صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

عطف به ابلاغیه مطاعه نمره ۵۵۰۴ و تعقیب ۱۹۳۲۴ خلاصه راپرت سرهنگ فضل‌الله آقاخانی مأمور اعزامی از مرکز برای تحقیقات راجع به بیانات شیخ حسینعلی راشد در مجالس روضه ذیلاً معروض می‌گردد:

تاریخ سند: 9 دی 1314


عطف به ابلاغیه مطاعه نمره ۵۵۰۴ و تعقیب ۱۹۳۲۴ خلاصه راپرت سرهنگ فضل‌الله آقاخانی مأمور اعزامی از مرکز برای تحقیقات راجع به بیانات شیخ حسینعلی راشد در مجالس روضه ذیلاً معروض می‌گردد:


متن سند:

13141009
اداره - دایره -
وزارت داخله
اداره کل شهربانی
به تاریخ 9 /10 /14
نمره ۲۰۲6۴
موضوع __
ضمیمه__
محرمانه مستقیم
ریاست ستاد ارتش
عطف به ابلاغیه مطاعه نمره ۵۵۰۴ و تعقیب ۱۹۳۲۴ خلاصه راپرت سرهنگ فضل‌الله آقاخانی مأمور اعزامی از مرکز برای تحقیقات راجع به بیانات شیخ حسینعلی راشد در مجالس روضه ذیلاً معروض می‌گردد:
در اطراف تجدید نظر در جوازهای عمامه اظهار نموده است: «هر گاه جواز عمامه از بین برود1 با کلاه هم ممکن است به منبر رفت ولی اشخاص باید فضل و کمال تحصیل نمایند تا همیشه باقی بوده و از بین هم نمی‌روند چنانچه دین اسلام از بین نخواهد رفت. و حالا ابتدای شروع دین اسلام است.» ضمن ذکر مصیبت عنوان نموده است که: «سکینه (س) خاتون بالای سر پدر خود آمده و گفته است: پدر جان چشم باز کن و سر برهنه مرا تماشا بنما2»
ضمن صحبت در اطراف دیانت، رو به نسوان کرده، اظهار داشته است: «همهمه نکنید! چرا ایستاده‌اید؟ بنشینید، چادرها را به خود به پیچید. این چادرها اهمیت ندارد.3 همین طور که سیاسیون شما را در حقوق اجتماعی با مردها مساوی می‌دانند اخلاق خودتان را درست و تصفیه کنید.»
در ضمن بیان طریقه خداشناسی راجع به لزوم معارف برای افراد بشر مخصوصاً ایرانی‌ها که باید به زبان عرب آشنا بوده تا بتوانند از کتبی که قدما به زبان عربی راجع به مفاخر ایرانیان از قبیل بوعلی سینا و غیره نوشته‌اند استفاده کنند. صحبت نموده است
راجع به مسلمین که همیشه دارای افکار و نیات بلند بوده‌اند صحبت کرده و اظهار داشته است: «پس از اینکه بیت المقدس را مسلمین از تصرف بودایی‌ها و مسیحیان بعد از آن همه مظالم که مرتکب شده بودند خارج [کردند] و متصرف شدند در مقابل آن همه مظالم عفو عمومی دادند.4» اظهار نموده است: «از موقعی که عمامه بزرگ، کوچک شد5، چاقچور6 مبدل به جوراب، غذا خوردن با دست تبدیل به کارد [و] چنگال، شتر، موتور، چراغ نفت به برق مبدل شد، وضعیت منبر هم عوض شده زندگی مردم به زحمت افتاده است. سابق که مردم مخصوصاً زنها تا مچ دست خود را مثل خروس سرخ می‌کردند به طور راحت و بی‌فکری و تنبلی زندگی می‌نمودند. از روزی که این تغییرات حاصل شد، زندگانی مردم در زحمت افتاده، شنیدن بیانات علمی آنها را خسته می‌کند، سابقاً که یک نفر با عمامه بزرگ به منبر رفته از زعفر جنّی7 و امثال آن حرف می‌زد، شما را خسته نمی‌کرد و حالا که مطالب علمی گفته می‌شود خسته می‌شوید.»
یک قسمت از اظهارات او این بوده است که: «دین مربوط به لباس نیست و چیزی هم نمی‌باشد که به نعل کفش کسی به چسبد و از بین برود. وسوسه نکنید. شما مسلمانید؛ مملکت شما اسلامی و پادشاه شما پادشاه اسلام و کتاب شما هم قرآن است.»
شیخ حسینعلی راشد فعلا در شهربانی اصفهان توقیف و چون راپرت مأمور اعزامی با راپرت رئیس شهربانی اختلاف دارد، در صورتی که امر مطاع اعلی حضرت همایون شاهنشاهی شرف صدور یابد، یاور منصور وقار8 رئیس فعلی شهربانی قزوین به ریاست شهربانی اصفهان و یاور محمود متین9 به ریاست شهربانی قزوین منصوب و یاور حسین رئیس شهربانی اصفهان به مرکز احضار و تحت بازجویی قرار گیرد.
کفیل اداره کل شهربانی - سرهنگ مختار .....امضا

توضیحات سند:

۱- یکی از اقدامات رضاخان مسئله منع لباس روحانیت بود و در بساط لباس متحدالشکل، از میان روحانیون عده معدود و معینی جواز لباس داشتند و بقیه اگر با عبا و عمامه به خیابان می‌رفتند عمامه را از سرشان برمی داشتند و به گردنشان می‌انداختند و توهین می‌کردند. افسران حول و حوش کاخ به کرات به من می‌گفتند که این وظیفه ماست و این کار را می‌کنیم. در آن زمان خانه ما در خانی آباد بود و در همسایگی‌مان دو معمم زندگی می‌کردند، یکی شیخ بود و دیگری سید. آنها چون به خانواده ما رفت و آمد داشتند بین حیاطمان یک دریچه باز کرده بودند. قبلا مدتی من نزد آن سید (سید محمود) قرآن و شرعیات می‌خواندم. برایم تعریف کردند که روزی اشتباه کرده و به کوچه رفته بود، ناگهان یک پاسبان سر می‌رسد و عمامه‌اش را برمی دارد و به گردنش می‌اندازد و او را کشان کشان تا در خانه می‌آورد! (ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ارتشبد حسین فردوست، جلد اول، صفحات ۶۸ و ۶۹)
۲- حضرت سکینه دختر گرامی حضرت امام حسین علیهماالسلام است. نام اصلی آن حضرت آمنه یا امینه یا امامه و یا امیمه بوده است و لقب وی سکینه که از طرف مادر ارجمندش حضرت رباب بدان ملقب شده بود. سکینه خواهر عبدالله پسر امام حسین (علیه السلام) است و کنیه امام حسین نیز از این برادر حضرت سکینه اخذ گردیده است. حضرت سکینه از گرامیترین زنهای اهل بیت امام حسین (ع) و دارای اخلاقی فاضله و صفات حمیده‌ای بود و در فنون فصاحت و بلاغت و سخن سنجی و شعرشناسی از اساتید وقت و سیده زنان عصر خود بود به طوری که بسیاری از شعراء و سخنگویان و خطیبان آن روز به محضر او شتافته و قطعات ادبی خود را به آن خاتون عرضه می‌داشتند و آن خانم نیز آنها را راهنمایی و ارشاد می‌فرمود. آن بزرگوار در صحنه جانگداز عاشوراء و پس از آن شرکت داشته و رنجها و مرارتهای بیشماری در این مدت تحمل کرد... امام حسین (علیه السلام) علاقه مخصوصی به سکینه و رباب داشت به طوری که در حق این بانو شعری سروده‌اند که بیت اول آن این است
العمر إنی لأحب داراً تکون بها السکینه والرباب
یعنی قسم به جانت که همانا من خانه‌ای را که سکینه و رباب در آن باشند بسیار دوست می‌دارم.
حضرت سکینه در پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه زندگی را بدرود گفته و به دیدار سالار شهیدان، پدر گرامیش نایل آمد. (ر.ک: منتهی الآمال، حاج شیخ عباس قمی، صفحه ۵۴۷ و معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، جلد سوم، صفحه ۱۲۴۷)
٣- بعد از تغییر لباس و کلاه و اجباری شدن استعمال کت و شلوار و کلاه پهلوی، رژیم پهلوی شروع به برداشتن گام بعدی یعنی کشف حجاب از زنان کشور کرد، منتهی برای اینکه بتواند دست به چنین اقدام بی‌سابقه‌ای بزند، مقدمات فراوانی را در دستور کار خود قرار داد که به قسمتی از آنها در اسناد گذشته پرداختیم. یکی از این اقدامات از بین بردن حیا و عفت عمومی و یا ضعیف کردن آن بود. این وظیفه به عهده مطبوعات گذارده شد که با قلم خود زمینه اعلام رسمی کشف حجاب در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ را به انجام برسانند. تقریبا از اوایل سال ۱۳۱۳ روزنامه‌ها اقدام به درج مطالبی کردند که نامی بهتر از اشاعه بی‌عفتی بر آن نمی‌شود گذاشت. ما در زیر، سرفصلهای آن را به طور اختصار می‌آوریم:
١-چاپ تصاویر زنان بدون حجاب و نیمه برهنه برای تبلیغ جوراب و لباسهای زیر زنانه.
2-درج گزارشهایی از ورود زنان هنرپیشه کشور ترکیه به ایران با عکس و توضیحات.
٣- تبلیغ برای جلب سیاحان خارجی و اهمیت اقتصادی و فرهنگی آن.
4- گزارش و عکس از رژه دختران بی‌حجاب در مقابل رضاشاه در کشور ترکیه.
5- مقالات متعدد از نویسندگان داخلی و خارجی درباره عشق، جوانی و تحصیلات عالیه دختران.
6- تبلیغات وسیع در مورد ورود مستشرقین خارجی بمناسبت بزرگداشت هزاره فردوسی و چاپ عکسهایی از خانمهای بی‌حجاب دعوت شده در کنار مسئولین حکومتی.
7-گزارش و عکس از ورود سیاحان فرانسوی، آمریکایی و ... به همراه همسرانشان به ایران.
8-گزارش و عکس از جشنهای ورزشی در میادین بزرگ شهر با حضور دختران بی‌حجاب.
9- گزارش و عکس از جشنهای مختلف در مدارس دخترانه و هنرنمایی دانش آموزان دختر در نواختن موسیقی و ورزش.
10- مقالات مختلف در وصف ضرورت ورزش دختران و ارج نهادن به آنها و تحقیر خانمهای خانه دار.
11- شرح و تصویر زنهای اروپایی و چگونگی رفتار آنان با همسرانشان و تمجید از آداب زناشویی آنها.
12- چاپ عکس و گزارش از کارکنان دولت و معلمین کودکستانها و مدارس به همراه زنان بی‌حجاب.
13-عکس دانش آموزان دبیرستانی که رتبه اول را کسب کرده‌اند به صورت بی‌حجاب.
14-تفصیل و بررسی مسابقات ورزشی خانمها در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی با چاپ تصاویر.
15-تبلیغ شنا در کنار دریا و درج عکس زنان خارجی با لباس شنا.
16-جشن پیشاهنگان دختر در مدارس و غیر آن با گزارش و عکس.
17- گزارشها از برگزاری سخنرانیها در کانون بانوان و چاپ عکسهای خانمهای بی‌حجاب شرکت کننده در آن
۱۸- مقالات و بحث و فحص راجع به آزادی زنان کشورهای مصر و ترکیه
۱۹- آخرین مدهای آرایش مو در اروپا و چاپ عکسهای آن
مبارزه با چادر و حجاب با چیدن این مقدمات شروع شد و به انجام رسید و به قول رهبر کبیر انقلاب اسلامی در کتاب کشف الاسرار این نقشه‌ها، نقشه‌های ساده‌ای نبود که با مغز تهی رضاخان طرح شده باشد بلکه یک حرکت جهانی استعماری در کشورهای اسلامی بود، چنانکه نمونه‌هایی کاملا یکسان در کشورهایی نظیر مصر، ترکیه، افغانستان و الجزایر مشاهده می‌شود. فانون در کتاب خود این حرکت و مبارزه استعماری را چنین شرح می‌دهد: «... اینک خواهیم دید مسئله چادر که یکی از عوامل سنن و لباس ملت الجزایر است موضوع مبارزه عظیمی قرار خواهد گرفت. در طی این مبارزه نیروهای اشغالگر، متنوع‌ترین و قوی‌ترین تدارکات خود را تجهیز خواهند کرد... جنگ قاطع در این موضوع قبل از ۱۹۴۵م [۱۳۳۳ شمسی] و به طور دقیق تر بین سنوات ۱۹۳۰ - ۱۹۳۵م [۱۳۰۹ - ۱۳۱۴ شمسی] درگیر شد. مسئولین اداری فرانسوی در الجزایر که مأموریت داشتند اصالت ملت را نابود سازند و از طرف مراجع مربوطه موظف بودند مطلقأ تمام شکلهای زندگی را که ممکن است از نزدیک یا دور واقعیت و اصالت را خاطر نشان مردم سازد، تجزیه کرده از هم بدرند، حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده آن را به منزله علامت اصالت ملی و وضع خاص زن الجزایری تلقی کردند. موضعگیری آنچنانی نتیجه الهامی تصادفی نیست. بلکه بعد از ادارات عمومی کار خود را هماهنگ ساختند. در بادی امر این روش تمسکی است ساده و روشن به ضرب المثلى قدیمی. ضرب المثلی که می‌گوید، «زنها را در دست بگیریم، همه چیز به دنبال آن خواهند آمد.» کشفیات جدید جامعه شناسان فقط کاری که کرده است به این فرمول قدیمی روش خاص علمی بخشیده است». (فرانتس فانون، سال پنجم انقلاب الجزایر صفحات ۳۵ و ۳۶)
۴- اشاره به جنگهای صلیبی و وقایع تلخ و ناگوار آن دارد. بیت المقدس در تاریخ ۱۰۹۹ میلادی به دست صلیبیان افتاد و در این مدت ظلمها و جنایتهای بی‌حد و حصر نسبت به مسلمانان روا داشتند به طوری که مسیحیان در یک روز هفته هزار نفر از مردم غیر سپاهی را در آن شهر مقدس سر بریدید! تا آنکه در سال ۱۹۸۷ میلادی صلاح الدین ایوبی شهر را باز پس گرفت و در سایه حکومت اسلامی ایمن و آسوده ماند به طوری که مورخین اروپایی ناچار اعتراف می‌کنند که تاریخ، فاتحی مهربانتر از مسلمین به خود ندیده است. تا آنکه بریتانیا در جنگ جهانی اول بر آن مستولی گشته و سرنوشت غم انگیز ملت فلسطین و شهر بیت المقدس شروع شده و تا هم اکنون ادامه دارد. (ر. ک: بیت المقدس در اسلام، معین احمد محمود، صفحه ۱۷ و دایرۀ المعارف فارسی، غلامحسین مصاحب، جلد اول)
۵- مسلمانان عمومأ و فقیهان خصوصا اندازه عمامه را معرف درجۀ احترام خود می‌دانند. در اسپانیا فقیهان غالبا عمامه به سر می‌گذاشتند. باید در نظر داشت که عمامه فقیهان خیلی بزرگتر از عمامه سایر اعراب بود. به همین جهت است که آنها را رب العمامه یعنی صاحب عمامه، معمم یا متعمم نامیده‌اند. رسم فقیهان و قاضیان که با بزرگی یا بلندی پوشش سر مقام خود را مشخص می‌کنند در غرب نیز دیده می‌شود. (فرهنگ البسه مسلمانان، ر. پ. آ. دزی، ترجمه حسینعلی هروی، صفحه ۲۸۹)
۶- نوعی پوشاننده پا، از ساق تا زانو، عکس آن را در عکسهای پیوست ملاحظه کنید.

۷- جن یکی از مخلوقات الهی است که از حواس ظاهری ما پنهان است و قرآن کریم وجود آن را تصدیق و یادآوری می‌کند که نوع آنها قبل از انسان و از آتش آفریده شده. چنانکه انسان از خاک است. خداوند تعالی می‌فرماید: والجان خلقناه من قبل من نارالسموم (جن را قبل از انسان از آتش گدازنده آفریدیم. سوره حجر آیه ۲۷) و دارای جنس مرد و زن که بواسطه توالد و تناسل زیاد می‌شوند خداوند تعالی می‌فرماید: و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن (همانا مردانی از جنس انسان به مردانی از جن پناه می‌برند. سورۀ جن آیه ۶) و آنها دارای شعور و اراده هستند و قدرت به حرکات سریع و کارهای سخت دارند چنانکه در قصه حضرت سلیمان (علیه السلام) و... آمده است و بر دو دسته مؤمن و کافر تقسیم می‌شوند و مانند انسان مکلف به انجام واجبات دینی و دستورات دیگر هستند. خداوند تعالی می‌فرماید: و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون (جن و انسان را نیافریدم مگر اینکه مرا عبادت کنند. سوره ذاریات آیه ۵۶) و فرموده: و انا منا المسلمون و منا القاسطون (و همانا عده‌ای از ما مسلمانان و عده‌ای کافر و ستمگرند. سوره جن آیه ۱۴). (تفسیر المیزان، مرحوم علامه طباطبایی، جلد ۲۰- عربی - صفحات ۴۲ تا ۴۴) زعفر جنی یکی از ملوک و سلاطین اجنه بوده که در واقعه کربلا برای یاری امام حسین (علیه السلام) خواستار جنگ با دشمنان می‌شود ولی از طرف امام (علیه السلام) اجازه نمی‌یابد... تا اینکه حضرت به شهادت می‌رسند ولی زعفر اهل بیت (علیهم السلام) را رها نکرده و به همراه لشگریانش تا شام و سپس تا مدینه آنها را همراهی می‌کند. (دایره المعارف الشیعیه العامه، علامه شیخ محمد حسین اعلمی حایری، جلد هفتم صفحات ۳۴۲ و ۳۴۳)
۸- سرهنگ منصور وقار رئیس شهربانی قزوین که بعد از موضوع ذکر شده در سند حاضر به ریاست شهربانی اصفهان منصوب می‌شود. بعد از سرهنگ رفیع نوایی، رئیس شهربانی شرق کشور (خراسان) شد. بعد از فرار رضاشاه از ایران و دستگیری رئیس کل شهربانی، سرپاس مختاری، سرهنگ وقار به اتهام مشارکت در قتل آیت‌الله شهید مدرس در مورخه ۳ مرداد ۱۳۲۱ تحت محاکمه قرار می‌گیرد و اعتراف می‌کند که به دستور مختاری (خودمختاری نیز از رضاشاه دستور یافته بود) نقشه و دستور قتل مدرس را به سروان جهانسوزی سرکلانتر مشهد، معروف به شمر و حبیب الله خلج معروف به میرغضب داده است. وی بعد از محاکمه از اتهام مشارکت در قتل مدرس تبرئه شد. (ر.ک: محاکمه محاکمه گردان، محمد گلبن و یوسف شریفی، صفحات ۴۱۰ و ۴۱۳ و پلیس خفیه ایران، تفرشی ،صفحه ۲۵۷ و زندگی پر ماجرای رضاشاه، اسکندر دلدم، جلد دوم، صفحه ۵۶۰ و روزشمار تاریخ ایران، دکتر عاقلی، جلد اول، صفحه ۳۴۸)
۹-سرهنگ محمود متین در شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ میلادی (۱۲۹۳ شمسی) رئیس پلیس بود و زیر نظر کلنل استولبرک، افسر سوئدی که فرمانده نظمیه گیلان بود کار می‌کرد، (نهضت جنگل و اوضاع فرهنگی، اجتماعی گیلان و قزوین، صادق کوچکپور، صفحه 7)



منبع:

کتاب تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 98


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.