آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی قربانی باند مهدی هاشمی
متن سند:
آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی قربانی باند مهدی هاشمی
باند مهدی هاشمی پس از قتل مرحوم شیخ قنبرعلی صفرزاده، ترور آیتالله حاج سید ابوالحسن شمسآبادی را در دستور کار خود قرار داد و با تمهیداتی اهداف خود را پیگرفت و بدینسان این باند، چندمین قربانی خود از این نوع را از جامعه گرفت و با همان شیوه ناجوانمردانهای که شیخ قنبرعلی را به قتل رساند آیتالله شمسآبادی را نیز از جامعه اسلامی گرفت.
از آنجا که شخصیت واقعی این عالم دلسوز برای بسیاری پنهان مانده و احیاناً بر اثر تبلیغات سوء این جریان مخوف، شخصیتی منفی از وی ترسیم گردیده بود، لازم است قبل از پرداختن به ماجرای قتل مظلومانه وی اشارهای به بیوگرافی و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی اجتماعی نامبرده بشود.
آیتالله سید ابوالحسن شمسآبادی در سال ۱۳۲۶ هجری قمری در اصفهان دیده به دنیا گشود. جد اعلای او مرحوم سیدمحمد لاریجانی بود که به قصد تحصیل، از مازندران به اصفهان هجرت کرده بود.
آقای شمسآبادی دروس سطح را در اصفهان به پایان رسانید و آنگاه در سن ۲۵ سالگی اصفهان را برای ادامه تحصیل به قصد نجف اشرف ترک کرد.
وی سالهای متمادی از محضر درس مرحوم آیتالله اصفهانی و درس اصول مرحوم آیتالله آقا ضیاء عراقی کسب فیض کرد. نامبرده در مدت اقامت در نجف از محضر بزرگان دیگری چون مرحوم سید عبدالهادی شیرازی و مرحوم آیتالله سیدجمالالدین گلپایگانی بهره برد و پس از ۱۲ سال به موطن خود اصفهان بازگشت و به تدریس و اقامه نماز جماعت در این شهر پرداخت.
آیتالله شمسآبادی که نمایندگی مالی مرحوم آیتالله العظمی خویی را بر عهده داشت فعالیتهای خود را در کمک به ایتام و مستمندان و تأسیس مؤسسههای خیریه جهت بخشید و مؤسساتی چون انجمن مددکاری امام زمان (عج) و آموزشگاه نابینایان را تأسیس کرد این دو مؤسسه در حقیقت حرکتی فرهنگی بود علیه تبلیغات بهائیت و فعالیتهای تبشیری مسیحیان، وی همچنین در حرکتی هماهنگ با آیتالله خادمی یکی دیگر از علمای وقت اصفهان شرایطی را برای اعزام روحانیون به مناطق محروم جهت تبلیغ فراهم نمود و در جهت نشر معارف دینی در حد وسع خود از هیچ اقدامی فروگذار نمیکرد.
آیتالله شمسآبادی در منزلی محقر و ساده زندگی میکرد و مورد احترام عامه مردم بود. با شروع نهضت روحانیت به رهبری امام راحل (ره) آیتالله شمسآبادی همگام با سایر علمای این شهر به دنبال دستگیری امام راحل (ره) اعلامیهای را در حمایت از امام منتشر ساخت.
متن اعلامیه علمای اصفهان که به امضای آیتالله شمسآبادی نیز رسیده است بدین قرار است
بسمه تعالی شانه و صلی الله على محمد و آله الطاهرین
بر هیچکس پوشیده نیست که وظیفه هر فرد مسلمان پیروی از دین و احکام قرآن مبین و طریقه حضرت سید المرسلین و اوصیاء طاهرین آن سرور است و بدون انجام این وظیفه هیچکس را مسلمان نمیتوان گفت و این مطلب اظهر من الشمس و ابین من الامس است که عموم مسلمانان و مخصوصاً علمای اعلام و آیات عظام از اقدامات خود مقصد و منظوری جز اجرای احکام دین و سنن حضرت سید المرسلین و مصالح برادران مسلمان خود نداشته و ندارد و هر نسبت دیگری به آنان داده شود خلاف واقع است و اهانت به آنان اهانت به امام زمان حضرت بقیۀ الله اروحنا فداه است و ما هم از خداوند متعال توفیق میخواهیم که مادام الحیوه به انجام وظیفه دینی موفق باشیم و امیدواریم هر چه زودتر از علمای اعلام و گویندگان دینی و کلیه مسلمانان که در حوادث اخیر گرفتار شدهاند و به خصوص حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی و آیتالله قمی و آیتالله محلاتی دام ظلهم که از پیشوایان بزرگ و مسلم عالم تشیع هستند رفع زحمت و گرفتاری از اینها و سایرین گویندگان محترم بشود و این امر موجب آسایش و خوشوقتی عموم طبقات ملت ایران است.
در خاتمه قسمتی از وصیتنامه اردشیر بابکان را برای اطلاع مردم شرافتمند ایران یادآوری میکنیم «دین و کشورداری با هم هستند و از یک پستان شیر میخورند یا نمیایستد هیچکدام از آنها مگر به دیگری پس دین پایه ملک است و ملک پاسبان دین است پس آن چیزی که پایه ندارد خراب است و آن چیزی که نگهبان ندارد از بین رفته است. امیدواریم مملکتی که مذهب رسمی آن مذهب حقه جعفری است در اثر پیروی از تعالیم مترقی این آیین مقدس گامهای مؤثری در راه ترقی و تعالی بردارد
اقل الخلیفه رحیم- العبد مهدی النجفی- ابوالحسن الصدر- حسین الموسوی الخادمی- حاج سید محمدباقر رجایی- الاحقر میر سید علی ابطحی- عبدالجواد کلباسی- الاحقر ابوالحسن الموسوی شمسآبادی - محمد الاحمد آبادی (طبیبزاده) فضل الله ذو علم مرتضى الاردکانی- شمس الدین خادمی- الاحقر محمد الموسوی الشمسآبادی- الحاج سید محمدرضا شفقتی- حاج سید علی اکبر هاشمی (پرونده آیتالله شمسآبادی در ساواک)
و در تاریخ 2 /4 /42 برای اعتراض به حرکت رژیم و پیوستن به علمای متحصن در تهران به این شهر عزیمت کرد.
در پرونده آیتالله شمسآبادی تلگرامی دیگر خطاب به امام راحل، آیتالله قمی و محلاتی موجود است:
«تهران وسیله شهربانی کل کشور
حضرت آیتالله خمینی رونوشت آیتالله قمی- رونوشت آیتالله محلاتی دام ظله با استعلام از سلامتی آقایان و ابراز تأثر و تأسف از پیشامدها و عدم رعایت حیثیات اعلام و مراجع و نگرانی عامه ملت مسلمان از درگاه خداوند قادر سلامت و موفقیت آیات عظام و مبلغین گرام و عظمت طریقه حنیفه جعفری و پیروان آن را خواستارم
ابوالحسن موسوی شمسآبادی حاج سید محمد باقر رجایی عبدالجواد
کلباسی احمد آبادی طیبزاده
محمدباقر زند کرمانی عبدالحسین طیب
محمدرضا روضاتی محمود موسوی رضایی
اسدالله روضاتی محمدعلی روضاتی
رونوشت برابر اصل»1
آیتالله شمسآبادی در تاریخ 25 /4 /47 به همراه آیتالله خادمی و آیتالله بهبهانی تلگرامهایی به مراجع تقلید از جمله آیتالله خوانساری در اعتراض به محکومیت آقای منتظری و آقای ربانی شیرازی و درخواست اقدام از ایشان در جهت تجدیدنظر در رأی صادره را مینماید:
اصفهان تهران ۱۲۸۵ 58 25 /4 /47
تهران
حضرت آیتالله آقای خوانساری مدظله العالی
خبر محاکمه و محکومیت حجتالاسلام آقای منتظری و آقای ربانی موجب نگرانی گردید. مستدعی است اقدام فرمایید مقامات مربوطه در تجدیدنظر، مقام شامخ این دو نفر عالم جلیلالقدر را ملحوظ دارند و موجبات تأثر روحانیون و مسلمین را فراهم ننمایند.
علىالموسوی بهبهانی- حسینالخادمى- الاحقر ابوالحسن الموسوی2
موضوع: شیخ حسینعلی منتظری پیرو ۵۴۰۵- 17 /4 /47
در بین روحانیون اصفهان و نجفآباد شایع است که شیخ حسینعلی منتظری در دادگاه بدوی به سه سال زندان محکوم گردید لذا روحانیون مورد نظر برای جلوگیری از قطعی شدن رأی مزبور در دادگاه تجدیدنظر به فعالیت پرداخته و تلگرافاتی از طرف آقایان آیتالله سید علی بهبهانی، آیتالله حاج حسین خادمی و حاج ابوالحسن شمسآبادی و عدهای از روحانیون اصفهان و نجفآباد به مراجع تقلید و روحانیون دیگر مخابره شده است.
نظریه: رهبر عملیات
مخابره تلگرافات مزبور از طرف منابع دیگر نیز تأیید شده است فعلاً احتمال اقدام حادی برای خنثی کردن رأی دادگاه نمیرود. مراقبت ادامه دارد هرگونه خبر بعدی گزارش خواهد شد.– ح
نظریه رئیس دادگاه: خواهشمند است دستور فرمایید تصمیمات متخذه وسیله مراجع قضایی را به این سازمان اعلام دارند.3
در سال ۱۳۴۹ تلگرامی به امضای جمعی از علمای اصفهان از جمله آیتالله شمسآبادی، آیتالله خادمی، آیتالله اردکانی و... در مورد تبعید آقای صافی به آیتالله گلپایگانی ارسال میشود.
آیتالله شمسآبادی در تاریخ 14 /1 /5 در جلسهای که در منزل حاج آقا مرتضی ابطحی با شرکت ۲۰ نفر از علما تشکیل میشود، سخنانی علیه بیحجابی و اشاعه فحشا بیان میدارد و اهل وعظ و منبر را به موضعگیری علیه فساد فرا میخواند که ساواک آن را به مرکز مخابره میکند.
در یکی از اسناد موجود در پرونده آیتالله شمسآبادی در خصوص علت تشکیل پرونده خلاصه سابقه شخص با ذکر نوع تاریخ و محل فعالیت و وضع فعلی آمده است:
« نامبرده بالا نسبت به بزرگان دین متعصب است و در حال حاضر حقوق تعدادی از طلبههای اصفهان که از قم حواله میشود به وسیله مشارالیه پرداخت میگردد.4
در اسناد ساواک به ارتباط احتمالی آیتالله شمسآبادی با روحانیون افراطی اشاره گردیده در سندی مربوط به سال ۵۱ آمده است:
به: ۳۱۲
از: ۱۰ه
حاج سید ابوالحسن موسوی شمسآبادی ساعت ۱۶۰۰ روز جاری در نظر دارد به مدت ۱۰ روز به مشهد مسافرت نماید. احتمال میرود در مدت توقفش با پارهای از روحانیون افراطی من جمله آیتالله میلانی ملاقات و گفتگوهایی داشته باشد.5
۸۸۴۴ – 26 /5 /51 تقوی
ساواک در سال ۵۲ از حمایت باطنی ایشان از روحانیون افراطی خبر میدهد:
«از نظر روحیه و مشی سیاسی فردی است طرفدار آیتالله خویی که به نمایندگی از وی شهریه طلاب را میپردازد ضمناً باطناً از روحانیون افراطی حمایت ولی تاکنون و به ظاهر رعایت بیطرفی را کرده است.»6
و سرانجام ساواک در سال ۵۳ از تأکید آیتالله شمسآبادی مبنی بر استعفای روحانیون از اوقاف خبر میدهد و در گزارشی به تاریخ 2 /2 /53 مینویسد:
«موضوع: آیتالله شمسآبادی و مروجین مذهبی
آیتالله موسوی شمسآبادی یکی از مدرسین حوزه علمیه اصفهان اخیراً با عدهای از طلاب که به خدمت اداره کل اوقاف درآمده و مروج مذهبی نام گرفتهاند توسط نزدیکان خود به آنها پیغام داده و پارهای را به منزل خود دعوت تا از خدمت در اوقاف استعفا و به آنها قول داده است چنانچه از حقوق دولت صرفنظر کنند حقوق بیشتری به آنها خواهد پرداخت.»7
منبع:
کتاب
بنبست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 44