تاریخ سند: 22 فروردین 1355
موضوع: سیدحسن شالی
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ: 22 /1 /2535[1355]
به: 312 شماره: 1149 /23 ﻫ
موضوع: سیدحسن شالی
پیرو 1091 /23 ﻫ -16 /1 /2535
ساعت 1900 روز 13 /1 /35 نامبرده بالا در مسجد صاحبالزمان تاکستان حضور یافت. قریب 200 نفر جمعیت از اهالی محل حضور داشتند که نماز جماعت را برگزار کرد و پس از برگزاری نماز، به عنوان روضه شروع به صحبت نمود و بحثی پیرامون منبع حقوق (حقوق مستمری) در اسلام نمود و به عنوان مثال در مورد خلافت هارونالرشید1 (نامبرده خلافت را سلطنت عنوان نمود)2 ضمن بحثهایش، اشارهای مختصر نیز راجع به درآمد نفت اظهار داشت که بایستی در سطح مملکت از محل این درآمد مبلغی هم به عنوان خمس به طلاب علوم دینی و مبلغین اسلامی پرداخت شود تا اینان نیز مانند سایر کارمندان دولت به اقصی نقاط کشور مأموریت یافته و اعزام شوند، ولی با عدم پرداخت چنین وجوهی، فسخ حق میشود و در پایان و در قسمتی از اظهارات خود گفت من به شما اهالی تاکستان گفته بودم حتماً در این جلسات، جوانان را نیز بیاورید تا با آنها از در دوستی وارد شده و احکام اسلامی را در میان بگذارم و اینطور که من میبینم شما اکثراً یا سواد ندارید و یا سواد قدیمی قرآنی دارید، وجود جوانان در اینگونه مجالس لازم و ضروری است.
نظریه شنبه . شالی مورد نظر در این جلسه تا حدودی بیپرواتر از جلسه قبل سخنرانی میکرد و به نظر خود اهالی در گفتار وی روضه آلمحمد نیست و در این جلسات دو نفر از طلاب جوان را هم با خود میآورد و آنان را شاگردان خود معرفی میکند. قصدش در حال حاضر نفوذ در مردم تاکستان است، زیرا با تحمل رنج مسافرت و به همراه داشتن یکی دو نفر و اینکه در پایان پول و دستمزد دریافت نکند و نیز اینکه غفلتاً سر و کلهاش پیدا شود، کاملاً قابل توجه بوده و گرچه هنوز منظورش دقیقاً روشن نشده و معلوم نیست که بعد از نفوذ در منطقه چه تصمیمی دارد، معهذا این موضوع قابل بررسی است، خصوصاً از این جهت که تا کنون چند بار اعلام نموده که جوانان را حتماً به اینگونه مجالس بیاورند.
نظریه سهشنبه . گزارش شنبه و نظریه وی تأیید میشود. به شنبه آموزش داده شد تا ضمن شناسائی و اخذ مشخصات همراهان نامبرده و در عین حال افرادی که از بین اهالی به مشارالیه و مطالبش توجه مینمایند و با وی دارای ارتباط هستند نیز شناسائی نماید.
نظریه 23 ﻫ . نظریه سهشنبه تأیید میگردد و دستور داده شد تا وضعیت جلسات نامبرده دقیقاً بررسی تا در صورت لزوم اقدامات مقتضی در این زمینه به عمل آید.
صادر شود. 21 /1 /2535
توضیحات سند:
1. ابوجعفر هارون بن مهدی ملقب به رشید، پس از هادی که توسط مادر هارون (خیزران) مسموم شد، در سن 27 سالگی عهده دارخلافت شد. وی یکی از سفّاکترین و عیّاشترین خلفای عباسی بود که در طول زندگی ننگین خود، چندصد نفر از فرزندان حضرت زهرا سلامالله علیها را به شهادت رساند.
در سفّاکی و خونخواری او همین بس که حمید بن قحطبه میگوید: «هارون در نیمه شبی مرا خواست و پس از گفتگوهایی، مرا با غلامی مخصوص فرستاد و به من دستور داد، شصت نفر از ذرّیه پاک فاطمه علیها سلام را سر بریدم و به چاه انداختم.»
به شهادت رساندنِ حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام، یکی از قبیح ترین اقدامات هارون الرشید بود.
2. تشبیه سرانِ حکومت شاهنشاهی به یزید و فرعون و هارون الرشید و دیگر حکام ظلم و جور، در سخنرانی یاران امام به طور عموم فراوانی قابل توجهای داشت تا با استفاده از قرینههای تاریخی، نسبت به افشاگری و تبیین ظلم و جوری که در حکومت وقت صورت میگرفت، بهرهبرداری لازم را بنمایند.
منبع:
کتاب
آیتالله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 49
