علماء و روحانیون :
متن سند:
علماء و روحانیون :
مهمترین خبر مذهبی که در هفته گذشته مورد توجه محافل روحانی و مردم متدین و متعصب قرار گرفته عزیمت آیتالله شریعتمداری از قم به شهرری بوده و این عمل از طرف عدهای از روحانیون تهران منجمله آیتالله بهبهانی با تعجب و تردید تلقی شده و برخی اظهار عقیده نمودهاند که نامبرده با دولت سازش کرده و احتمالاً سیاست دولت را اجرا خواهد کرد و آیتالله بهبهانی در این مورد به یکی از روحانیون گفته است اگر ثابت شود که آیتالله شریعتمداری با دولت مربوط است باید به کلی او را ترک نمود و مردم هم از طرف او پراکنده خواهند شد.
روحانیون چنین میپندارند که آیتالله شریعتمداری بدون موافقت دولت نمیتوانست از قم خارج شود و احتمالاً وی را به شهرری آوردهاند تا با وساطت او آیتالله خمینی و سایر روحانیون بازداشتی آزاد گردند و بدین ترتیب نفوذ و شخصیت وی بالا رفته و نفوذ خمینی را تحتالشعاع قرار دهد.
آیت الله بهبهانی به یکی از نزدیکان خود گفته است آمدن آیت الله شریعتمداری مطابق برنامهای است که از سالها قبل برای از بین بردن حوزه علمیه قم تهیه شده و علت تنظیم چنین برنامهای آن است که وجود مرکزیت روحانی در قم با مصالح دولت تطبیق ننموده و قدرتی در برابر قدرت دولت است.
آیتالله بهبهانی افزوده با آیتالله شریعتمداری- گلپایگانی1 و نجفی2 اطلاع داده که آنها را فریب دادهاند و هدف آن است که حوزه علمیه قم را از وجود روحانیون متنفذ خالی نمایند. بنابراین آنها باید هر چه زودتر مذاکره و مراجعت کنند و در صورتی هم که دولت از مراجعت آنان جلوگیری نماید نتیجه به نفع روحانیون خواهد بود.
مطالب شایان توجهی که آیتالله بهبهانی به روحانیون و آیات قم اظهار داشته این است که اگر مذاکرات منجر به صلح شد روحانیون میبایست بگویند ما اجرای دقیق قانون اساسی را میخواهیم و با هیچگونه اصلاحی هم که از راه قانون و مجلس بعمل آید مخالف نیستیم.
بدنبال اظهار نظرهایی که درباره علت آمدن آیت الله شریعتمداری به شهر ری میشد اعلامیهای از
طرف نامبرده منتشر گردید و طی آن اعلام شده که هدف از این مسافرت آن است که از افراد بازداشتی پشتیبانی و نسبت بعمل دولت اعتراض و معلوم شود که علماء دارای نظر واحدی هستند و در عمل به وظایف شرعی متفق القول میباشند.
در هفته گذشته روی دیوارهای بعضی از خیابانها و بازار و معابر عمومی تهران وسیله مردم شعارهایی علیه آیتالله خمینی نوشته شده بود که چون این عمل بین عدهای از مردم به عنوان یک اقدام دولتی تلقی میگردید ترتیبی داده شده که در آینده از نوشتن این قبیل شعارها جلوگیری شود. 3 انعکاس اخبار حوادث اخیر ایران در کشورهای اسلامی اثراتی داشته و اطلاع واصله از عراق حاکی است که در آن کشور اعلامیههای متعددی منتشر میگردد که مضمون آن تلگرافهایی است که از طرف برخی از افراد به ظاهر مذهبی به روساء و بزرگان کشورها منجمله علیاحضرت ملکه الیزابت- اعلیحضرت ملک سعود- پرزیدنت کندی- خروشچف- جمال عبدالناصر- نهرو- تیتو مخابره شده است.
در این اعلامیهها از مقامات عالیه کشور و دولت انتقاداتی به عمل آمده است در هفته گذشته به دنبال عزیمت آیتالله شریعتمداری از قم به شهر ری آیتالله نجفی نیز به تهران مسافرت و در منزل آیتالله احمد خوانساری4 اقامت نموده و قرار بوده بنا به دعوت آیتالله خوانساری آیتالله گلپایگانی یکی دیگر از آیات متنفذ قم نیز به تهران عزیمت نماید. با آمدن دو تن از روحانیون متنفذ حوزه علمیه قم به تهران(آیات الله شریعتمداری و نجفی) و احتمال مسافرت قریب الوقوع آیتالله میلانی5 از مشهد و آیتالله گلپایگانی از قم به پایتخت فعالیت و جنب و جوش شدیدی در محافل روحانی و مذهبی تهران به ویژه محافل وابسته به آیاتالله بهبهانی- خوانساری و نوری آغاز گردیده و در این فعالیتها عدهای از تجار و بازرگانان معتبر بازار از جمله حاج اتفاق. حاج عباسعلی اسلامی. 6 حاج ابوحسین و حاج حریری سهم مهم و موثری به نفع روحانیون و مقامات مذهبی به عهده دارند.7
در هفته گذشته دیدار و ملاقاتهایی بین آیاتالله خوانساری و نجفی با آیتالله بهبهانی و نوری و همچنین آیتالله بهبهانی با آیتالله شریعتمداری (با اینکه آیتالله بهبهانی قبلاً راضی به این کار نبوده) در شهر ری صورت گرفته که در هر دوی این ملاقاتها آیتالله بهبهانی مورد تجلیل و تمجید فراوان آیت الله شریعتمداری و نجفی قرار گرفته و حتی آیت الله شریعتمداری نامبرده را ریشه و استخوان روحانیت قلمداد کرده و به وی اطمینان داده که در امور مربوط به روحانیت در جریانات اخیر بدون نظر و مشورت مشارالیه و سایر روحانیون متنفذ و طراز اول هیچگونه اقدامی بعمل نخواهد آورد.
هدف و تلاش و کوشش آیتالله بهبهانی در شرایط فعلی حفظ اتحاد و اتفاق و ایجاد وحدت نظر کامل بین روحانیون است و در برخورد با مقامات مذهبی همواره به این نکته اشاره کرده که عدم ایستادگی و مقاومت و شکاف و نفاق میان روحانیون سبب شکست آنها و تقویت و پیروزی جبهه مقابل است و در این مورد صریحاً اظهار داشته او جداً معتقد به لزوم حفظ دین تحت هر شرایطی است و بنابراین باید با شجاعت ایستادگی کرد و در این راه یا موفق شد و یا خود را فدا کرد.
ضمنا در نظر است آیات الله شریعتمداری- نجفی- بهبهانی و خوانساری به اتفاق چند نفر دیگر از روحانیون طراز اول یک جلسه مشورتی در زمینه جریانات اخیر تشکیل داده و تصمیماتی اتخاذ نمایند.
توضیحات سند:
1. آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی قمی، در سال 1277 ﻫ ش در روستای گوگد در شش کیلومتری گلپایگان دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر، آیتالله ملاتقی گوگدی، آقا ضیاءالدین اراکی و آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی گذرانید. پس از تأسیس حوزه علمیه قم، به دعوت آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم رفت و مدارج عالی علوم حوزوی را در این شهر کسب کرد. تبحر ایشان در علم فقه موجب شد که 70 سال مدرس این علم در حوزه علمیه قم باشد. وی همچنین از مهاجرت علما و زعمای حوزه علمیه نجف به قم در سال 1302 کمال بهره را برد و برای مدتی هر چند کوتاه از محضر درس برخی از آنها همچون آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله نائینی و غروی اصفهانی بهرهمند شد. با درگذشت آیتالله حائری، آقای گلپایگانی مسئولیتهای سنگینتری را متقبل شد و به تدریس دروس خارج فقه و اصول همت گماشت و تا پیش از ارتحال، همواره کلاس درس خارج معظمله در مسجد اعظم قم، یکی از بزرگترین مکاتب تدریس علوم دینی بود. در پی درگذشت آیتالله بروجردی نیز بخش اعظم وظائف آن عالم ربانی در اداره حوزه علمیه قم به ایشان واگذار شد. با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) ایشان همواره حامی نهضت و پشتیبان امام بود. بیشتر اعلامیههای مراجع در مسیر مبارزه با رژیم شاه را امضا میکرد و در جلساتی که علمای قم در اوایل نهضت تشکیل میدادند، شرکت میکرد. همگام با امام و دیگر مراجع، عید 1342 را به دلیل اصرار رژیم بر اجرای لوایح ششگانه (انقلاب سفید) تحریم و بعد از تبعید امام به ترکیه نیز از این اقدام رژیم به شدت ابراز ناخشنودی کرد. واکنشهای سیاسی حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی نسبت به مسائل روز ایران و جهان اسلام، رژیم پهلوی را همواره وادار میکرد که از موضعگیریهای ایشان بیمناک باشد. مراسم نیایشی که ایشان در سال 1352 برای پیروزی مسلمانان در جنگ با اسرائیل برپا کرد، در آن زمان واکنش قابل توجهی به همراه داشت. اعلامیههایی که علیه رژیم شاه در مناسبتهای مختلف به ویژه در سالهای 56 و 57 از سوی ایشان صادر میشد، تنور مبارزه مردم را علیه رژیم شاه گرم نگاه میداشت. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در زمستان 1357 ایشان با انتشار اعلامیههایی از ارتش خواست که به ملت بپیوندد و اعلام کرد: «هر کس مردم را به گلوله ببندد، قرآن را به گلوله بسته است.» پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاطع حساس شاهد حمایت ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی بودهایم. در طول جنگ تحمیلی نیز همواره مشوق رزمندگان اسلام بود و بارها نمایندگان ایشان برای تقویت روحیه رزمندگان به جبهه رفتند. در تمام انتخابات در صحنه بود و مردم را تشویق و ترغیب به رأی دادن میکرد. ایشان علاوه بر انجام اقدامات خیریه از قبیل احداث مدارس، بیمارستانها و سایر خدمات عامالمنفعه، چندین اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشتهاند که از آن جمله است: حاشیه بر عروۀالوثقی، حاشیه بر رسائل، مناسک حج، تألیفی در فقه و کتابی در اصول. حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در 19 آذر 1372 به ملکوت اعلی پیوست و پس از تشییع پرشکوه در تهران و قم، در جوار حضرت معصومه (سلامالله علیه) به خاک سپرده شد.
ر. ک : حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، 3جلد،تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
2. آیتالله العظمى سید شهابالدین مرعشى نجفى، فرزند سید محمود در سال 1276 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. نسب شریف او با 29 واسطه به حضرت امام سجاد (ع) مىرسد. تحصیلات ابتدایى و مقدمات علوم را نزد پدر فرا گرفت و پس از ادامه تحصیل در محضر اساتید بزرگ آن زمان، در علوم گوناگون از جمله رجال، فقه، کلام، ادیان، انساب، حدیث و علم حروف سرآمد شد. وى در ادبیات، علم طب و هیأت نیز صاحب نظر بود. آیتالله مرعشى در جوانى به مقام اجتهاد نائل آمد و مدرسان مشهور همچون ضیاءالدین عراقى، فشارکى، یثربى کاشانى، شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و میرزا محمدحسین نائینى به وى اجازه روایت و اجتهاد دادند. ایشان پس از فوت آیتالله العظمى بروجردى به عنوان یکى از مراجع مطرح شد. از جمله اقدامات فرهنگى و علمى مهم وى، تأسیس یک کتابخانه با بیش از 90000 جلد کتاب است که 25000 جلد آن به صورت خطى و بعضا کمیاب مىباشد و به عنوان یکى از گنجینههاى کمنظیر و ارزنده اسلامى به حساب مىآید. از آیتالله مرعشى 70 اثر نفیس علمى در زمینههاى مختلف به جاى مانده و از دیگر خدمات ایشان بناى مساجد، حسینیهها و مراکز درمانى در داخل و خارج کشور مىباشد. آیتالله فعالیت سیاسى ایشان از سال 1341 آغاز شد. وى مانند بیشتر علماى مشهور قم با لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى مخالفت کرد. در ماجراى قیام 15 خرداد و حوادث پس از آن از طریق انتشار اعلامیه رژیم را نسبت به اقدامات ضداسلامى و خشونت بار مورد انتقاد قرار مىداد. با اوجگیرى انقلاب اسلامى در سالهاى 1356 و 1357 ایشان با اعلامیههاى متعدد به رفتار دولت اعتراض مىکرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همواره از نظام اسلامى حمایت مىنمود. آیتالله مرعشى نجفى در روز 8 شهریور 1369 بر اثر سکته قلبى در سن 96 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و در محل کتابخانه خویش به خاک سپرده شد.
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. این شعارها به وسیله عوامل رژیم نوشته میشدند. همانگونه که در سند نیز آمده است، بازتاب منفی این اقدام بسیار زیاد بود، لذا ساواک سیاست خود را تغییر داد. در سند میخوانیم «ترتیبی داده شده که در آینده از نوشتن این قبیل شعارها جلوگیری شود.»
4. آیتالله العظمی سیداحمد خوانسارى، فرزند حاج سید یوسف در 1 مهر 1270 ﻫ ش در شهر خوانسار متولد شد. مقدارى از ریاضیات و علوم مقدماتى و سطح را در زادگاهش فرا گرفت و سپس براى ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در آن شهر خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام حاج میرمحمد صادق مدرس اصفهانى و آخوند ملاعبدالکریم گزى و میرزا محمدعلى تویسرکانى، فراگرفت و بعد از طى مراحل، براى تکمیل معلومات خود به نجف عزیمت نمود و در آنجا دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانى و چندین سال هم در درس مرحوم حاج سیدمحمدکاظم یزدى و آیتاللّه نائینى و استادان دیگر شرکت جست تا به مدارج عالیه رسید و در سال 1305 به ایران مراجعت کرد و با اقامت در اراک از محضر آیتاللّه عبدالکریم حائرى استفادههاى علمى فراوانى برد.
بعد از انتقال حوزه علمیه از اراک به قم، ایشان نیز بعد از مدتى به قم آمد و نماز جماعت فیضیه به ایشان واگذار شد. در مدتى که در قم بود از مدرسین و فضلاى برتر حوزه علمیه به شمار مىرفت و در درس خارج فقه وى شاگردان مبرزى چون امام موسى صدر شرکت مىکردند. وى از مدرسین فلسفه و ریاضیات نیز شمرده مىشد. در سال 1329 به درخواست مردم تهران و امر آیتاللّه العظمی بروجردى در تهران ساکن شد و بیش از سه دهه یکى از مراجع متنفذ تهران و منشأ خدمات مؤثرى گردید. در ابتداى نهضت مردم ایران در جریان انجمنهاى ایالتى و ولایتى حضور یافت ولى به تدریج از عرصه سیاسى کناره گرفت. هر چند که مستقیم و غیرمستقیم در جهت حمایت از مبارزان تلاش مىنمود. آیتاللّه سید احمد خوانسارى در سال 1362 دارفانى را وداع گفت و با تشییع جنازهاى باشکوه در تهران و قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. امام خمینى در ارتحال ایشان پیام تسلیتى ارسال کردند و طى آن از خدمات او به اسلام تجلیل نمودند.
آثار علمى ایشان:
شرح مختصر المنافع در چند جلد، حاشیه بر عروهالوثقى، توضیح المسایل، مناسک حج
5. آیتالله العظمى سید محمد هادى میلانى از مراجع تقلید در 9 تیر 1274 ﻫ ش در خاندان بزرگ علمى در نجف به دنیا آمد. پدرش آیتاللّه سید جعفر میلانى بود. آیتاللّه میلانى در سنین کودکى پدرش را از دست داد. ایشان تا 12 سالگى مقدمات معارف دینى را نزد میرزا ابراهیم همدانى و ملاحسن تبریزى و دیگران خواند. دوره سطح را نزد شیخ ابراهیم سالیانى، سید جعفر اردبیلى، حاج میرزا على ایروانى و شیخ ابوالقاسم ممقانى فرا گرفت. آنگاه به درس خارج فقه و اصول آیات عظام شریعت اصفهانى، نائینى، محمدحسین اصفهانى و آقا ضیاءالدین عراقى حاضر گردید و به مرتبه اجتهاد نایل آمد. همچنین فلسفه و کلام را از محضر محمدحسین اصفهانى و شیخ جواد بلاغى آموخت. از جمله مشایخ اجازه روایت آیتاللَه میلانى، آیات سید حسن صدر، سید عبدالحسین شرفالدین، شیخ عباس قمى و آقا بزرگ تهرانى مىباشند. ایشان سالهاى متمادى در حوزههاى علمیه نجف و کربلا به تدریس پرداخت. در 1332 به مقصد زیارت مرقد حضرت امام رضا (ع) به مشهد سفر کرد و بر اثر درخواست مردم و روحانیان خراسانى در این شهر اقامت گزید و حوزه درس خود را دایر کرد و تا زمان رحلت هزاران نفر از طلاب علوم دینى از محضر ایشان بهرهمند شدند و به تدریج به مرتبه مرجعیت رسید.
مبارزه سیاسى آیتاللَّه میلانى با مخالفت با لوایح ششگانه شروع شد و در ماجراى قیام 15 خرداد به اوج خود رسید. ایشان با انتشار اعلامیه تندى رژیم را به سبب کشتار مردم در روز 15 خرداد 1342 و دستگیرى حضرت امام (ره) مورد انتقاد قرار داد و به رغم محدودیتهایى که رژیم براى ایشان ایجاد کرده بود جهت آزادى امام (ره) به تهران سفر کرد. آیتاللَّه میلانى سرانجام پس از پنج ماه بیمارى روز جمعه 17 مرداد 1354 در مشهد دارفانى را وداع و به سراى باقى شتافت. علاوه بر آثار خیریه چندین کتاب از ایشان به جاى مانده است که برخى از آنها هنوز طبع نشدهاند.
ر.ک: آیتالله العظمی سید محمد هادی میلانی به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
6. حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی، فرزند حسین در سال 1275 ﻫ ش در سبزوار متولد شد. وی پس از آموختن مقدمات و ادبیات رهسپار مشهد مقدس گردید و سطوح را در محاضر آیات بزرگ مرحوم حاج میرزا مهدی اصفهانی ، آقازاده میرزا مهدی کفایی، مرحوم آیتاللهالعظمی حسین قمی و مرحوم آیتالله میرزا مرتضی آشتیانی فرا گرفت. سپس جهت تکمیل اندوختههای علمی خود به نجف اشرف هجرت کرد و از محضر مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و دیگران بهرهمند شد. پس از چند سفر علمی به کشورهای مختلف به تهران آمد و از راه منبر و تأسیس 160 باب مدرسه اسلامی در سراسر ایران و ساختن کتابخانه و مسجد و ... خدمات بسیاری به اسلام و مسلمین کرد. وی سفرهایی نیز به کشورهای اسلامی نمود و در هند به مدرسۀالواعظین رفت که برنامههای آموزشی آن مدرسه روی او تأثیر گذاشت و در ایران مدرسۀ جامعۀ تعلیمات اسلامی را تشکیل داد. وی با سخنرانی درباره کشف حجاب رضاخانی با آن مبارزه کرد و ضمن دفاع از حجاب اسلامی به خاطر مبارزات خستگی ناپذیرش چندین بار به زندان افتاد. حجتالاسلام شیخ عباسعلی اسلامی در 20 فروردین 1364 دارفانی را وداع گفت.
ر.ک: حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساوک، مرکز بررسی اسناد تاریخی
7. پس از واقعهی خونین 15 خرداد و دستگیری امام(ره)، آیتاله قمی و آیتاله طالقانی موجی از نگرانی سراسر کشور را فراگرفت. به دنبال این ماجرا بسیاری از علمای کشور برای رسیدگی به موضوع و اتخاذ تصمیم به تهران هجرت کردند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 83