صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: حسن وافی (بافی)

تاریخ سند: 25 مرداد 1357


موضوع: حسن وافی (بافی)


متن سند:

از: 26/ ﻫ تاریخ: 25 /5 /2537[]
به: 312 شماره: 3925 /26 ﻫ
موضوع: حسن وافی (بافی)1
0525
نامبرده بالا که در حسینیه اکبرآباد جلسه قرآن دارد به تعدادی از جوانان بین 10 الی 17 ساله که در جلسه وی شرکت می‌نمایند عنوان داشته هزار قطعه عکس خمینی موجود است که باید آنها را در مساجد و بین مردم توزیع نمائید و از هیچ چیز نترسید دیگر کار تمام شده و به همین زودی ایران جمهوری اسلامی می‌گردد و اضافه نموده این موضوع تا شهریور طول نخواهد کشید و کد 66 نیز سرطان دارد2 و ولیعهد را نیز به آمریکا تبعید نموده است و قرار است آقای سعیدی را که از وعاظ طرفدار دولت و ساواکی می‌باشد در بین راه رفسنجان بکشیم و همه وسائل جهت اجرای طرح آماده است.3
نظریه شنبه. گمان می‌رود نامبرده قالی فروش باشد.
نظریه یکشنبه. به شنبه آموزش لازم داده شد هرگونه اطلاعات دیگری در این زمینه کسب نمود مراتب را به موقع اعلام نماید. افق
نظریه سه‌شنبه. نظریه یکشنبه مورد تائید است. شفیع
نظریه 26 ﻫ. نظرات فوق مورد تائید است.
آقای چهاردولی . 7 /6

توضیحات سند:

1. میرزا حسن وافی، از فعالین در جریان انقلاب اسلامی بود. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به شغل‌ قالی‌فروشی اشتغال داشت و پس از انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی حضوری فعال در جبهه‌های جنگ داشت. وی مدت زیادی ریاست ستاد آزادگان استان یزد را عهده‌دار بود.
2. در یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۴ش پزشک محمدرضا پهلوی، تشخیص داد که وی مبتلا به سرطان غدد لنفاوی می‌باشد. اطلاع از این بیماری، که به شدت سعی در پنهان نگه داشتن آن بود، روحیه‌ی شاه را دچار تزلزل نمود.
اسدالله علم، وزیر دربار پهلوى، در یادداشت هاى روز ۲۲ مهر ۱۳۵۳ خود نوشته است: «‌صبح شرفیاب شدم. خوشبختانه گزارش سلامتى شاهنشاه رسید. خوشوقت شدند، ولى به روى خودشان نیاوردند. »
اشاره علم، به جواب آزمایش‌هایى است که در فرانسه بر روى نمونه مایع مغز استخوان شاه انجام شد تا احتمال ابتلاى او به سرطان به دقت بررسى شود. پزشکان پس از معاینه شاه و آزمایش هاى گوناگون، به این نتیجه رسیده بودند که او به نوعى سرطان لنف مبتلا است، اما به پیشنهاد دکتر ایادى، پزشک بهائی مخصوص شاه، ماهیت بیمارى را از او پنهان نگاه داشتند و حتى اسدالله علم، که در آن هنگام نزدیک‌ترین دستیار و دوست شاه بود، از حقیقت مطلع نشد.
ماروین زونیس، در کتاب «‌شکست شاهانه »، پیرامون این مسئله می‌نویسد: «‌درست همان طور که شاه، نظامى ساخته بود که در آن حقایق سیاسى را از او پنهان نگاه مى داشتند، در مورد بیمارى او نیز همین شیوه به کار گرفته شد. »
3. در این موقع که سراسر ایران در جریان مبارزه با رژیم ستمشاهی پهلوی قرار داشت، برخی از روحانی نمایان که از گذشته به رژیم شاه وابستگی داشتند و برخی دیگر که قدری ترسو و عافیت طلب بودند، در اقدامات خود، نسبت به تلاش مردم ایران در سرنگونی شاه، تردید ایجاد می‌نمودند، به همین دلیل بود که امام خمینی (ره) در پیام پنجم مردادماه خود در سال 1357ش، بند هشتم از تذکرات خویش را به این موضوع اختصاص داد و فرمود: «‌8 . بر مستمعین است که آقایان گویندگان را در ذکر مطالب اسلامى و انسانى تشویق کنند؛ و از آنان با احترام تقاضا کنند که جنایات و ستمگری‌ها را بیان و تفسیر کنند، و از مطالب غیر مفید و احیاناً مخالف با مسیر حرکت ملت احتراز کنند، و با پشتیبانى خود از گویندگان محترم به آنان اطمینان خاطر دهند.‌» صحیفه امام، ج ‌3، ص 435

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 38

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.