تاریخ سند: 17 خرداد 1339
رونوشت اطلاعیه 2 ـ 3 ـ 1393
متن سند:
قبل از ظهر روز یکشنبه گذشته که مصادف با روز عید قربان بوده جلسه منزل
اسداله رشیدیان دایر بوده و عده ای در حضور 150 نفر از طبقات مختلف از
جمله جوادی معاون دادسرای تهران ـ قدس ـ دکتر شهیدی عضو سابق حزب
منحله توده ـ دکتر طیاری ـ ابوالحسن مددی ـ ثقه الاسلامی (معمم) ـ حسین
یکتاپور اصلی کارمند وزارت کار و همچنین عده ای از کارگران کارخانجات
مختلف و خریداران اراضی شرکت شین در آن شرکت کرده اند.
در این جلسه مهندس انزلچی پیشکار رشیدیان ضمن صحبت با خریداران
اراضی شرکت شین اظهار داشته روزنامه نویسی که عضو حزب ملیون است
(منظور عباس شاهنده) و قبلاً مبلغ هشتاد هزار تومان از شرکت شین رشوه گرفته
اکنون از تجمع خریداران اراضی شرکت در منزل رشیدیان ناراضی شده و بدست
و پا افتاده است.
یکی از کارگران دخانیات ضمن تعریف از رشیدیان اظهار داشته
عده ای در دخانیات از فعالیتی که کارگران برای احقاق حق خود به عمل
می آورند ناراحت شده و ضمن نامه ای که به سازمان امنیت نوشته اند آنها را
اخلالگر معرفی کرده اند و چنانچه واقعا اخلالگر هستیم باید ما را اعدام کنند و در
غیر این صورت باید کسانی که چنین نامه هایی را می نویسند تحت تعقیب قرار
گیرند و رشیدیان پاسخ داده شما کارگران اخلالگر نیستید و سازمان امنیت هم به
هر حرفی گوش نمی دهد و چنانچه واقعا کسی مقصر باشد تحت تعقیب قرار
می دهند.
یک نفر
دیگر از حضار گفته بعضی ها می خواهند با زور کارگران را به این طرف و آن
طرف بکشانند و در جریان استقبال از اعلیحضرت همایون شاهنشاه آقای دکتر
الموتی1 معاون نخست وزیر ـ عباس شاهنده ـ تقی آقا شریف نماینده کارگران
دخانیات و یک نفر دیگر از کارخانه سیمان کمیسیونی برای مراسم استقبال
تشکیل داده و تصمیم می گیرند ولو به زور هم شده کارگران را در مراسم مزبور
شرکت دهند و امثال این کارها بین کارگران تولید نارضایتی می نماید و رشیدیان
پاسخ داده به خوبی از این جریانات اطلاع دارد و چند نفر از نمایندگان کارگران
هم به وی مراجعه و گفته بودند شاه خود را دوست دارند و حاضر هستند با طیب
خاطر از معظم له استقبال کنند ولی احزاب مانع می شوند و می خواهند آنها را به
زور زیر پرچمهای خود جمع کنند.
رشیدیان اضافه نموده دولتی ها می خواهند
یک تظاهرات مصنوعی برای اعلیحضرت درست کنند و از انجام تظاهرات
طبیعی هم جلوگیری می کنند و جای تأسف است که این کارها بدست اشخاص
بدنامی امثال شاهنده ها صورت می گیرد.
ثقه الاسلامی درباره روز عید قربان
صحبت کرد و ضمن آن از عباس شاهنده انتقاد و گفته روزی روزنامه شاهنده
ارگان حزب توده بود و اکنون وی فعال مایشاء است و سطح زندگی مردم ترقی
کرده و دولت هم مرتب وعده و وعید می دهد ولی از عمل هیچ خبری نیست.
اصلی از رشیدیان به مناسبت شرکت در جلسه ای که عصر روز قبل (شنبه
گذشته) توسط کارگران نانوایی تشکیل شده بود تشکر کرده است (توضیح آنکه
گفته می شود رشیدیان را اصلی به جلسه کارگران نانوایی برده است).
اصل در پرونده اسداله رشیدیان کلاسه 12ر ـ ش
توضیحات سند:
1ـ نورالدین الموتی در سال
1282 شمسی در قزوین متولد
شد.
وی فارغ التحصیل کلاس
قضائی بود و در سال 1311 کار
دولتی را با سمت امین صلح
ناصح تبریز در دادگستری آغاز
کرد و سپس مشاغل زیر را به
عهده گرفت : کارمند علی البدل
دادگاه شهرستان تهران، دادیار
دادسرای بدوی انتظامی، رئیس
شعبه هشت دادگاه تهران، رئیس
کل دادگاههای تهران، معاون
اول دادسرای تهران، مستشار
دادگاههای استانهای اول و
دوم، بازرس قضائی اداره
نظارت، دادیار دادسرای
انتظامی قضات، رئیس کل امور
ورشکستگی، بازرس بازرسی
کل کشور، مستشار دیوان عالی
کشور و وزیر دادگستری در
کابینه علی امینی.
وی که برادر
میرعماد الموتی از متهمین به
عضویت در گروه 53 نفره در
زمان رضاخان بود، هیچ گونه
ارتباطی با هسته کمونیستی
نداشت، اما در سال 1316
دستگیر و زندانی شد و پس از
شهریور 1320 به دنبال سقوط
رضاخان و آزادی گروه 53 نفره
و تشکیل حزب توده، به حزب
پیوست و علاوه بر عضویت در
کمیته اجرائی حزب به سمت
دبیرکل و عضویت کمیسیون
نظارت و تفتیش برگزیده شد.
پس از کنگره اول، الموتی هر
چند دبیر اول حزب بود و حق
امضاء داشت، ولی رهبر حزب
شناخته نمی شد.
وی این وظیفه
را به همراه دکتر بهرامی و ایرج
اسکندری انجام می داد.
در سال
1324 که او شانس عضویت در
کمیته مرکزی را در سازماندهی
جدید از دست داده بود، از حزب
خارج شد.
وی پس از خروج
از حزب توسط علی امینی داماد
وثوق الدوله به عنوان قیم
فرزندان کوچک وثوق الدوله
انتخاب گردید و از این طریق به
خاطر درصد معینی که از اموال
می گرفت، ثروت قابل توجهی به
دست آورد.
در جریان کودتای
اول سرلشگر ولی اللّه قرنی که
امینی به همکاری با او متهم شده
بود، از الموتی هم به عنوان
عضو هسته سیاسی نام برده شده
است.
نورالدین الموتی در سال
1346 درگذشت.
ر.ک : خاطرات دکتر امینی،
صص 98ـ99.
سالنامه کشور ایران، سال
1341، ص 182.
طبری، ص 79.
خاطرات کیانوری، ص 38.
نجاتی، کودتای قرنی، ص 88.
مهدوی، ص 339.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 354