تاریخ سند: 2 خرداد 1343
موضوع: ارسال پرونده محمدمهدی ربانی واعظ ضمن اعزام مشارالیه
متن سند:
از: شهربانی کاشان تاریخ: 2 / 3 / 43
به: ریاست سازمان امنیت قم و کاشان شماره: 216 / 5
موضوع: ارسال پرونده محمدمهدی ربانی واعظ ضمن اعزام مشارالیه
طبق گزارش سرپاسبان یکم عرشی مأمور مجلس روضهخوانی حبیب بن موسی ساعت 30 /9 صبح روز 1 / 3 / 43 واعظی به نام محمدمهدی ربانی در مجلس مذکور منبر رفته ضمن وعظ و سخنرانی به واقعه ۱۵ خرداد سال گذشته اشاره و دستگاه دولت را به دستگاه یزید و شمر تشبیه و مردم را تحریک و اظهار داشته سال قبل در واقعه ۱۵ خرداد پاسبانان و ژاندارمها و ارتش در قم مرتکب به جنایت شده مسلمانها را سر و دست بریدند و علما روز ۱۲ محرم جاری را عزای عمومی اعلام نمودهاند که به تدریج وضع مجلس تشنج و اکثریت مستمعین از اظهارات او ناراحت شده بودند ولی در این موقع عدهای از خارج وارد و شروع به سینه زدن نمودند؛ لذا با تقویت مأمورین در محل پس از خاتمه مجلس و خروج مستمعین مشارالیه دستگیر به شهربانی اعزام ضمن بازرسی بدنی نوشتههایی از جیب او کشف که صورتمجلس با ملاحظه اوراق مذکور معلوم شد که مشارالیه فردی است ناراحت ضمن بازجویی خود را محمدمهدی ربانی فرزند ابوالمکارم اهل املش (شمال) متولد ۱۳۱۷ ساکن قم خیابان صفائیه کوچه بیگدلی منزل شخصی دارای عیال و اولاد شغل واعظ معرفی و اظهار داشته دو روز قبل از شروع محرم به کاشان آمده به منزل آقای یثربی یکی از آیات کاشان وارد و پس از ۵ الی ۶ روز اقامت در آن منزل دو سه روزی هم منزل حاج غلامرضا زیلوچیان اقامت داشته و بعد منزل جهانگیر رفته و در این مدت کسی از او دعوت نکرده که به منبر برود ولی چند نوبت آقای یثربی به او اجازه رفتن به منبر را داده که او شخصاً نرفته تا غروب روز تاسوعا موقعی که منزل آقای یثربی بوده، آقای یثربی با حضور دو نفر دیگر اعلامیهای به ایشان ارائه نموده که به امضاء آقایان خمینی، میلانی1، حاج حسن قمی2، نجفی مرعشی3، و در مورد واقعه ۱۵ خرداد و همچنین تذکر به دولت که زیر بار استعمار و استعمارچی نخواهیم رفت و نیز تنقید از اسرائیل و اتحاد تمام ممالک اسلامی در مقابل کفار و از پای ننشستن در انجام موارد فوق بحث شده بود و روز ۱۲ محرم جاری (۱۵ خرداد) اعلام عزا شده بود و آقای یثربی در حالی که من هم اعلامیه را میدیدم قرائت و برحسب وظیفه شرعی خود امروز بالای منبر رفتم و اظهاراتی نموده روز ۱۲ محرم جاری را اعلام عزا نمودم در مورد آنکه چه کسی به او اجازه رفتن به منبر را داده و انگیزه او از این عمل چه بوده نیز اظهار داشته همان غروب تاسوعا آقای یثربی تجدید به من اجازه دادند به منبر بروم و علت اظهارات او نیز این بوده که قبل از آمدن به کاشان نزد آقای خمینی رفته کسب تکلیف نموده ایشان گفتهاند فعلاً صحبتی نشود تا اعلام شود و رؤیت اعلامیه مذکور را به منزله اعلام آقای خمینی تلقی نموده؛ ضمناً در یکی از نامههایی که در جیب او بوده مشارالیه با امضاء خود خطاب به آقای محمدتقیخان درباره رفراندوم و تعطیل بازارهای قم و تهران و تظاهرات در سایر شهرستانها و دستور نامبرده به محمدتقیخان که مردم را وادار به متابعت از علما نموده و در پخش اعلامیه کوتاهی نکنند و در صورت عدم امکان تظاهرات در محل با اجتماع فراوان به قم بیایند، اشاره شده بود که از او تحقیق [شد]، اظهار داشته محمدتقیخان صوفی از مالکین املش است و این نامه را نوشته بود که جهت او نفرستاده و مربوط به قبل از روز رفراندوم است. ضمناً آقای یثربی ارائه اعلامیه مورد نظر را به مشارالیه تکذیب [کرده] ولی نامبرده مدعی است که حقیقت دارد و نظر سوئی در این مورد نداشته چه آنکه وجود اعلامیه در نزد آقای یثربی به نظر او اتهامی نیست. علیهذا نامبرده با پرونده امر محتوی ۹ برگ به ضمیمه پاکت لاک و مهر شده محتوی 25 /2 برگ اوراق مکشوفه از جیب او به آن ساواک اعزام میگردد. ضمناً یک برگ از اعلامیه مورد بحث پرونده نیز که روز جاری توسط مأموران به دست آمده جهت استحضار پیوست میگردد.
شعبه اطلاعات شهربانی کاشان ـ امضا
پرونده با متهم و مدارک مکشوفه به سازمان امنیت قم و کاشان ارسال گردد.
رئیس شهربانی کاشان ـ سرهنگ حریرچیان امضاء
رونوشت برابر اصل است.
توضیحات سند:
1- آیتالله العظمی سیدمحمدهادی حسینی میلانی از مراجع تقلید در هفتم محرم ۱۳۱۳ ق در خاندان بزرگ علمی در نجف به دنیا آمد. پدرش آیتالله سیدجعفر میلانی شاگرد و داماد آیتالله محمدحسن ممقانی بود. آیتالله میلانی در سنین کودکی پدرش را از دست داد. ایشان تا ۱۲ سالگی مقدمات معارف دینی را نزد میرزا ابراهیم همدانی و ملا حسن تبریزی و دیگران خواند. دوره سطح را نزد شیخ ابراهیم سالیانی، سیدجعفر اردبیلی، حاج میرزا علی ایروانی و شیخ ابوالقاسم مامقانی فرا گرفت. آنگاه به درس خارج فقه و اصول آیات عظام شریعت اصفهانی، نائینی، محمدحسین اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی حاضر گردید و به مرتبه اجتهاد نائل آمد. همچنین فلسفه و کلام را از محضر محمدحسن اصفهانی و شیخ جواد بلاغی بیاموخت. از جمله مشایخ اجازه روایت آیتالله میلانی، آیات سیدحسن صدر، سیدعبدالحسین شرفالدین، شیخ عباس قمی و آقا بزرگ تهرانی میباشند. ایشان سالهای سال متمادی در حوزههای علمیه نجف و کربلا به تدریس پرداخت. در ۱۳۷۳ ق به قصد زیارت مرقد حضرت امام رضا(ع) به مشهد سفر کرد و بر اثر درخواست مردم و روحانیان خراسان در این شهر اقامت گزید و حوزه درس خود را دایر کرد و تا زمان رحلت هزاران نفر از طلاب علوم دینی از محضر ایشان بهرهمند شدند و به تدریج به مرتبه مرجعیت رسید. مبارزه سیاسی آیتالله میلانی با مخالفت با لوایح ششگانه شروع شد و در ماجرای قیام ۱۵ خرداد به اوج خود رسید. ایشان با انتشار اعلامیه تندی رژیم را به سبب کشتار مردم در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و دستگیری حضرت امام(ره) مورد انتقاد قرار داد و به رغم محدودیتهایی که رژیم برای ایشان ایجاد کرده بود جهت آزادی امام(ره) به تهران سفر کرد (مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲، ص ۵۵ ـ ۴۵). گویا در همین زمان است که در تهران با سر تیپ بازنشسته قرانی ارتباط بر قرار میکند و درباره طرح براندازی رژیم به توافق میرسند اما ساواک از طرح آنان باخبر شده و نقشه آنان به نتیجه نمیرسد (فارسی، زوایای تاریک، ص ۱۸۶ -183)
به نوشته جلالالدین مدنی فتوای قتل حسنعلی منصور، نخستوزیر رژیم، از سوی آیتالله میلانی صادر شد و شاخه اجرائی هیئت مؤتلفه آن را عملی ساخت (تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲، ص ۱۰۳) آیتالله میلانی سرانجام پس از پنج ماه بیماری روز جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ در مشهد دار فانی را وداع کرد و به سرای باقی شتافت. علاوه بر آثار خیریه چندین کتاب از ایشان بهجای مانده است که برخی از آنها هنوز طبع نشدهاند (شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۷ ص ۱۰۵ ـ ۹۸).
۲- آیتالله سیدحسن طباطبایی قمی در سال ۱۲۹۸ هجری شمسی در نجف اشرف متولد شد. وی ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد گوهرشاد، در جریانات سال ۱۳۴۲ به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی دستگیر و به شهرستان کرج تبعید گردید. ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مواضع دیگری اتخاذ نمود و همواره به مشکلآفرینی و ایجاد تشنج پرداخت اما با آگاهی و هوشیاری امت اسلامی نتوانست خللی در روند انقلاب به وجود آورد.
۳- آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی روز ۲۰ صفر ۱۳۱۵ در نجف اشرف و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. تحصیل علوم متداول در حوزه را از کودکی آغاز کرد. مقدمات را نزد پدرش سیدشمسالدین محمود مرعشی نجفی و علم تجوید قرآن را در محضر شیخ نورالدین بکتاشی فرا گرفت. دوره سطح را در محضر میرزا محمدعلی رشتی، میرزا محمود شیرازی و شیخ محمدحسین تهرانی خواند. پس از آن به کاظمین رفت و نزد آقاسیدحسن صدر فقه و حدیث و رجال و در محضر شیخ مهدی خالصی فقه و اصول را خواند. دوباره به نجف بازگشت و نزد شیخ محمد جواد بلاغی و شیخ محمد اسماعیل محلاتی به تلمذ کلام و تفسیر پرداخت. همچنین مدتی از درس اخلاق شیخ مرتضی طالقانی بهرهمند شد. ایشان در ۱۳۴۲ ق از نجف به تهران آمد و در محضر آقا حسین نجمآبادی، شیخ عبدالنبی نوری به فراگیری عرفان، علوم عقلی و ریاضیات پرداخت. یک سال بعد به قم رفت و به دستور آیتالله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم در این شهر سکونت و به تدریس همت گماشت. آیتالله مرعشی در جوانی به مقام اجتهاد نائل آمد و مدرسان مشهور همچون ضیاءالدین عراقی، فشارکی، یثربی کاشانی. شیخ عبدالکریم حائری یزدی و میرزا محمدحسین نائینی به وی اجازه روایت و اجتهاد دادهاند. ایشان پس از فوت آیتالله بروجردی به عنوان یکی از مراجع مطرح شدند. از جمله اقدامات فرهنگی و علمی مهم وی تأسیس یک کتابخانه عمومی در قم است که در اعلامیههای متعدد به رفتار نوع خود در جهان اسلام کم دولت اعتراض میکرد پس نظیر است. فعالیت سیاسی از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان از سال ۱۳۴۱ ش آغاز شد. مانند بیشتر علمای مشهور قم با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کرد. در ماجرای قیام 15 خرداد و حوادث پس از آن از طریق انتشار اعلامیه رژیم را نسبت به اقدامات ضد اسلامی و خشونتبار مورد انتقاد قرار میداد. با اوجگیری انقلاب اسلامی در سالهای 1356 و 1357 ش ایشان با اعلامیههای متعدد به رفتار دولت اعتراض میکرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره از نظام اسلامی حمایت میکرد. آیتالله مرعشی نجفی روز 8 شهریور 1369 بر اثر سکته قلبی در 96 سالگی رحلت کرد (مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1 و 2؛ موحد، دو سال آخر، صفحات مختلف؛ نشر دانش، شماره 5 [1369 ش]، ص 102).
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک صفحه 13