تاریخ سند: 23 خرداد 1349
برنامه شورای کلیمیان ایران در جشن شاهنشاهی ایران
متن سند:
تاریخ: 23 /3 /1349
برنامه شورای کلیمیان ایران در جشن شاهنشاهی ایران
۱- آذینبندی و چراغانی سازمانهای کلیمیان و کنیسهها و مؤسسات وابسته در تهران و شهرستانها. ۲- اجرای مراسم نیایش در کنیسهها و سازمانهای کلیمیان در تهران و شهرستانها همزمان با برگزاری آئین نیایش میدان شهیاد آریامهر.
3-گلافشانی بر پیکره اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر در تهران - اصفهان - شیراز و همدان و سایر شهرها برابر برنامه شورای کلیمیان
۴- نثار تاج گل بر آرامگاه اعلیحضرت رضاشاه کبیر به وسیله شورای کلیمیان.
۵- تشکیل مجلس جشن و سرور و اجرای آهنگهای موسیقی و رقص در تهران و شهرستانها برابر برنامه شورای کلیمیان.
۶- تجهیز افکار عمومی جوامع یهودی در داخل و خارج از کشور با استفاده از امکانات موجود از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون (برنامههای داخل کشور با نظر وزارت اطلاعات تنظیم و اجراء خواهد شد.)
۷- ایجاد یک مرکز توریستی آبرومند مجهز به نور و صدا در محوطه آرامگاه استر مردخای در همدان از طریق توسعه اراضی و تعمیرات داخلی و خارجی آرامگاه و محوطهسازی مدرن و بنای یک ساختمان اضافی مناسب با تصویب وزارت فرهنگ و هنر و شهرداری همدان براساس قوانین و مقررات جاری کشور.
۸- تکمیل و توسعه و تجهیز کامل بیمارستان کورش کبیر در تهران.
۹- ساختمان و ایجاد یک باب دبیرستان دخترانه در خیابان رازی برای گنجایش پانصد دانشآموز دختر و نامگذاری آن به نام کورش بزرگ با نظر وزارت آموزش و پرورش
۱۰- توسعه و گسترش هنرستان صنعتی یهودیان در خیابان مازندران از لحاظ مساحت زمین و ساختمان و سطح بالای تعلیماتی و ایجاد تأسیسات شبانه روزی دخترانه به طوری که ظرفیت مجموع تأسیسات این هنرستان به هفتصد نفر هنرآموز پسرانه و دخترانه که ۲۰۰ نفر آنها شبانهروزی خواهند بود بالغ گردد و با تأمین بودجه سالیانه آن.*
(با توجه به مواد دهگانه بالا مجموع کل هزینههای انجام این برنامه در حدود مبلغ - /000 /000 /45 ریال خواهد شد.)
توضیحات سند:
* اجازه تأسیس مراکز شبانه روزی دخترانه و پسرانه در حالی از سوی رژیم پهلوی صادر میگردید که برنامه توسعه فرهنگی غرب توسط شاه و فرح به سرعت در حال پیگیری و اجرا بود. در این خصوص در کتاب اهرمهای سقوط چنین میخوانیم:
«سفیر انگلیس (آنتونی پارسونز)... در کتاب خود (غرور و سقوط) دیدگاه ها و روحیات شاه را چنین ترسیم کرده است: ایران در ذهن شاه بخشی از تمدن غرب به شمار میرفت، که در نتیجه یک حادثه جغرافیائی، از همتایان طبیعی خود جدا شده است. به نظر وی ایرانیان که نه از نژاد سامی، بلکه آریایی هستند ذوق و استعداد آنان زیر پردهای از سلطه اعراب و معنویت آن، یعنی اسلام که در ۱۲۰۰ سال قبل در این کشور گسترده شد، رو به خاموشی گرائیده. شاه وظیفه خود میدانست که این پرده را (یعنی اسلام را) کنار بزند و عظمت ایران را در میان قدرتهای بزرگ، احیا کند، بنابر این، منظور شاه از «تمدن بزرگ» مسأله ارتقاء سطح زندگی مادی مردم ایران نبوده است و این اصطلاح با یک مفهوم روانشناسی قوی همراه بوده است و آن اینکه، ایرانیان باید از راه و روش زندگی سنتی اسلامی زدوده شوند و در جهت تمدن اروپای غربی گام بردارند...»
- اهرمهای سقوط شاه، جلد یک، فخر روحانی، نشر بلیغ - ص ص ۱۰۷ و ۱۰۶.
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 3 صفحه 193