تاریخ سند: 13 آذر 1345
موضوع: حضور عدهای از عناصر سرشناس جبهه ملی در منزل علی اشرف منوچهری و اظهارات اللهیار صالح مبنی بر ارسال نامه به وسیله باقر کاظمی جهت دکتر مصدق
متن سند:
رونوشت گزارش خبری شماره 21273 /20 ﻫ 2 –13 /9 /1345
موضوع: حضور عدهای از عناصر سرشناس جبهه ملی در منزل علی اشرف منوچهری و اظهارات اللهیار صالح مبنی بر ارسال نامه به وسیله باقر کاظمی جهت دکتر مصدق
روز پنجشنبه 10 /9 /45 حدود ساعت 1200 اللهیار صالح. دکتر یوسف جلالی. ابراهیم کریمآبادی. حاج محمود مانیان. حسین شاهحسینی. ابوالفضل قاسمی. علی اردلان. عبدالحسین ثنائی. اصغر گیتی بین، عناصر سرشناس جبهه ملی در منزل علی اشرف منوچهری جهت صرف ناهار حضور داشتند.
در این جمع ابتدا منوچهری از مسافرت خود به منظور معالجه به ژنو. پاریس و رم صحبت کرد و ضمن آن از نظام صحیح آن کشورها تعریف نمود. سپس از وضع مالیات و نحوه وصول با شهامت و بدون تبعیض علی اردلان کارمند وزارت دارایی بحث شد. اللهیار صالح گفت تاجری کاشانی به نام محتشمی نزد بنده آمد که وساطت برای مالیاتش کنم گفتم فایده ندارد آقای اردلان خودشان درست کرده و به حرف هیچکس نیز گوش نمیکنند. در این وقت علی اردلان در پاسخ صالح بیان نمود اینها را در مکتب شما یاد گرفتهایم.
سپس راجع به نفت صحبت شد. اللهیار صالح گفت شنیدهام گویا باقر کاظمی شرحی به دکتر مصدق نوشته تا به حرفهای منعکس در جراید در زمینه نفت جواب دهد و مصدق پاسخ داده اکنون موقع مقتضی نیست. ابوالفضل قاسمی نیز این موضوع را تأیید نمود و سپس حسین شاه حسینی خبر داد که دکتر فریدون مهدوی به جهت اینکه عروسی نموده گرفتار است و نتوانسته در جلسه حاضر گردد.
بعد یوسف جلالی اظهار داشت پسر دکتر مهدی آذر میخواست به خارج برود او را به سازمان امنیت برده و سئوالاتی کردهاند منجمله از روابط او با پدرش پرسیدهاند و او گفته است عادی است و سپس نظرش را راجع به سازمان امنیت خواستهاند گفته است عیناً نظر من همان عقیده است که به سایر وزارتخانهها و مؤسسات دارم.
در این موقع شاهحسینی گفت نمیدانید برای توجیه وضع ایران چه پولهایی در خارج خرج میشود مخصوصاً به وسیله بنیاد پهلوی1. جوانی به نام جوکار که سابقاً عضو جبهه بود و اکنون مأمور سازمان امنیت شده است، وسائل، پول و همه چیز به طور کامل در اختیار او گذاشتهاند و به کشورهای اروپایی مسافرت میکند تا از جریانات و فعالیتهای جوانان با خبر شده و دولت را آگاه سازد.
پس از اتمام سخنان یاد شده، اللهیار صالح از طرحی که خانم سناتور منوچهری2 در مجلس سنا مطرح کرد، ولی به اشارهای مدفون شد و هیچکس جرأت نکرد از آن صحبت کند بحث کرد و گفت این نمونه وضع فشار و غیرعادی کشور ما است که میکوشند نشان دهند در اینجا دموکراسی است و حالا که هنوز کسی و هیچ روزنامهای نتوانسته اصل این طرح را منعکس کند.
حاج محمود مانیان گفت اینها میخواهند به تدریج این مسائل که ضددینی است منعکس شود تا هیجانی به وجود نیاورد. اللهیار صالح تأکید کرد و گفت شاید هم چنین باشد.
بعد از صرف ناهار در ساعت 1600 این جلسه پایان یافت.
رونوشت برابر اصل است. اصل در ک 1050 جلد 40. به پرونده اللهیار صالح به کلاسه 23000 ضمیمه و بایگانی فرمایید. 27 /9 /45
توضیحات سند:
1. بنیاد پهلوی، از بنیادهای مهم اقتصادی، فرهنگی وابسته به دربار بود. پس از آنکه رضاشاه پهلوی ناچار به استعفاء شد و از ایران تبعید گردید، موج اعتراض و نارضایتی علیه روشهای غاصبانه وی و فریادخواهی برای باز پس گرفتن اموال و املاکی که در زمان او تصاحب شده بود، پدیدار شد و به مجلس و مطبوعات کشید. محمدرضا پهلوی در نخستین اقدامات خود برای جلوگیری از اوج گرفتن اعتراضات، و احتمالاً به توصیه محمدعلی فروغی، در جلسه سیام شهریور تمام املاک، مستغلات، و کارخانجاتی را که از طریق پدرش به نام وی شده بود، به دولت واگذار کرد تا در عمران و آبادانی کشور و امور خیریه صرف شود و اگر کسانی باشند که نسبت به املاک، ادعای غبنی داشته باشند، پس از رسیدگی به شکایت آن ها از محل همین املاک رفع شود؛ ولی بعد از گذشت 7 سال، دولت لایحهای به مجلس فرستاد که براساس آن بسیاری از آن املاک و مستغلات به مالکیت محمدرضا پهلوی باز میگشت. این لایحه در 20 تیر 1328 در یک ماده واحده به این ترتیب تصویب شد که اموال مزبور به نام «موقوفه خاندان پهلوی» نامیده و عواید ناشی از این داراییها صرف امور خیریه شود و متعاقب آن، محمدرضا پهلوی دستور تاسیس «سازمان املاک و مستغلات پهلوی» را جهت اداره داراییهای مذکور صادر کرد.
شاه برای به جریان انداختن پولهای حاصل از فروش املاک سلطنتی به دهقانان و درآمدهای ناشی از اجاره مستغلات و تاسیسات وابسته و درآمد محصولات کشاورزی، به تأسیس دفتر املاک اختصاصی اقدام کرد و به دنبال افزایش درآمدهای نفتی و فعالیتهای تجاری و کشاورزی، تصمیم گرفت محلی برای تمرکز سرمایه خود در آن به منظور قانونی کردن ثروت بی حساب خود و کاستن از فشار سخنانی مبنی بر غصبی بودن داراییهای خود تأسیس کند و به این ترتیب بنیاد پهلوی در سال 1337ش، در ظاهر به عنوان یک سازمان خیریه!، به جای دفتر املاک اختصاصی شاه به وجود آمد.
این بنیاد در حقیقت در تیول شاه قرار گرفت و او به همراه خانوادهاش جزو سهامداران عمده اکثر مؤسسات و شرکتهای موجود در ایران درآمدند.
2. مهرانگیز منوچهریان، فرزند منوچهر در سال 1285ش در مشهد به دنیا آمد. از دانشسراى عالى لیسانس فلسفه و علوم تربیتى و از دانشگاه تهران دکتراى حقوق دریافت نمود. وى مؤسس و رئیس اتحادیه زنان حقوقدان ایران، مؤسس سازمان داوطلبان حمایت خانواده، نایب رئیس اتحادیه بینالمللى زنان، حقوقدان وابسته به سازمان ملل متحد و از سال 1327 شاغل در وکالت دادگسترى بود و در چهارمین دوره مجلس سنا به عنوان سناتور انتصابى از تهران به این مجلس راه یافت و در سال 1346 ش نیز به عنوان نماینده ایران در کنفرانس حقوق بشر که در تهران تشکیل شد، شرکت کرد و یک سال بعد جایزه صلح حقوق بشر را از سازمان ملل متحد دریافت کرد.
منوچهریان در دورههاى 5 و 6 نیز نماینده انتصابى مجلس سنا و از 1341 تا 1345 مشاور حقوقى و جرمشناسى و رئیس اتحادیه بینالمللى ایران و عضو شوراى عالى داوطلبان شیر و خورشید سرخ ایران بود. او نخستین برنده جایزه صلح حقوق بشر از سازمان ملل متحد بود و کتابهایى چند به رشته تحریر درآورد. ارائه طرحهای ضد اسلامی و ضد اخلاقی از جمله اقدامات او به بهانه حمایت از حقوق زنان است که در جای خود مورد بررسی قرار گرفته است. وی سرانجام در 14 تیرماه سال 1379 در تهران درگذشت.
اسناد ساواک. پرونده انفرادى و روزنامه اطلاعات ش 11218 سال 42؛ زن روز سال 44؛ حقوق مردم ش 13 و 14 سال 47
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 335