متن اعلامیه حضرات آیات عظام در مورد حادثه اسفناک مشهد
متن سند:
متن اعلامیه حضرات آیات عظام در مورد حادثه اسفناک مشهد
بسمالله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان ایران کمتر روزی میگذرد که خبر وحشتناکی از یکی از شهرستانها و یا قراء و قصبات ایران شنیده نشود و ضرب و جرح و یا کشتارهای بیرحمانه صورت نگیرد وقایع شیراز و یزد و اصفهان و اهواز و خرمشهر و ساری و بهشهر و لاهیجان و رستم کلا1 و کرمانشاه و همدان و زنجان2 و غیره قسمتی از این مجامع میباشد و انالله و اناالیه راجعون این کشتارهای متوالی و پیدرپی حکومت نظامیان فعلی دلیل بیچارگی و زبونی رژیم استبدادی و عاجز بودن هیئت حاکمه و دیکتاتور از حل مشکلات ملت است اگر از خشونت و آدمکشی کاری ساخته بود دولت قبلی آن کشتارهای فجیح که به عمل آورد نتیجه میگرفت و چند روز بیشتر به حکومت استبدادی و ظالمانه خود ادامه میداد. این رفتارهای ظالمانه به شدیدترین وجه مورد نفرت ملت بوده و محکوم و مردود است و سیعلمالذین ظلموا ای منقلب ینقلبون ـ همه حکومتها و رژیمهای ظالمانه و دیکتاتوری از درک این حقیقت ابتدائی عاجز بوده و هستند که عمل مداوم ظلم و زورگوئی قابل تحمل ملتها نیست. این نوع اعمال ظالمانه عزم ملت را در ادامه مبارزه راسختر و استوارتر نموده و بالاخره پایههای ظلم و استبداد از بین خواهد رفت. و مجدداً با کمال تأسف و تأثر به اطلاع رسیده که حرم و حریم مقدس حضرت ثامنالائمه امام رضا علیه آلاف التحیه و الثنا در مشهد مقدس نیز از آسیب محفوظ نبوده و مورد هتک و بیاحترامی واقع شده است و در صحن مقدس تیراندازی و کشتار شده و حرم مطهر نیز مورد بیاحترامی و آسیب قرار گرفته است. لذا به منظور اعتراض به این عمل بیادبانه و ظالمانه روز یکشنبه 25 ذیحجه 1398 هجری قمری مطابق 5 آذر ماه 1357 شمسی را عزای عمومی اعلام میکنیم و با مراعات متانت کامل روز مزبور تعطیل عمومی خواهد بود.3
خداوند متعال اسلام و مسلمین را مظفر و منصور فرموده و ظالمین را به عذاب الیم خود گرفتار نماید.
شهابالدین الحسینی المرعشی ـ سیدکاظم شریعتمداری ـ محمدرضا الموسوی الگلپایگانی
توضیحات سند:
1. اصل: رستمطلا
2. برای آگاهی از اقدامات رژیم در شهرهای مختلف کشور ر.ک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد 16 و 17، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. متن این اعلامیه با اندکی تفاوت در کتاب آیتالله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، جلد 3، صص 787ـ 788 آمده است.
منبع:
کتاب
آیتالله هادی باریکبین به روایت اسناد ساواک صفحه 166