تاریخ سند: 16 فروردین 1355
متن سند:
اعلیحضرتا : تمام افتخار ما ملت ایران به شاهنشاهی است که نعمت امنیت و
آسایش را برایمان فراهم فرموده اند و اگر در اثر رشد سریع اقتصادی کشور گهگاهی
مشکلاتی در جهت پیشرفت بیشتر امور احساس می کنم ندیده انگاشته و به خود
می بالیم که امنیت کامل داریم و ملل دیگر جهان هم به این امنیت بی نظیر و خاصه ما
غبطه می خورند چطور می توان قبول نمود که آقای هژبر یزدانی یا عوامل خود در
پایتخت کشور شاهنشاهی و آن هم در ساعت شش بعدازظهر در شلوغ ترین مراکز
شهر با یک عده عوامل جیره خوار خود با چوب دستی و سایر وسائل به جان مردم
بی پناه افتاده و پس از
مضروب و مصدوم نمودن به
شخص مورد نظر بی اعتنا به
عملی که مرتکب شده دور از
تنبیه قانون آزادانه در شهر
رفت و آمد نماید.
(تاریخ
وقوع حادثه پنج شنبه
21 /12 /54 در خیابان فرح
شمالی است که پرونده امر در
مورد مضروب نمودن
جهانبخش انهاری در
کلانتری 4 تنظیم گردیده
است).
اعلیحضرتا شاهنشاها : در
روز جمعه 22/ اسفند /54
فردای آن روز در ساعت 11
صبح شخصی که خود را از کارکنان یزدانی معرفی می نمود به منزل چاکر تلفن نمود و
اظهار داشت من از کسان آقای یزدانی هستم آقای سرافراز بدان و آگاه باش که شب
گذشته دوست و همکار شما انهاری را که شنیده اید مضروب و مصدوم نموده ایم در
آینده نوبت شما خواهد بود و تو را از صفحه روزگار بر می داریم هر کجا باشی در
شهر یا در بیابان یا به هر کجا بروی تو را نابود خواهیم کرد و فرزندانت را از بین
می بریم و همسرت را ناقص می کنیم و تلفن را قطع کردند.
که البته چاکر خانه زاد
شاهنشاه آریامهر بلافاصله مراتب را طی چهار فقره تلگراف شهری به جناب آقای
نخست وزیر ـ دفتر مخصوص شاهنشاهی و ریاست محترم سازمان اطلاعات و
امنیت کشور و جناب دادستان تهران منعکس نموده ام که تأمین جانی ندارم و خود و
خانواده ام در آتش التهاب و نگرانی شعله وریم و پناهی جز قانون نداریم.
اعلیحضرتا : مرا تهدید نموده اند که فرزندانم را از راه مدرسه ربوده و نیست و نابود
می کنند همسرم را ناقص العضو خواهند نمود.
خودم را به صورتی در می آورند که تا
پایان عمر زمین گیر شوم.
اعلیحضرتا : دست توسل به دامان پر مهر و عطوفت آن پدر تاجدار دراز نموده و از
پیشگاه شهریاری درخواست
و تمنا دارم اوامر مطاع
همایونی به منظور رسیدگی به
این موضوع کشنده و
آزاردهنده که زندگی را در
خانواده من به زهر تبدیل
نموده است و جرأت فرستادن
فرزندانم را روی تهدیدی که
نموده اند به مدرسه ندارم و
شخصا برای رفتن به دفترم
باید چند نفر محافظ همراه
بوده باشم شرفصدور یابد تا
در پناه قانون و امنیت بتوانم به
زندگی خود ادامه داده و به
خدمتگذاری مشغول بوده
باشم.
شاهنشاها : از درگاه حضرت احدیت سلامت و تندرستی کامل شاهنشاه آریامهر و
علیاحضرت شهبانوی گرامی و والاحضرت همایون ولایتعهد که نور دیده ملت ایران
هستند مسئلت داشته و دوام و بقاء سلطنت شهریاری و خاندان جلیل سلطنت پهلوی
را خواستارم.
چاکر خانه زاد ـ عباس سرافراز مدیرعامل شرکت ساختمانی اکرپل
بعرض رسید 16 /1 /35 رونوشت جهت استحضار تیمسار معظم ارتشبد نصیری معاونت
محترم نخست وزیر و ریاست معظم سازمان اطلاعات و امنیت کل کشور تقدیم و تقاضای
حمایت و رسیدگی دارم.
با تقدیم احترام عباس سرافراز
منبع:
کتاب
هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 100