تاریخ سند: 13 آذر 1314
یک نفر واعظ موسم به شیخ حسینعلی راشد خراسانی
متن سند:
13140913
ارکان حرب کل قشون
مرموزات
کشف تلگرف تیپ اصفهان1
اسم کشف کننده سروان رافع
نمره وارده ۵۴۸۲
تاریخ وصول-14 /9 /1314
تاریخ اصل-13 /9/ ماه1314
مرجع-
تاریخ کشف -ماه ۱۳۱
تاریخ مخابره - ماه ۱۳۱
ریاست ستاد ارتش
یک نفر واعظ موسم به شیخ حسینعلی راشد خراسانی چندی است در اصفهان مشغول وعظ در مجالس و مساجد [بوده] و با مهارت مخصوصی اهالی را نسبت به اغلب اصلاحات از قبیل تغییر لباس و غیره بدبین نموده، و در لفافه عبارات پیشرفت اصلاحات را تقصیر خود مردم شمرده اظهار میدارد: «دولت تقصیری ندارد و تقصیر خود مردم است.» و بدین وسیله روح مخالفت را در آنها تحریک و نظر به اینکه مطالب عالمانه طرح و حتی در خاتمه وعظ خود به دولت دعا مینماید. اغلب مأمورین ساده لوح را اغفال میکند. و چون این قبیل تبلیغات مضره سبب تخدیش اذهان میباشد. مراتب را راپرتاً معروض تا در صورت اقتضای رأی مطاع مبارک امر و مقرر فرمایید به یکی از نقاط دور دست تبعید و در آنجا تحت مراقبت قرار گیرد.
۱3/۹ /14نمره ۴۹۵
سرهنگ سطوتی۳
توضیحات سند:
١ - اصفهان معرف کلمه اصباهان و اصبهان است. شاه عباس اول در سال ۱۰۰۶ ه ق آن را پایتخت قرار داد. شهرستان وسیع و حاصلخیز مرکزی ایران، مرکب از دامنه کوههای بختیاری و دشت پهناوری است... در زمان صفویه آبادی آن چندان بود که اصفهان را نصف جهان نامیدند... بعد از تقسیمات کشوری در ۱۶ آبان ۱۳۱۶ این شهر مرکز استان دهم کشور شد و شهرهای فریدن، شهرضا، اردستان و نایین جزء شهرهای تابعه آن قرار گرفت. (ر.ک: فرهنگ معین و رهبر فرماندار، وزارت کشور، صفحات ۶۶۱ به بعد)
۲ - شیخ حسینعلی راشد فرزند مرحوم حاج شیخ عباسی تربتی (متولد حدود سال ۱۲۷۶ شمسی) است. راشد فارسی و عربی، فقه و اصول را در تربت آموخته است و فقه و اصول و فلسفه را در مشهد در سن ۲۹ سالگی تکمیل و به نجف مهاجرت کرده است. وی در نزد علمای آن زمان به تکمیل دروس حوزوی میپردازد، در بازگشت به ایران به شیراز رفته حدود یک سال و نیم در آنجا به وعظ و خطابه میپردازد و بعد به اصفهان رفته و سه سال در آنجا توقف میکند. در اواسط سال ۱۳۱۶ به تهران آمده، به استخدام وزارت معارف در میآید و در دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهیات) به تدریس میپردازد. از شهریور سال ۱۳۲۰ شبهای جمعه در رادیوی تهران برنامه سخنرانی اجرا میکرد که به موضوعات دینی و مذهبی میپرداخت. در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم تهران با هشتاد و پنج هزار رأی که عدد قبال توجهی بود انتخاب شد و انتخاب او از تهران به صورت عادی و طبیعی و بدون تأثیر تبلیغات و خرج مبالغ هنگفت انجام گرفت. دو کتاب فلسفی به نام دو فیلسوف شرق و غرب نوشته و منتشر کرد و شاید تنها کتابی باشد که در اوج قدرت رضاشاه نوشته شده و اسمی و عکسی از رضاشاه در دیباچه کتاب نیاورده است. چنان که در اسناد بعدی ملاحظه خواهید کرد. او به خاطر سخنرانیهای خود در شهر اصفهان مورد تعقیب قرار گرفت و گویا بعد از دستگیری هفتاد روز زندانی شد. وی را مجبور به خلع لباس کرده و مدتها در شهر اصفهان تحت نظر شهربانی قرار داشت. و غیر از این مورد در طول حکومت رضاشاه و پسرش فعالیت سیاسی دیگری از وی به دست نیامده است. راشد در سال ۱۳۲۹ به علت عارضه قلبی و معالجه آن به فرانسه سفر کرد و در این فرصت کشورهای سوئیس، ایتالیا، آلمان، هلند و بلژیک را نیز دید. خودش اظهار میکرد که این بیماری موقعی به من دست داد که واقعه مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد و بالاخره در پاییز سال۱۳۵۹ در تهران دار فانی را وداع گفت. (ر.ک : رجال بدون ماسک ایران، نصراله شیفته، صفحات ۱۰۵ تا ۱۰۷، آن چه گذشت، دکتر عبدالهادی حایری، صفحات ۱۱۹ و ۱۲۰، مجله خواندانیها سال هفتم شماره ۴۴ مورخه1 /11/۱325صفحه ۵ و نمایندگان مجلس شورای ملی در بیست و یک دوره قانونگذاری، زهرا شجیعی، صفحه ۳۲۶)
۳- سرهنگ حسینقلی سطوتی فرمانده تیپ مستقل اصفهان بود شرحی از زندگی او را در پاورقی سند شماره ۳۰ مطالعه کنید.
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 87