صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

پی‌آمدها و تحلیل

پی‌آمدها و تحلیل


متن سند:

پی‌آمدها و تحلیل
دستگیری، محاکمه و مجازات مهدی هاشمی عکس‌العمل‌ها و مقاومت‌هایی را از ناحیه آیت‌الله منتظری و اطرافیان ایشان که همواره به عنوان مأمن و حامی مهدی هاشمی مطرح بوده‌اند، به دنبال داشت. این عکس‌العملها در قالب نامه‌نگاریهای مختلف به رهبر کبیر انقلاب (ره) و دیگر مسئولین ذیربط و ارسال پیامهای شفاهی و اقدامات عملی همچون تعطیلی ملاقاتها و بستن در بر روی مردم و مسئولین به عنوان اعتراض، صورت گرفت.
همچنین اعلامیه‌های گوناگونی با عناوین جعلی از ناحیۀ اطرافیان انتشار یافت که در آنها ضمن دفاع از مهدی هاشمی و آقای منتظری، علیه مسئولین نظام و به صورت غیرمستقیم علیه رهبری معظم انقلاب موضعگیری شده و عملکرد آنها زیر سؤال رفته است. این اقدامات با توجه به موقعیت ایشان به عنوان قائم مقام رهبری انعکاس و بازتاب قابل توجهی در محافل داخلی و خارجی داشته و جو مسمومی را بر جامعه حاکم نموده است.
آقای منتظری پس از آنکه تلاشهای خود را برای جلوگیری از تعقیب و محاکمه مهدی هاشمی بی‌اثر دید و احساس کرد در عزم و ارادۀ امام خمینی (ره) نمی‌تواند خللی ایجاد نماید و پس از انتشار مصاحبه تلویزیونی1 مهدی هاشمی که طی آن نامبرده به نقش خود در قتل‌ها و دیگر اتهامات اعتراف نموده بود مجدداً اقدام به درخواست عفو از رهبر کبیر انقلاب نمود...2
البته عملکرد گذشته مهدی هاشمی و مجموعۀ شرایط حاکم بر فضای فکر و روح نامبرده به خوبی نشان می‌داد که در صورت برخورداری وی از رأفت و رحمت اسلامی و خلاصی وی از مجازات، نه تنها راه صلاح و سداد را در پیش نمی‌گرفت و در مقام جبران گذشته برنمی‌آمد که همفکران او مجدداً قربانیان دیگری از جامعه می‌گرفتند و خود او نیز با بلندپروازیهایی که داشت در راه برهم زدن معادلۀ قدرت و تغییر مناسبات سیاسی جامعه به نفع خود، قدمهای جدی‌تری بر می‌داشت و مشکلات دیگری را در مسیر انقلاب نوپای اسلامی می‌آفرید.
انباشت سلاح و مهمات، فعال کردن خانه‌های تیمی– جمع‌آوری اسناد و جعل مدارک و... که در کیفرخواست به عنوان بخشی از اتهامات نامبرده مطرح گردیده در همین راستا قابل تفسیر و تحلیل است. وانگهی نامبرده یک بار در سال ۵۷ که با باز شدن قهری درب زندان، از زندان آزاد شد این فرصت را تجربه کرد. اگر زمینۀ هدایت در وی نخشکیده بود می‌بایست از این فرصت استثنائی در جهت اصلاح خود و جبران گذشته استفاده می‌کرد و سرنوشت خود را تغییر می‌داد. چیزی که هرگز اتفاق نیفتاد!
این بار نیز اگر فرصت مجددی می‌یافت با زمینه‌های روحی و فکری که داشت و با عناصر تندرو و بی‌منطقی که پیرامون خود گرد آورده بود، می‌رفت تا زمینه شکل‌گیری یک نظام توتالیتر و خشونت‌گرا را برای جامعه اسلامی فراهم نماید. مشی حذف فیزیکی مخالفان در تفکر مهدی هاشمی که برخواسته از آموزه‌های نظامهای دیکتاتوری و پلیسی و ترجمان روحی سلطه‌گری و تمامت خواهی وی است هر قتل و تروری را در راستای مصلحت حزبی و گروهی خود قابل توجیه می‌دید.
با چنین منطقی نه تنها معارضین عملی و آنهایی که در مسیر حرکت تمامت خواهی این جریان قرار می‌گرفتند بلکه هر کس با هر مشرب و مذاق فلسفی، فرهنگی و اجتماعی که با مشرب و تفکر این جریان همسویی نداشت، در لیست سیاه آنان قرار می‌گرفت و امنیت اجتماعی که جزء حقوق اولیۀ انسانهاست از آنها سلب می‌گردید.
با این وصف پافشاری آقای منتظری برای جلوگیری از مجازات وی را باید اولاً در القائات مهدی هاشمی و همفکران وی جستجو کرد. القائاتی که هرگونه برخورد با مهدی هاشمی را برخورد با آقای منتظری تلقی و آن را توطئه‌ای علیه قائم مقام رهبری قلمداد می‌کرد.3
ثانیاً باید به مسائل عاطفی و احساسی ناشی از علقه فامیلی و رابطه خویشاوندی و استاد شاگردی و نیز پافشاری خانواده و اطرافیان مهدی هاشمی ربط داد.4 آقای منتظری تحت تأثیر چنین شرایطی در دفاع از مهدی هاشمی از خود عکس‌العمل نشان داده و تا مرز جدایی از نظام پافشاری نموده است.5
این در حالی است که برخلاف فضای مسموم حاکم بر ذهن آقای منتظری و اطرافیان وی، امام خمینی (ره) دلیل پیگیری جرائم مهدی هاشمی را در نامه‌ای خطاب به آقای منتظری این چنین بیان می‌فرمایند:
«... حیثیت بلند پایه‌ای که دنباله این امور به خواست خداوند تعالی برای شما فعلاً حاصل است و احتیاج مبرمی که جمهوری اسلامی و اسلام به مثل جنابعالی دارد، انگیزه علاقه مردم است، لذا این حیثیت مقدس باید از هر جنبه محفوظ و مصون باشد، حفظ این حیثیت به جهات عدیده بر شما و همه ماها واجب و احتمال خدشه‌دار شدن آن نیز منجز است؛ برای اهمیت بسیار آن.
با این مقدمه باید عرض کنم این حیثیت واجب المراعات به احتمال قوی بلکه ظن نزدیک به قطع در معرض خطر است، خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزه قم که ممکن است دنبال بهانه باشند.
این خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقای سیدمهدی هاشمی است به شما... آنچه مسلم است و مایۀ تأسف حسن ظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفته‌ها و نوشته‌ها است که بمجرد وصول، شما ترتیب اثر می‌دهید و در مجمع عمومی صحبت می‌کنید...
تقاضا می‌کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور، مشورت نمایید؛ پس از آن ترتیب اثر بدهید تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما که برگشت به حیثیت جمهوری اسلامی است نخورد، آزادی بی‌رویه چند صد منافق به دستور هیئتی که رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزدی‌ها را بالا برده است.
من تأکید می‌کنم که شما دامن خود را از ارتباط با سیدمهدی پاک کنید »6
در حقیقت می‌توان گفت از منظر امام خمینی (ره) برخورد قاطع با مهدی هاشمی و جدا کردن شخص آقای منتظری و بیت ایشان از جریان مافیایی مهدی هاشمی نه تنها توطئه‌ای علیه آقای منتظری نبود بلکه اقدامی اساسی در جهت تطهیر و تثبیت آقای منتظری در موقعیت و جایگاه حقوقی و اجتماعی او بود. موقعیتی که در نگاه حکیمانه و تیزبین امام خمینی (ره) با توجه به مجموعۀ شرائط جز از طریق برخورد قاطع با مهدی هاشمی و همفکران وی تأمین و حفظ نمی‌شد.
البته شرط تحقق این هدف پایبندی آقای منتظری به نصایح مشفقانه حضرت امام (ره) و تبری از اعمال و رفتار مهدی هاشمی و جریان منتسب به او بود. چیزی که هرگز در عمل اتفاق نیفتاد و در نتیجه، روند جدایی آقای منتظری را از نظام اسلامی رقم زد.
بنابراین دستور تعقیب و محاکمه و مجازات مهدی هاشمی و تعدادی از عناصر همفکر او از ناحیه حضرت امام خمینی (ره)- با همۀ تأویلها و تحریفهایی که تا امروز از ناحیه بازماندگان این جریان به دنبال داشته است، گذشته از اینکه یک حرکت دینی در راستای اجرای حدود الهی و تأمین عدالت اجتماعی بود- یک حرکت ملی به منظور جلوگیری از استحالۀ نظام بشمار می‌رود که با هدف تضمین سلامت رهبری آینده نظام به عنوان سکاندار جامعه اسلامی صورت گرفته است.
به هر تقدیر موضوع حمایت و جانبداری آیت‌الله منتظری از مهدی هاشمی و حامیان وی که روند جدایی آقای منتظری از نظام اسلامی را رقم زد جریان پرماجرا و قصه پرغصه‌ای است که پرداختن به ابعاد آن از حوصلۀ این کتاب خارج است و باید در فرصتی دیگر به صورتی مستقل به آن پرداخت.7

توضیحات سند:

1- مصاحبه مهدی هاشمی در روزنامه جمهوری اسلامی 19 /9 /1365 درج گردیده است.
2- برای آگاهی از جریان مبسوط آن بنگرید به: خاطرات سیاسی، محمدی ری‌شهری، ص ۱۳۷
3- مهدی هاشمی پس از دستگیری در اعترافی از اینکه توانسته نظر آقای منتظری را به نفع خود و در حمایت از خود جلب کند و او را وادار به دفاع از خود ولو بلغ ما بلغ نماید اظهار شرمساری نموده و آن را به حیله گری های خود نسبت می دهد؛ پیوست شماره (۲۸).
4- خاطرات سیاسی ، ص 136
5- همان ، ص 49
6- خاطرات سیاسی، ص 255
7- برای اطلاع از اسناد این موضوع بنگرید به: کتاب خاطرات سیاسی، محمدی ری‌شهری، صص۲۵۱ به بعد

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 204
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.