صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: برگزاری مجلس روحانی در مسجد ارک

تاریخ سند: 28 بهمن 1353


موضوع: برگزاری مجلس روحانی در مسجد ارک


متن سند:

رونوشت گزارش خبر شماره 23471/ه‍‌12 ـ 28 /11 /53 آقای دکتر آزمون1، شیخ جواد کبیری را مأمور کرده است که با جمع‌آوری تعدادی از روحانیون و طلاب جلسه روحانی در مسجد ارک تشکیل و در این جلسه ضمن تهیه اعلامیه‌ای علیه عراق سخنرانی‌هایی ایراد گردد.
نظریه شنبه: اگر چنین مجلسی در تهران تشکیل گردد برداشت قاطعی از آن نمی‌توان کرد چرا که مراجع تقلید تهران و قم احتمالاً در آن شرکت نخواهندکرد و از طرفی شیخ جواد کبیر که به علت کشیدن چک بی‌محل، کلاهبرداری، برداشتن عمامه و شراب‌خواری، شهره شهر شده و متواری است، نمی‌تواند وعاظ و روحانیون و مراجع سرشناس را در یک مکان گرد هم جمع نماید.
چنان‌چه تصمیم گرفته شود که این مجلس در تهران برگزار گردد اصلح است آیت‌الله سید ابراهیم میلانی، آیت‌الله میرزا خلیل کمره‌ای و اشخاص هم‌طراز آنها اعلامیه بدهند.
از طرف دیگر یکی از وظایف مهم و حساس سازمان اوقاف همین است که در چنین روزهایی که به طلاب و روحانیون که حقوق‌بگیر اوقاف هستند ابلاغ گردد که بدون هیچ گونه عذری در ساعت مقرر در جلسه حاضر گردند و در غیر این صورت گذشته از آن که حقوق آنها قطع می‌گردد از منابر و هم‌چنین مسافرت آنها به مکه مکرم و سایر امکنه مذهبی جلوگیری به عمل آید.
نظریه یکشنبه: هنگامی که جنازه شیخ حسین غفاری2 برای دفن به شهرستان قم حمل می‌شد طلاب و مدرسین علوم دینی با تعطیل درس در تشییع جنازه غفاری شرکت و رادیوی صدای روحانیت3 نیز که توسط عملاء بیگانه اداره می‌گردد این مراسم را از رادیو مزبور پخش و یادآوری شده بود که به این مناسبت کلیه مدرسین و طلاب حوزه علمیه قم درس را تعطیل کردند.
پیشنهاد می‌گردد قبل از تشکیل چنین مجلسی که قرار است در مسجد ارک برگزار گردد با پیش‌بینی‌های لازم این مجلس در صحن حضرت معصومه تشکیل و ضمن آن که درس طلاب تعطیل می‌شود کلیه آنان و طلاب و بازاریان اعزامی از تهران در مجلس جمع و ضمن عظمت دادن به آن تودهنی محکمی به یاوه‌سرایان رادیو مذکور زده شده و با تهیه فیلم از این مراسم و نشان دادن آن در تلویزیون سراسر کشور به این گونه یاوه‌گویی‌های مشتی بی‌وطن پاسخ داده شود برای جمع‌آوری طلاب و روحانیون در قم کافی است آقای دکتر آزمون به کلیه حقوق بگیران ابلاغ نماید که در روز و ساعت مقرر ضمن تهیه وسایل رفت و برگشت در قم حاضر شوند و مدرسه علمیه تهران هم آمادگی دارد که با جمعیت زیادی در این مراسم شرکت نماید و گذشته از آن مراجع تقلید مانند گلپایگانی، میلانی، خوانساری و نجفی که خود با اعمال و رفتار بعثی در مورد ترور و اعدام روحانیون در نجف مخالفت‌هایی کرده‌اند از وظیفه ملی و میهنی آنهاست که چنین مجلسی را کارگردانی نمایند.
نظریه سه‌شنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه‌شنبه تأیید می‌شود.
اصل در 161117 است در پرونده 75862 بایگانی شود وثوقی 14 /12 /53

توضیحات سند:

1ـ منوچهر آزمون فرزند ابوالقاسم در سال 1309 شمسی در تهران به دنیا آمد.
پدرش کارمند ساواک بود.
او پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت نموده و راهی آلمان غربی شد.
بعد از مدت کوتاهی به دلیل مشکلات اقتصادی راهی آلمان شرقی گردید و با توده‌ای‌ها دست به همکاری داد.
در شهریور 1336 دانشنامه دکترای خود را در رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت و هم‌زمان دوره تخصصی فلسفه مارکسیستی و اصول سازمانی احزاب کمونیست را در دانشکده کارل مارکس گذراند و سپس به آلمان غربی بازگشت.
در همان سال طی عریضه‌ای به شاه از فعالیت‌های خود در حزب توده ابراز ندامت نمود و با پیگیری‌های بعدی در سال 1337 به عنوان کارمند قراردادی ساواک با نام مستعار «خوش نقش» در نمایندگی ساواک در آلمان غربی مشغول به کار گردید.
در اردیبهشت سال 1340 به ایران مراجعت و در بخش کمونیسم ساواک مشغول به کار گردید.
در آبان سال 1346 به سمت مشاور عالی و معاون سیاسی سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامه‌های اجتماعی و سیاسی منصوب شد.
در این سمت بود که نوشته‌های او به عنوان «تفسیر سیاسی» با نام مستعار دکتر منوچهر قاطع از شبکه‌های تلویزیون پخش گردید.
آزمون در 29 فروردین 1347 به ریاست کل خبرگزاری پارس رسید و در 20 شهریور 1347 به وزارت اطلاعات و جهانگردی منتقل و در سمت معاون فنی این وزارت‌خانه مستقر شد.
در دی ماه 1349 ریاست حوزه 175 حزب ایران نوین را عهده‌دار گردید.
وی در اول خرداد 1350 به معاونت وزارت کشور و مدت کوتاهی بعد، در 23 شهریور همان سال، به معاونت نخست‌وزیر و ریاست سازمان اوقاف منصوب شد.
در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی (30 خرداد 1354) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت.
در 18 آبان ماه 1355 به سمت وزیر کار و امور اجتماعی منصوب شد و پس از سقوط دولت هویدا، در 31 مرداد 1356 در دولت آموزگار به عنوان استاندار فارس راهی این خطه شد.
با اوجگیری حوادث انقلاب و صعود دولت «آشتی ملی» جعفر شریف امامی، منوچهر آزمون در 5 شهریور ماه 1357، به عنوان وزیر مشاور در امور اجرایی به دولت راه یافت.
او در این سمت به تحریکات وسیعی دست زد تا شاید اعتماد مردم را به رژیم جلب کند و زمانی که بی‌نتیجه بودن اقدامات خود را دریافت، در 5 آبان استعفا داد و چند روز بعد، در 9 آبان ماه، حزب «اتحاد خلق ایران» را بنیان نهاد.
این دوره جدید از زندگی سیاسی وی دیری نپایید و او مدت کوتاهی بعد قربانی یک تاکتیک فریبکارانه از سوی محمدرضا پهلوی شد که برای نجات تاج و تخت خود جمعی از بدنام‌ترین چهره‌های رژیم را به عنوان عوامل نارضایتی مردم به زندان افکند.
آزمون در 16 آبان ماه 1357 در دوره نخست‌وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری دستگیر و به زندان دژبان مرکز تحویل داده شد.
این بازداشت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ادامه یافت و سرانجام او در 20 فروردین 1358 به دلیل معاونت در کشتار 17 شهریور سال 1357 به جهت تصویب و تدوین قانون استقرار حکومت نظامی و نیز توصیه به کودتا به وسیله ارتش و بالاخره حیف و میل عواید اوقاف و اموال وقفی اعدام گردید.
(ر.ک: مجله مطالعات سیاسی، مقاله آرزوهای پایان ناپذیر، صفحه 145 تا 189.
دکتر منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران 1380.
خاطرات نورالدین کیانوری، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی دیدگاه، صفحه 380.) 2ـ شهید آیت‌الله شیخ حسین غفاری فرزند عباس در سال 1296 ه‍ ش (1335ق‌) در روستای آذرشهر تبریز متولد شد.
وی در حدود 6 سالگی پدر را از دست داد و از همان اوائل جوانی مشغول به کار و تحصیل شد وی مقدمات را در روستا نزد شیخ علی میرزا و محمد حسن منطقی فرا گرفت و پس از آن به تبریز رفت‌.
در یک نجاری مشغول به کار شد و همراه با کار به تحصیل علوم دینی پرداخت اما به علت تنگدستی به روستا مراجعت کرده و پس از مدتی تحصیل را کنار گذاشت و به کشاورزی مشغول شد.
پس از آن در سال 1322ش به قم سفر کرد و تحصیلات خود را نزد آیات عظام‌: فیض قمی‌، خوانساری و بروجردی ادامه داد.
مبارزات سیاسی وی از سالهای 1329ش در دوران نهضت ملی با سفر به روستاها و سخنرانی در محافل مردمی بر علیه رژیم شاه آغاز شد وی پس از کودتای 28 مرداد 32 اقدام به انتشار مجله الدین والحیات نمود که پس از مدتی توقیف شد و پس از آن در سال 1340ش در افشاء دسیسه رژیم در طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی گامی مؤثر برداشت.
ایشان طی سالهای 41 - 42 فعالیتهای سیاسی خود را همراه با امام به اوج خود رساند و طی سخنرانیهای تحریک آمیز علیه رژیم در یک حملۀ وحشیانه در شب 15 خرداد 42 دستگیر و زندانی شدند و پس از آزادی از سال 1343ش در مسجد الهادی فعالیتهای خود را ادامه دادند.
در طول سالهای 45 تا 50 بارها دستگیر و زندانی شدند و پس از آزادی مجدداً در تیرماه 1353ش دستگیر و به کمیته مشترک منتقل می‌شود و با شکنجه‌های فراوان مورد بازجوئی قرار می‌گیرد.
سرانجام بعد از 7 ماه شکنجه‌های وحشیانه و پس از سالها مبارزه در 7 دی ماه 1353ش به شهادت می‌رسد.
(مجله پیام انقلاب، شماره 74 و روزنامه ابرار، شماره 71، سال 1364) 3ـ رادیو نهضت روحانیت‌، توسط حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی راه‌اندازی شد و حدود سه سال به فعالیت خود ادامه داد.
ایشان درباره این رادیو در خاطرات خود می‌گوید: عراقی‌ها به کلیه مبارزین ایرانی که در خارج از کشور بودند در اروپا، امریکا یا خاورمیانه و هر جایی که فعالیت می‌کردند امکانات تردد و اقامت و آموزش و تبلیغ می‌دادند.
در کنار همین امکانات وسیع تبلیغاتی‌، رادیوی فارسی بغداد که در ایران قبل از این ماجراها شنونده چندانی نداشت در اختیار مبارزین قرار گرفت و به تناسب به قسمت‌هایی تقسیم شد.
از جمله پیشنهاد شد که دوستان مبارز روحانی هم بین 15 تا 20 دقیقه از وقت برنامه را به خود اختصاص دهند.
یک روز حاج آقا مصطفی [خمینی‌] به من گفت‌: عراقی‌ها پیشنهاد داده‌اند که ما هم از امکانات رادیویی آنها بهره‌برداری کنیم آیا شما آمادگی دارید که این کار را بکنید و اصلاً مصلحت می‌دانید؟ گفتم‌: امکان فوق‌العاده‌ای است که آدم بتواند هر روز 15 تا 20 دقیقه با مردم وطنش در تماس باشد و حرف بزند اما ریسک است و سخن از رادیوی بغداد و رژیم بعث عراق در میان است‌...
بالاخره برنامه‌ها را شروع کردیم‌.
هر روز برنامه روز بعد را آماده می‌کردم و یک سری اخبار خوب و دست اول را در آن می‌گنجاندم‌.
این برنامه تحت عنوان نهضت روحانیت در ایران پخش می‌شد و ظرف مدت کوتاهی از طرفداران بسیاری برخوردار شد.
انعکاس آن در ایران هم بسیار خوب بود و موج وسیعی ایجاد کرد.
به طوری که اکثریت آزادی‌خواهان خوشحال شدند و برنامه‌های آن را دنبال کردند.
در برنامه‌های این رادیو بیانیه‌ها و اعلامیه‌های امام خوانده می‌شد.
نوارهای سخنرانی امام پخش می‌شد.
از مبارزین گمنام که در زندان‌ها بودند و از شهدا یاد می‌شد...
دو مرتبه‌، روزها و شب‌ها تکرار می‌شد.
بعد از این که جا افتاده و مطلوب واقع شد و از ایران خیلی زیاد تشویق شدیم‌، تأکید شد که برنامه را توسعه بدهیم‌.
بنابراین ما موج مستقل رادیویی گرفتیم‌...
که برنامه صدای روحانیت مبارز ایران‌...
مدت برنامه 40 دقیقه بود...
ما حدود دو تا سه سال موج مستقل رادیویی داشتیم و از آن هم خیلی خوب بهره گرفتیم‌...
[این برنامه رادیویی‌] تا امضای قرارداد الجزایر بین صدام و شاه ادامه داشت [سال 1975 میلادی ـ 1354 شمسی‌].
(گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی‌، صفحه 80 تا 95، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره‌)، چاپ اول سال 1387)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 546

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.