توبه
متن سند:
توبه:
«توبه را چیزی دربارهاش نمیدانم؛ منتهی آن بعد معنوی توبه را مطرح نمیکردیم. یعنی متذکر اصلاً نمیشدیم. من یادم هست که در همان منبرهایی که قبل از انقلاب میرفتم، بیشتر توی منبرها که از روی به اصطلاح قرآن و نهج البلاغه و اصول کافی هم بود ولی انتخاب مطالب یک انتخاب غلطی بوده که بعضی از دوستان همان موقع گاهی میگفتند. بیشتر، مسایل خشونت، مبارزه، فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اینها را انتخاب میکردیم آن ابعاد مثلاً غیر اجتماعی، فردی، معنوی، درونی و رابطه بین فرد و خدا آنها کمتر مطرح میشد؛ یا مثلاً در توبه اینکه مثلاً انسان وقتی که یک گناه کوچکی کرد مثلاً بلافاصله بعدش بیاید توبه کند که ملکه نشود و صغیره کبیره نشود و همان رابطه خاصی که بین فرد تائب و خدا هست و آن مراحل بعدی را اصلاً نمیکردیم ما. ولی یادم نیست که مثلاً یک چیز جدید را ارائه بدهیم، اینطور نبود وقت عدم طرح بود که ما مطرح میکردیم. اینها نه بخاطر توبه، یعنی در کل بود مثلاً در رابطه با تقوا راجع به تقوا خیلی تند و سریع از آن میگذشتیم. یعنی مثلاً تحلیل کنیم تقواها را در ابعاد مختلف نبود قدس مثلاً. مقدس بودن مثلاً. واژههای دیگر مثل صدیقین، صادقین، شهدا اینها را اصلاً کم مطرح میکردیم. آن بعد معنویش را تا حدی که در راستای مسایل اجتماعی، جناح بندیها و مبارزه با رژیم و اینها بود یک مقدار رویش زیاداشاره میکردیم مثلاً یک مسئلهاش خشونت.»1
توضیحات سند:
1. نوار شماره سه.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 149