل شدن مهدی باکری، دسترسی شنبه به وی کمتر گردیده است. 3. مراقبت از اعمال و رفتار مشارالیه با توجه به اینکه محل سکونت خانواده وی در رضائیه میباشد، از طریق 4/ ﻫ ضروری میباشد. 4. در صورت مراجعت به تبریز و تماس گرفتن با دانشجویان آذرآبادگان، اعمال و رفتار یادشده تحت مراقبت و کنترل واقع و هرگونه اخبار مکتسبه به موقع گزارش خواهد شد. 5. هرگونه اقدام مستقیم در زمینه مفاد گزارش بایستی با پیشبینی و بررسیهای لازم صورت گیرد تا باعث شناسائی شنبه نگردد. بهشتی
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه تأیید میگردد. بلوطی
نظریه جمعه . نظریه چهارشنبه مورد تأیید است. تنکابن
گیرندگان خبر . 9ﻫ بازگشت به شماره 8310/ ﻫ- 1 /6 /36
توضیحات سند:
1. شهید مهدی باکری در سال 1333ش در خانوادهای مذهبی در شهرستان میاندوآب به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند. در دوران دبیرستان بود که برادرش علی باکری که از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق بود، پس از دستگیری در فروردین ماه سال 1351ش اعدام شد و این موجب روی آوردن مهدی به فعالیتهای سیاسی گردید.
مهدی باکری پس از اخذ دیپلم، به دانشگاه آذرآبادگان رفت و در رشته مهندسی مکانیک ادامه تحصیل داد و این درحالی بود که همواره از طرف ساواک، تحت کنترل قرار داشت. پس از اتمام دوران دانشگاه با درجه افسری به سربازی رفت که همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی بود و به همین دلیل، مهدی باکری نیز بر اساس دستور امام خمینی (ره) مبنی بر ترک پادگانها، از پادگان بیرون آمد و زندگی مخفی را آغاز نمود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضویت آن در آمد و سپس بنا بر ضرورت، مدتی دادستان دادگاه انقلاب و پس از آن نیز به مدت 9 ماه شهردار ارومیه بود. همزمان با شروع جنگ تحمیلی، ازدواج کرد و بلافاصله راهی جبهه شد. مدتی مسئول جهاد سازندگی استان شد و سپس مسئول عملیات سپاه ارومیه. در عملیات فتحالمبین، معاون تیپ نجف اشرف بود که از ناحیه چشم مجروح گردید. پس از آن در عملیات بیتالمقدس شرکت نمود که در این نوبت از ناحیه کمر مجروح شد. در عملیات رمضان، فرمانده تیپ عاشورا بود که باز هم مجروح شد. پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد و به ترتیب در سلسله عملیاتهائی که صورت میگرفت، حضوری چشمگیر و تأثیرگذار داشت تا اینکه عملیات بدر فرا رسید و مهدی باکری که پس از شهادت برادرش حمید، برای لقای الهی لحظه شماری میکرد، براثر تیر مستقیم دشمنان بعثی در شرق دجله به شهادت رسید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 09 صفحه 320