موضوع: سید محسن ترابی طلبه مدرسه حقانی۱ قم
متن سند:
[گزارش خبر]
به: ۱۹/ ه شماره: ۲۵۸۰/۱۹ه ب
از: ۱۹/ ه ب تاریخ: ۱۴/۶/۵۰
موضوع: سید محسن ترابی طلبه مدرسه حقانی۱ قم
پیرو: ۲۵۷۰/۱۹ه ب – ۱۴/۶/۵۰
نامبرده فوق که اخیراً به منظور موعظه در دهات بروجن به شهر مذکور وارد گردیده در یک جلسه در مسجد سید ضیاءالدین مدنی ضمن صحبت با عبدالرسول افضلی اظهار داشته سال گذشته در کنرک (یکی از قراء بروجن) مشغول موعظه شدم و حال هم آمدهام و یک هفته بیشتر وقت ندارم آمدم بروم و میترسم سازمان امنیت نگذارد و بنده میروم افضلی سئوال میکند چرا میترسی سید محسن جواب میدهد چون از ما تعهد گرفتهاند که هر وقت خواستیم برویم دهات خود را معرفی کنیم و این شکست روحانیت میشود که خود را معرفی کنم و در این موقع که خمینی تقیه۲ را حرام دانستهاند افضلی از وی سئوال مینماید. مگر شما مقلد خمینی هستی جواب میدهد بلی افضلی میگوید اعلم که تعیین نشده سید محسن پاسخ میدهد اعلم خمینی است و شناخته شده تمام مردم تهران و قم مقلد او هستند و به فتوای آقای شریعتمداری۳ تمام مقلدین شریعتمداری میتوانند به خمینی رجوع کنند و گلپایگانی هم تازگی به دستگاه بدبین شده و یک اعلامیه سربسته نوشته بودند به دولت که از گلپایگان تا خمین ۶ فرسخ راه نیست همه این صحبتها برای جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی است که رادیو عراق نوار از خمینی میگذارد و در این موقع اگر ۲۵۰۰ آخوند کشته شود نباید جشن برقرار گردد و ما هم سرمشق باید از جدمان داشته باشیم که نرفت خدمت یزید و مقاومت کرد و آقای خمینی نگذاشته آقای منتظری از آنجا بیاید ایران و آقای ربانی را هم از قم بردند ولی پس از جشن همه را آزاد میکنند ولی برادرزادههای خمینی را مسموم کردند و هنوز هم چهلم او نشده و نگذاشتند برای او مجلس ختم بگیرند مثل سعیدی که او را کشتند و شایع کردند که عمامهاش را به گردن خودش انداخته و خفه شده ولی خوشبختانه تمام دانشجویان با خمینی هم صدا هستند و ۲۸ مردادماه یک نفر چریک در تهران پیدا شد و پلیس راهنمائی را خراب کرد و چندین نفر را کشتند.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: نامبرده سال قبل نیز به این منطقه مسافرت نموده است و از وی کتبأ تعهد اخذ شده مطالب بر خلاف مملکتی را ابراز ننماید. سوگند
نظریه ۱۹ه ب: نظریه یکشنبه مورد تائید است.| نظریه چهارشنبه: در مرخصی است..
نظریه ۱۹ه - ب: ساواک بروجن دستور داده که از منبر رفتن وی جلوگیری و نسبت به صحت و سقم مفاد گزارش فوق تحقیق و به منظور تحقیقات بیشتر نامبرده را به این ساواک اعزام دارد.
توضیحات سند:
١- مدرسه حقانی در سال ۱۳۴۳ با مدیریت شهید آیتالله قدوسی و همکاری شهید بهشتی، آیتالله مصباح یزدی و آیتالله جنتی تأسیس گردید. در این مدرسه اساتیدی با تجربه و انقلابی نظیر آیتالله مشکینی، جنتی و محمدی گیلانی بنیه علمی مدرسه را تقویت نمودند. رشد علمی و اخلاقی طلاب آوازه مدرسه حقانی را به همه جا پخش نمود و بسیاری از جوانان به این مدرسه روی آوردند و تجمع انبوه استادان جوان و انقلابی در مدرسه، ساواک را به هراس انداخت به همین جهت بارها به آن حمله کرد و هر بار شماری از طلبه را دستگیر کرد. مدرسه حقانی از زمانی که شهید قدوسی مدیریت آن را بر عهده گرفت تا پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از سنگرهای مبارزه در برابر رژیم پهلوی بود. طلاب مدرسه، همگی مقلد امام بودند و بسیاری از اعلامیهها در این مدرسه تکثیر میشد. بسیاری از طلاب جوان، با علم، خوش فکر، متقی و آگاه به مسائل سیاسی این مدرسه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای اجرایی، قضایی و سیاسی، خدمتهای شایانی به انقلاب نمودند و جمعی از آنان نیز در جنگ تحمیلی به خیل شهیدان پیوستند. ر.ک: گلشن ابرار، پژوهشکده باقرالعلوم، ج ۲، صص ۸۶۳ ۸۶۲
۲ - تقیه واژهای عربی است. این اصطلاح که در اسلام و به خصوص در مذهب تشیع رواج دارد، در آیات ۲۸ سوره آل عمران، ۱۰۶ سوره نحل و ۲۸ سوره غافر در قرآن کریم به کار رفته است. تقیه در فرهنگ معین به معنی «پرهیز کردن» و نیز «پنهان کردن» مذهب خویش، معنی شده است. در ناظم الاطباء آمده است که تقیه آوردن به زبان از روی صلاح وقت، چیزی را که در دل غیر آن باشد. همچنین تقیه به معنی مدارا و کتمان آمده است. در فرهنگ معارف اسلامی آمده است که تقیه نگهداری خود است از ضرر غیر به واسطه موافقت کردن با آن در قول یا فعل که مخالف با حق است و آنگاه واجب است اگر مسأله جان و قتل نفس در میان باشد و گاه حرام است اگر ضرری در کار نباشد و گاه مستحب است و گاه مکروه. در هر حال مسأله تقیه در مذهب شیعه یکی از مسائل مهم است که با رعایت شرایط زمان و مکان لازم الاجرا بوده است. به طور کلی تقیه به عنوان یک ابزار و نیروی حفاظتی در اشکال مختلف برای حفظ عقاید، برنامهها و اطلاعات موجود در نزد فرد پنهان کار، کاربرد داشته است که اغلب جنبهی عدم ابراز نظر و عقیده را نیز شامل میشده است.
با وجود اینکه اصل تقیه به عنوان یک ابزار مبارزاتی کاربرد داشته است ولی گاهی نیز توجیه و مستمسکی برای سکوت و سکون، قرار میگرفته و به عدم انجام تکلیف الهی در مواجهه و مبارزه با مظاهر حکومت طاغوت، میانجامیده است که حضرت امام (ره) چنین تقیهای را حرام میدانستهاند. از این رو همان طور که تقیه به جهت حفظ جان و مال و آبرو واجب است، اگر بر آن مفسدهی عظیمی همچون نابودی دین اسلام، پنهان ماندن حقیقت بر نسلهای آینده و تسلط دشمنان بر شئون مسلمانان مترتب باشد، حرام خواهد بود. به همین جهت است که میبینیم بسیاری از بزرگان شیعه در برخی موارد تقیه را رها کردهاند و به خاطر حفظ دین اسلام، جان خود را فدا کردهاند. بنابراین همان طور که جواز تقیه، موارد معین و مشخصی دارد، ترک تقیه نیز موارد خاص خود را دارد. امام خمینی در کتاب الرسائل ص ۱۷۸ میفرمایند: «... تشریع تقیه برای بقای مذهب و حفظ اصول و جمع کردن پراکندگی مسلمانان برای اقامه دین و اصول آن بوده است. از این رو اگر کار به جایی رسید که دشمن قصد نابودی این اصول و اهداف را داشته باشد، تقیه جایز نیست.»
۳- آیتالله سید کاظم شریعتمداری در سال ۱۲۸۴ هاش در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در تبریز، مشهد و قم ادامه داد و پس از کسب مقام اجتهاد به درخواست اهالی آذربایجان به تبریز بازگشت و به تدریس فقه و اصول پرداخت. وی در سال ۱۳۲۶ علیرغم تحریم دیدار با شاه از سوی علمای تبریز ملاقاتی با شاه در مدرسه طالبیه تبریز داشت، همین امر ادامهی کار را در آذربایجان برای او دشوار ساخت، لذا به قم مراجعه کرد و فعالیتهای مذهبی و فرهنگی خویش را در این شهر، ساماندهی نمود. در حوادث سالهای ۵۶ و ۵۷ (منتهی به پیروزی انقلاب)، به عنوان یکی از مراجع ثلاثه قم، اعلامیهها و موضعگیریهای علنی همراهانهای با نهضت امام خمینی (ره) داشت. نگرش و رفتار خاص وی نسبت به مسائل پس از انقلاب اسلامی - در کنار برخی سوابق و عملکردهای گذشته - شریعتمداری را به حاشیه کشاند تا اینکه در سال ۱۳۶۵ ه شدار فانی را وداع گفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 59