تاریخ سند: 14 اسفند 1344
موضوع: اللهیار صالح
متن سند:
شماره: 44 /3807 /56 تاریخ:14 /12 /1344
موضوع: اللهیار صالح
اللهیار صالح برای آقای کاظم قطب1 در مدتی که در دزفول توقف داشته سخنانی به شرح زیر بیان داشته است.
دکتر محمد مصدق به ملت ایران خیانت کرده است. اگر دکتر مصدق زمانی که اعلیحضرت همایونی به خارج رفته بودند کار را تمام میکرد کی آمریکاییها با او مخالفت میکردند. آمریکاییها میدانستهاند که مصدق نظرش چیست و از این جهت از فرصتی که در اثر هرج و مرج و اوضاع خراب آن موقع که فقط به دست خود مصدق ایجاد شده بود، استفاده کردند و اوضاع را برای بازگشت اعلیحضرت همایونی به ایران آماده نمودند.
نامبرده از وضع کنونی ایران خیلی شکایت داشته. ضمناً اضافه نموده هرچه اعلیحضرت همایونی بکنند حق دارند و هرچه نیز انجام دهند باز کم است، تا چشم همه ملت کور بشود که تمام کارها را میخواستند در میدانها و خیابانها انجام بدهند. آقای صالح باز در مورد این قسمت صحبت نموده که به او پیشنهاد کردند که نخست وزیر بشود و او این پیشنهاد را رد کرده است و اظهار داشته که دو سه مرتبه این پیشنهاد شده است، ولی من گفتهام با اختیاراتی تصمیم داشتم قبول کنم که امکان آن نبود؛ زیرا نظر من این بوده است که اعلیحضرت همایونی در کارهای مملکت دخالتی نفرمایند و نیز اضافه نموده چنانچه اعلیحضرت همایونی در کارهای مملکتی دخالت بفرمایند دیگر به وجود چاکر احتیاجی نیست.
آقای صالح درباره جریان انتخاب رهبری جبهه ملی اظهار نموده که ما جلسهای گرفتیم و بنده را به رهبری انتخاب نمودند. بعد دکتر مصدق به این کار ما اعتراض نموده و من جواب این شخص پست را دادهام. چند روز بعد از آن جلسه، غلامحسین پسرش را به خانه من فرستاد؛ من او را به طور غیر معمولی از خانه بیرون راندم و به او اظهار داشتم که حق نداری قدم در خانه من بگذاری و این آخرین دفعهات باشد.
کاری که مصدق به ضرر ملت ایران انجام داده و لطمهای که به ملت ایران وارد نموده، به هیچ وجه حتی چند اسبه هم به جلو برویم غیرقابل جبران است.
توضیحات سند:
1. سیدمحمد کاظم قطب فرزند سیدعبدالحسین، از خوانین دزفول بود که نزد رجال سیاسی و مالکان و مسئولین شهری نفوذ قابل توجهی داشت.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 292