تاریخ سند: 12 بهمن 1338
موضوع: جلسه منزل دکتر بقایی
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 4782
قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل دکتر مظفر بقایی دایر بوده و عده ای در حدود
15 نفر از جمله بنکدار، رضی دانشجوی دانشکده معقول و منقول، برخورداری
سرمست، قوانینی، سعید، احمد شهریاری، چوبدار و اهل سنگسر، ناصر قندی غنایی
و بزرگ نژاد در آن شرکت کرده اند.
در این جلسه دکتر بقایی از شهریاری سوال نموده
باز روی گوشت چه نقشه ای طرح شده که کمیاب و گران شده و نامبرده پاسخ داده در
حال حاضر هم چوبدارها و هم قصابها ضرر می کنند و چون آقای ذوالفقاری1
شهردار تهران در مقابل قصابها ایستادگی و نرخ گوشت را تعیین نکرده وضع گوشت
در آینده خیلی بدتر خواهد شد زیرا زمینه گوسفند خیلی کم است.
شهریاری در
مذاکرات خصوصی خود با یکی از حضار اظهار داشته دکتر شایگان2 در آمریکا
ایران آزاد تشکیل داده و این بازی نامبرده رونق زیادی خواهد گرفت و اولین نتیجه
آن این است که کلیه محصلین ایرانی را دور خود جمع کند و سر و صدا به راه بیاندازد.
مشارالیه اضافه نموده مطالبی را می داند که با استقلال مملکت بستگی دارد و چند
مرتبه از پیشگاه ملوکانه استدعای شرفیابی نموده لیکن موفق نشده و اسداله
رشیدیان به وی گفته در جریان گوشت با او همکاری کند تا در عوض ضمن معرفی
وی به سفارت انگلیس در تهران ماهیانه مبلغ 1500 تومان برایش اخذ نماید.
رونوشت برابر با اصل اصل در پرونده کلاسه 84ح بایگانی کل
بایگانی شود.
5 /12 /38
توضیحات سند:
1ـ ناصرقلی ذوالفقاری فرزند
حسینقلی در سال 1293 ه ش در
زنجان بدنیا آمد.
نامبرده پس از
دریافت دیپلم، به دانشگاه تهران
راه یافت و در رشته اقتصاد به
تحصیل پرداخت، و مدتی نیز در
همین رشته در پاریس تحصیل
نمود و در سال 1321 در
وزارت خارجه استخدام شد.
مشارالیه در سال 22 به وزارت
کشاورزی منتقل و در سال 23
پس از طی امتحانات اختصاصی
مجددا به وزارت خارجه
بازگشت و در ادارات
انتصابات، گذرنامه و اداره سوم
سیاسی بکار پرداخت.
نامبرده که از ملاکین معروف و
سرشناس زنجان بود و در
دوره های 15، 16 و 17 به
عنوان نماینده مردم زنجان به
مجلس شورایملی راه یافته بود،
در دوره آخر بدلیل طرفداری از
مصدق از سمت نمایندگی
استعفاء داد و مدت 9 روز
بازداشت، سپس مشاور وزیر
خارجه شد.
وی در سال 1333
از طرف حسین علاء
(نخست وزیر) به معاونت
سیاسی و پارلمانی انتخاب شد
و در سال 36 مجددا در کابینه
اقبال به سمت معاونت سیاسی و
پارلمانی بکار پرداخت و در
سالهای 37 و 54 جداگانه شغل
سفارت داشت.
در سال 37 وی و برادرانش طی
نامه ای به شاه، ضمن اعلام
آمادگی خود جهت خدمت هر چه
بیشتر به دستگاه چنین نوشتند
که، در امتثال اوامر شاهانه و
اجرای منویات شاهنشاه دایر بر
تقسیم املاک بین رعایا، کلیه
املاک خود را در اختیار دولت
بگذارند تا تحت نظر اداره
خالصجات پهلوی بین
کشاورزان تقسیم گردد.
نامبرده
در سال 38 با حکم شاه شهردار
تهران شد و در سال 40 به
درخواست علی امینی وزیر
مشاور گردید.
در سال 41
ساواک در یک ارزیابی،
خصوصیات اخلاقی و اجتماعی
نامبرده را چنین ذکر کرده است :
مدیریت متوسط، رفتار با
مرئوسین خشن، مذهب عادی،
علاقمندی به مقام و قدرت زیاد،
علاقه زیاد به مشروب، زن و
قمار، تندخو و عصبانی و خشن و
طرفدار سیاست غرب.
ناصر قلی
ذوالفقاری در لژهای
فراماسونری همایون و سحر
عضویت داشت و از دوستان
حبیب القانیان سرشناس بود.
2ـ سید علی شایگان فرزند حاج
سید هاشم مولی از معاریف
شیراز در 1281 ه ش در شیراز به
دنیا آمد و علوم قدیمه و فقه
اسلامی و دوره دبیرستان را در
آن شهر آموخت.
سپس به تهران
آمد و در رشته علوم سیاسی
فارغ التحصیل شد و در سال
1307 جزء نخستین گروه
دانشجویان برگزیده به اروپا
رفت و در رشته حقوق بین الملل
از دانشگاه پاریس درجه دکترا
گرفت.
در سال 1312 در
دانشکده حقوق به تدریس
پرداخت و در سال 1319 به
سمت استاد دانشگاه حقوق و
سپس معاون آن دانشکده
منصوب شد.
از شهریور 1320
وارد جهان سیاست گردید و در
سال 1324 معاون وزیر فرهنگ
شده و سپس به وزارت فرهنگ
رسید.
در سال 1327 پس از
تیراندازی به سوی شاه و اتهام
شرکت حزب توده در این سوء
قصد، وکالت سران بازداشتی
حزب توده را به عهده گرفت.
با
اوج گرفتن نهضت ملی، دکتر
شایگان از سوی مردم تهران
کاندیدای نمایندگی دوره
شانزدهم گردید.
پس از کودتای
28 مرداد 1332 وی مانند دیگر
یاران دکتر مصدق همچون دکتر
حسین فاطمی، مهندس حبیبی و
دکتر صدیقی به دادگاه نظامی
برده شد.
وی در دادگاه بدوی
محکوم به زندان ابد و در دادگاه
تجدید نظر به 10 سال زندان
محکوم گردید که پس از سه سال
به علت کسالت شدید آزاد شد و
به امریکا رفت.
وی در سالهای
آخر عمر خود رهبری نهضت ملی
ایران علیه رژیم را در امریکا بر
عهده داشت و نشریاتی در خارج
زیر نظر وی چاپ می شد.
وی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
دوبار به ایران آمد و با اعضای
جبهه ملی تماسهایی بر قرار
نمود.
تا اینکه سرانجام در نیمه
اردیبهشت سال 1360 در
امریکا در سن 79 سالگی از دنیا
رفت و در هفته آخر اردیبهشت
ماه، جنازه وی به ایران آورده شد
و در کنار آرامگاه اللهیار صالح
به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 292