تاریخ سند: 5 دی 1350
موضوع: تشکیل جلسه در منزل مرتضى مصور رحمانى
متن سند:
گزارش خبر
به: 20ﻫ12 شماره گزارش: 1914 /20ج
از: 20ج تاریخ گزارش: 5 /10 /50
موضوع: تشکیل جلسه در منزل مرتضى مصور رحمانى
بعدازظهر روز 4 /10 /50 به صورت ظاهر جلسه دوستانهاى با حضور دکتر على امینى. صادق وزیرى. دکتر اسداله مبشرى. سید احمد حاج سید جوادى.1 اسفندیار معافى در منزل مرتضى مصور رحمانى واقع در سلطنتآباد خیابان هروى پلاک 6 تشکیل و از مذاکرات جلسه خصوصى هیچگونه اطلاعى در دست نیست. نظریه شنبه. نامبردگان از سمپاتیزانهاى نزدیک دکتر امینى و همچنین جبهه ملى مىباشند و هر چند مدت یک بار چنین جلسهاى به ظاهر دوستانه و کاملاً خصوصى تشکیل و به احتمال قوى مذاکرات در این جلسات از نظر مسائل مملکتى قابل بهرهبردارى مىباشد.
نظریه یکشنبه. مفاد گزارش فوق تأیید و نظریه شنبه قابل بررسى بیشترى میباشد.
نظریه 20جـ نظریه یکشنبه تأیید و با عطف توجه به روح وطنپرستى شدید شنبه علیهذا نظریه نامبرده قابل تعمق بیشتر و در صورت لزوم انجام اقدامات فنى میباشد.
نظریه یکشنبه 20ﻫ 12:
1 ـ مرتضى مصور رحمانى و دکتر على امینى داراى سابقه هستند.
2 ـ سید احمد صدر حاج سید جوادى دادستان سابق تهران مىباشد که در312 داراى سابقه است.
3 ـ از اسفندیار معافى و دکتر اسداله مبشرى سوابقى مبنى بر فعالیت به نفع جبهه به اصطلاح ملى سابق موجود نمىباشد.
نظریه چهارشنبه 20ﻫ 12: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1ـ احمد صدر حاج سید جوادى در سال 1296 ش در شهرستان قزوین متولد شد. پدرش سید على نام داشت و شخصى کاسب بود. وى در درسهاى حوزوى مقدمات را خواند و در تحصیلات جدید موفق شد فوق لیسانس حقوق قضائى را از دانشگاه تهران و فرانسه بگیرد. قبل از انقلاب وى در دادگسترى مشغول به فعالیت بود و در پستهاى ریاست دادگاه اراک، دادستانى ساوه، بازرس تهران، بازپرس دادسراى دیوان کیفر فعالیت کرده و از سال 1338 لغایت 1340 دادستان تهران بوده است و سپس بازنشسته شد و به کار وکالت پرداخت. وى از بنیانگذاران و رهبران نهضت آزادى ایران است. پس از پیروزى انقلاب اسلامى و در دولت موقت مهندس بازرگان ابتدا وزیر کشور و پس از آن وزیر دادگسترى شد. وى همچنین پس از پیروزى انقلاب اسلامى از طرف مردم قزوین به نمایندگى مجلس شوراى اسلامى برگزیده شد. پس از آن در کار تدوین دایرهالمعارف تشیع مشغول به کار شده است.
ر.ک: وقایع اتفاقیه و شرح احوال رجال ج 2 ص 489
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 112