تاریخ سند: 2 مرداد 1357
به دنبال گزارش شرفعرضی آقای ولیان استاندار خراسان که مطالب مربوط به حوادث
متن سند:
از: مشهد تاریخ: 2 /5 /2537[1357]
به: 312 شماره: 6760/ﻫ 1
تلگراف وارده
پیرو شماره 6724/ﻫ 1- 31 /4 /37
به دنبال گزارش شرفعرضی آقای ولیان استاندار خراسان که مطالب مربوط به حوادث 31 /4 /37 را به شرفعرض ملوکانه در نوشهر رسانیدند، درخواست نمودهاند اینک که تیمسار ارتشبد اویسی1 و سایر تیمساران در مشهد هستند، مستقیماً به علل ایجاد حادثه روز مذکور در تشییع جنازه شیخ احمد کافی رسیدگی و مسئولان امر، توضیحات لازم داده چنانچه ضعفی دارند اعلام نمایند.
به همین جهت ساعت 1745 روز 1 /5 /37 جلسهای با حضور تیمسار ارتشبد اویسی و سه نفر همراهان و آقای ولیان و اعضاء شورای هماهنگی در محل باشگاه افسران لشگر 77 تشکیل، پس از تمهید مقدمه توسط آقای ولیان، تیمسار ارتشبد اویسی خطاب به رئیس شهربانی علل متفرق ننمودن افراد را استفسار، نامبرده ضمن طرح مطالبی از نظر تعداد پرسنل اظهار ضعف نمودند. سپس تیمسار اویسی اظهار داشتند هر سازمانی که دارای ضعف و کمبود پرسنل میباشد مطرح نماید تا به شرفعرض برسد و در آتیه تقویت گردند. سپس وضعیت سازمان خراسان را استعلام نمودند، به طور کلی کمبود پرسنل سازمان خراسان به اطلاع تیمسار اویسی رسید پس از انتصاب تیمسار سپهبد مقدم به ریاست ساواک به اعزام گروههائی از کمیته مشترک و غیره رفع و به همین جهت قبل از حوادث جاری سازمان خراسان کلیه اطلاعات مکتسبه را قبل از وقوع، تلفنگرامی به شهربانی منعکس و مدارک مربوطه نیز موجود میباشد. قرار است در صورت لزوم مکاتبات در این مورد از طریق هیئت مذکور مورد رسیدگی قرار گیرد. مقرر فرمایند هرگونه اوامری وجود دارد ابلاغ تا به همان نحو اقدام، نتیجه به عرض برسد.
شیخان
ملاحظات 312.
شماره پیروی مربوط به تظاهرات روز 31 /4 /37 مشهد میباشد که در این جریان عناصر اخلالگر با کارد به مأمورین حمله که منجر به کشته شدن یک نفر و مجروح شدن پنج نفر پلیس شده است. همچنین عناصر آشوب طلب به اتوبوسهای شرکت واحد، خودرو اداره راه و ترابری مشهد حمله و تعدادی از شیشههای بانکها نیز شکسته شده است. در این تاریخ سازمان خراسان اعلام کرد قرار است مشروح اتفاقات در ساعت 1800 روز 31 /4 /37 وسیله آقای استاندار خراسان در نوشهر به شرفعرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر برسد.
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید. تاریخ 2 /5 /37
ملاحظه شد. 2 /5
آقای مجتبوی . بهرهبرداری شود. 3 /5 /37
توضیحات سند:
1. غلامعلی اویسی، فرزند غلامرضا در سال 1297 ش در قم به دنیا آمد. در سال 1315 دورهی شش ساله دبیرستان نظام مرکز را طى کرد و در سال 1317 دورهی دانشکدهی افسرى را به پایان رسانید. اویسى در سالهاى 1331 تا 1337 در مشاغل گوناگون و فرماندهى گروهان و گردان و آموزشگاه گروهبانى لشکر 2، ریاست شعبهی بازرسى دژبان مرکز و فرماندهى هنگ 52 دژبان قرار داشت و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون شد. پس از کودتاى آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 اویسى به دریافت نشان درجه 2 رستاخیز نایل شد و به تدریج در هرم دیوانسالارى نظامى ترقی کرد. پس از طى دورهی دانشگاه جنگ در تهران و دورهی ستاد فرماندهى در آمریکا، در سال 1339 به ریاست ستاد گارد و در سال 1341 به فرماندهى لشکر یک گارد رسید و در همین سمت بود که به عنوان فرماندار نظامى تهران به قتل عام قیامکنندگان 15 خرداد 1342 دست زد. او در سال 1348 فرماندهى ژاندارمرى کشور و در سال 1351 فرماندهى نیروى زمینى ارتش را عهدهدار بود. اویسى در جریان انقلاب اسلامى بار دیگر در سمت فرماندار نظامى تهران قرار گرفت و به علت موقعیتش در رأس نیروى زمینى فرماندارى نظامى سایر شهرها را نیز تحت کنترل داشت. او در دیماه 1357 به بهانهی معالجه از ایران خارج شد و تقاضاى بازنشستگى کرد. اویسى در زمرهی نخستین افسران عالیرتبه متوارى رژیم پهلوى بود که با سرمایهی سرویسهاى اطلاعاتى غرب فعالیت تروریستى علیه نظام نوپاى جمهورى اسلامى را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد. او در تاریخ 18 /11 /1362 توسط افراد ناشناسى در پاریس به قتل رسید. اسناد موجود، موارد متعددى فساد مالى و اخلاقى غلامعلى اویسى، همسر و پسرش (محمدرضا) را نشان مىدهد. در سند مورخ 13 /3 /1340 سازمان ضد اطلاعات ستاد ارتش چنین آمده است: « اطلاعیه واصله حاکى است که ساعت 30 /11 صبح روز سه شنبه 9 /3 /1340 سى نفر از اهالى یکى از دهات قم به اداره روزنامه اطلاعات مراجعه و با متصدى روزنامه مذکور که از طرف هیئت تحریریه مأموریت داشت مصاحبه نموده و اظهار مىدارند که ما اهالى ده اطراف قم و از رعایاى سرتیپ اویسى هستیم. ما از دست این افسر ارتش به تنگ آمدهایم. ما را تنبیه بدنى کرده و اظهار مىنماید که من نماینده شاه هستم و با شاه به گردش مىروم و با شاه آمد و رفت دارم. اگر شما حرف من را گوش ندهید شما را با قدرتى که دارم از بین خواهم برد»
ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، جلد 2، نشر اطلاعات، صص 445 و 446. (اسناد ساواک . پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 13 صفحه 198