تاریخ سند: 29 خرداد 1342
موضوع : شیخ علی فصیحی ـ آیت الله میلانی
متن سند:
بطوری که آقای سیدمحمد حجازی و شیخ علی فصیحی که از دوستان
نزدیک آیت الله میلانی و پسر ایشان حاج سیدمحمدعلی میلانی می باشند و
همچنین آقای شیخ هادی فقیهی که طرف توجه هر دو می باشد در تاریخ
29 /3 /42 در منزل آقای فقیهی واقع در کوچه داروغه اظهار می داشتند دو نامه
یکی از طرف آیت الله شریعتمداری و دیگری از طرف آیت الله بهبهانی برای
آیت الله میلانی رسیده است و تحولاتی که پس از تظاهرات تهران روی داده است
به این شرح اعلام نموده اند
اولاً به طوری که آیت الله شریعتمداری نوشته اند در بازدیدی که ایشان از
بازداشتگاه آقای خمینی و قمی و محلاتی کرده اند وضع آقایان بسیار
رضایت بخش بوده و در ضمن تماس با آقایان نماینده از دربار خدمت ایشان
رسیده است و نظر علماء را از ایشان خواسته اند و تقاضای مذاکره و آشتی
نموده اند و به آقای شریعتمداری پیشنهاد شده است که با وساطت چند نفر از
علمای نجف که به عنوان حکم بین طرفین خواهند بود به این اختلاف خاتمه داده
شود.
آقای شریعتمداری در مذاکرات اولیه اظهار داشته است که مذاکره ای از
طرف ما بدون حضور آقای خمینی انجام نخواهد شد و به علاوه ما با این دولت
مذاکره نخواهیم کرد و ایشان موضوع را به نحوی با آقای خمینی نیز در میان
گذاشته اند.
به علاوه در طی این چند روز که از 15 خرداد گذشته ایشان
تأکید کرده اند که مجددا عده ای از بازاریهای تهران به ایشان و سایرین مراجعه
کرده و موافقت خود را با اعتصاب مجدد به عنوان آزادی آقایان اعلام داشته اند
اولاً نظر آقای میلانی را در این اعتصاب مجدد خواسته بودند ثانیا وضع بازار
مشهد را استفسار نموده بودند که آیا مردم با علماء همکاری دارند یا نه.
هنوز از
جواب آقای میلانی اطلاعی در دست نیست البته ایشان روز اعتصاب احتمالی را
هم از سه شنبه 4 /4 /42 اعلام نموده بودند.
و اما در نامه آقای بهبهانی گویا نوشته شده است که در مذاکرات بعدی بین نماینده
دربار و آقایان توافقهائی انجام گرفته و این مذاکرات از این قرار است که اولاً
دولت حاضر شده است که به جز دو اصل از اصول ششگانه را تا باز شدن مجلس
اجرا نکند.
ثانیا آقای خمینی را به شرط آن که اعلامیه ای علیه دربار و شخص اعلیحضرت
ندهد آزاد کنند.
ثالثا ـ با تعویض دولت و روی کار آمدن دولت دیگری موافقت نموده است.
ولی
علما این پیشنهادات و خصوصا اولی را نپذیرفته اند و گفته اند که اولین شرط ما
الغاء مواد ششگانه است و اینهم مورد موافقت واقع نشده ولی دنباله مذاکرات
هنوز ادامه دارد و در آخرین جلسه که بعد از این نامه فوق به آقای میلانی نوشته
شده بود بالاخره توافق شده است که عده ای از علماء از مراکز مهم روحانیت در
مذاکرات شرکت کنند و از این عده یکی آقای میلانی خواهد بود لذا جهت اطلاع
ایشان این نامه فرستاده شده است.
آقای بهبهانی در خاتمه نامه نوشته است به طوری که من فکر می کنم دوستان من
پیشنهاد نموده اند از آقای امینی دعوت شده است که نخست وزیری را قبول کند
و ایشان شرایط قبول را چنین اعلام داشته اند.
اولاً درباره علماء به ایشان آزادی تام داده شود تا ایشان مطابق فکر خود با آنها کنار بیاید.
ثانیا ـ عواید نفت در اختیار دولت ایشان گزارده شود و دولت در خرج آن مختار باشد.
ثالثا ـ اعلیحضرت همایونی به عنوان مسافرت و استراحت یکی دو هفته از کشور خارج شوند تا هیجانی
که بر علیه ایشان ایجاد شده است تا حدی از بین برود ولی این پیشنهادات مورد قبول واقع نشده است در
هر حال حکومت آقای علم ناپایدار است.
چگونگی طی تلگراف زیر به مرکز اعلام شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 124