موضوع: مجلس وعظ و خطابه در مسجد موسی بن جعفر
متن سند:
موضوع: مجلس وعظ و خطابه در مسجد موسی بن جعفر
از ساعت ۱۹:۳۰ روز ۱۱/۱۰/۴۵ مجلس روضه خوانی مسجد موسی بن جعفر با شرکت عدهای در حدود ۷۰۰ نفر تشکیل گردید. در این مجلس سید محمدرضا سعیدی رشته سخن را در دست گرفت و ضمن سخنان خود گفت: من افتخار میکنم به عنوان یک نفر روحانی در راهی که علی جنگید و با کفار مبارزه کرد قدم بر میدارم. آنهایی که با قرآن و دین مبارزه کردند نابود شدند و خواهند شد. خدایا ریشه این اشخاص را از بیخ و بن برکن. در هرزمانی اشخاصی که نان را به نرخ روز میخورند زیاد هستند. یادم میآید در زمان نخست وزیری آقای دکتر محمد مصدق ۱ که واقعاً مردی متدین و شریف بود در کوچه مروی شخصی را دیدم که فریاد میزد زنده باد مصدق و پس از چند ساعتی که ورق برگشت همان شخص را دیدم که یک لنگه در به دوش دارد و داد میزند مرگ بر مصدق و این در را هم از منزل مصدق دزدیده بود. مسلمانان در مورد دین و روحانیون خود نباید یک چنین روشی را داشته باشند. معاویه کارش جاسوسی بود و شبها در کنار و گوشه خیابان میآیستاد تا ببیند مردم چکار میکنند و برایشان دردسر فراهم میکرد. در حال حاضر هم وضع به همین منوال است و پس از جاسوسی و خبرچینی برای مسلمانان مزاحمت فراهم میکنند، مانند این که چند سال قبل عدهای از خدا بی خبر از دیوار منزل رهبر عالیقدر ما بالا رفتند و ایشان را شبانه دستگیر و ناراحت ساختند. این راهی است که عمر و معاویه پیمودند. ما میگوییم اعمال خلاف دین انجام ندهید و ظلم نکنید و مسلمانان را بدون جهت گرفتار و زندانی ننمایید آن وقت فردا خودمان را میگیرند و به زندان میبرند. آقایان موقعیت حساس است، شیطان صفتان با کمونیست و سایر فرق کاری ندارند، فقط هدفشان اسلام میباشد. بنابراین ما باید کاملاً هوشیار باشیم تا فریب نخوریم. نامبرده در خاتمه خمینی را دعا نمود. این مجلس در ساعت ۲۱:۳۰ پایان یافت. نگهبان
توضیحات سند:
١- دکتر محمد مصدق، در سال ۱۲۵۸ ه ش در تهران متولد شد و در ۱۷ سالگی مستوفی خراسان شد، با قرارداد ننگین ۱۹۱۹ وثوق الدوله مخالفت کرد، در چند کابینه وزیر شد، در دوره ششم علیرغم عدم حد نصاب سن (۳۰ سالگی) به نمایندگی انتخاب شد، در دوره چهاردهم هم نماینده تهران در مجلس بود، با تلاش آیتالله کاشانی و خطر کردن فدائیان اسلام نخست وزیر شد و در کودتای ۲۸ مرداد حکومتش سرنگون گشت و در ۱۴ اسفند سال ۱۳۴۵ در روستای احمد آباد که ملک خودش بود در انزوا درگذشت. وی از مادر وابسته به خاندان قجر بود و لذا ملقب به مصدق السلطنه شده بود.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 86