تاریخ سند: 15 مرداد 1348
موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
متن سند:
شماره : 14864 /20
در جلسه فوق الذکر بعد از ادای نماز جماعت آقای سیدمحمود طالقانی از
ساعت 2000 الی 2100 در حالی که نشسته بود با قرائت آیه خمروالمیثر
(المیسر) آغاز سخن نمود و گفت این شرابی که از انگور گرفته می شود به وسیله
پیغمبر ممنوع شده است مسلمانان قبل از نزول آیه مذکور همه مشروب
می خوردند و خودشان نیز شراب درست می کردند ولی آیه فوق و آیات دیگری
که در سوره بقره آمده به وسیله آنها قرآن در هر عصر و زمانی با مردم همان عصر
صحبت می کند و این یکی از معجزات قرآن است که با اعراب جاهل آن زمان و
مردم متمدن جاهل این عصر به زبان خودشان سخن می گوید.
خداوند در قرآن
می فرماید در حال مستی از موقعی که فکر شما را الکل خراب کرده برای بجای
آوردن نماز نایستید.
چون نماز به معنی خودشناسی و تشخیص هدف می باشد و
برای این است که چرا بدنیا آمده ایم و مقصود از زندگی چیست بنابراین برای نیل
به این مقصود باید علاوه بر این که روح و جسم انسان پاک باشد فکر او هم باید از
آلودگی و گناه پاک باشد و به همین علت از طرف خداوند آیه نازل شد و پیغمبر
کم کم مردم را از این عمل زشت منع فرمود و در کوچه های مکه و مدینه سیل
شراب راه افتاد و یهودیان تمام خمره ها را از ترس مسلمانان شکستند و مردم به
مضرات آن واقف شدند.
چندی قبل در آمریکا نیز خوردن مشروب الکلی منع
شد ولی چون قانون ریشه
ایمان نداشت مجددا لغو گردید و مردم دوباره شرابخواری را از سر گرفتند اگر یک نفر غیرمسلمان اسلام
آورد در ابتدای امر نباید از شراب و قمار و کارهای دیگر منع گردد بلکه باید روح توحید خداشناسی را در
وی زنده نمود و سپس او را از این عمل ننگین برحذر داشت بنابراین هر چیزی که به جان و مال انسان ضرر
بزند قرآن آن را منع می نماید و این همه فساد و جنایت و دزدی و آدمکشی نتیجه مشروب خواری است.
تعداد شرکت کنندگان قریب 80 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از محمد مهدی یزدان پناه ـ
(اندوهی) ـ دکتر شیبانی ـ برادران موسوی جگرفروش ـ عبداللّه و عباس حسینی ـ سبزیفروش ـ امامی و
وعدتی معلمین دبیرستان دارالفنون ـ جنیدی شغل آموزگار در جعفرآباد ورامین ـ کریم خانی کارمند برق
ورامین ـ پرویز.
خسرو جهانگیر.
حسین و علی اکبر عدالت منش ـ مهندس مهدی بازرگان ـ علی هوشیان ـ
شغل علاقه بند (خرازی) ـ باقر خطیبی خیاط ـ حاج آقا بزرگی پیراهن فروش ـ طوفانی ـ پیراهن فروش ـ
بهفروزی ـ حسام الدین انتظاری ـ میرزایی ـ یکی از بستگان طالقانی ابراهیم ابراهیم سلیمی ـ
روزنامه فروش ـ صادق و کارگر کارخانه چوب بری احمدعلی بابایی ـ عبدالحسین جامی دبیر ـ اشکان
شغل کفاش ـ (با دکتر شیبانی درگوشی صحبت کرد) اکبر عسگری ـ آزاد شغل معلم هنرستان صنعتی تهران
ـ حاج عبداللّه خزایی.
آهن فروش در خیابان اکباتان.
ملاحظات :
توضیح منبع : عبداللّه خزایی یکی از طرفداران سیدمحمود طالقانی است و در پانزده خرداد سال 42 با
اتومبیل جیب خود او را به لواسان برده بود.
رونوشت برابر اصل است
اصل در پرونده 161711 بایگانی است.
در پرونده سیدمحمود طالقانی بایگانی شود.
منبع:
کتاب
آیتالله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 578