تاریخ سند: 22 تیر 1314
چون لازم است در این موقع تغییر کلاه و استعمال کلاه بین المللی، رسوم و آداب استعمال آن هم کاملا رعایت شود.1 لذا لازم است عموم طبقات مندرجات ذیل را رعایت نمایند.
متن سند:
نمره : ۱۱۰۳
تاریخ :22 /4 /1314
اعلان
چون لازم است در این موقع تغییر کلاه و استعمال کلاه بین المللی، رسوم و آداب استعمال آن هم کاملا رعایت شود.1 لذا لازم است عموم طبقات مندرجات ذیل را رعایت نمایند.
1- کاسک کلونیال2 که منحصرا از دو رنگ سفید و خاکی خواهد بود فقط در ایام تابستان و تا موقع غروب آفتاب استعمال میشود.
۲- انواع کلاههای حصیری و پاناما3 مخصوص تابستان است.
۳- انواع شاپوها، کپی4 و غیره در تمام فصل، شب و روز استعمال میشود مگر در مواقع مخصوص رسمی.
4- در مواقع ورود به اتاق حتما باید کلاه را بر دارند برای احترام کامل، البته بایستی کلاه را در خارج اتاق بگذارند و در مواقع دیگر ممکن است دست به گیرند.
5-در مواقع برخورد در خیابان و معابر عمومی برای اجرای مراسم تعارف شخص کوچکتر (چه از حیث مقام و چه از لحاظ سن)، بایستی کلاه خود را بر داشته پس از ادای همان مراسم از طرف مجدد کلاه را به سر بگذارند.
6-در مواقعی که چند نفر در نقطه جمع هستند و یا عبور مینمایند، چنانچه شخص خارجی برسد که با یک نفر از آن جمعیت آشنایی داشته باشد موقعی که مبادله تعارف و سلام بین آن دو نفر بوسیله کلاه میشود سایرین باید به احترام رفیق همراه خودشان به شخصی که جهت آنها احتراماً کلاه بر داشته کلاه خود را بردارند.
۷- رعایت نظافت شرط حتمی است و حتی الامکان باید لباس اشخاص پاکیزه و اطو کشیده و صورت آنها تراشیده باشد. از انتخاب رنگهای ناجور و زننده برای لباس و پیراهن خوددارینمایند. استعمال کلاه سفید و گیوه با لباس سیاه که غالباً دیده میشود پسندیده نیست. کراوات به مقتضای فصل باید متناسب با لباس باشد. استعمال کراوات یا پاپیون سیاه یا سفید در موقع عادی خلاف ترتیب است.
۸- کسانی که تاکنون در تغییر کلاه خود اقدامی ننمودهاند لازم است فوراً کلاه خود را تبدیل به کلاه بین المللی نموده و به معاذیر غیر موقع از قبیل نبودن کلاه و غیره متعذّر نشوند و الاّ مورد مؤاخذه واقع خواهند شد.
حکومت و رئیس بلدیه بندر جز 5 عقیلی
[مهر و امضا]
1- بعد از صدور بخشنامه اجباری کردن استعمال کلاه بین المللی برای کارکنان دولت از طرف رئیسالوزراء وقت محمدعلی فروغی، بحث آداب استعمال کلاه مطرح شد و اینکه در چه مواقعی چه نوع کلاهی باید بر سر بگذارند. رضاشاه و هیئت دولت و روشنفکران وابسته آن چنان محو در بیخودی و پرستش مظاهر ظاهری فرهنگ غرب بودند که به تقلید از آنها راه و روش استعمال کلاه شاپو را عیناً تصویربرداری کرده و به جامعه ایرانی عرضه داشتند و ملتی که در فقر و جهل به سر میبرد مفتخر به تمدن کردند(!) و آداب سلام دادن و احترام گذاشتن به روش و سنت غربیان را به ملت آموزش دادند. گویی ملتی با این سابقه درخشان تمدن و فرهنگ آداب و معاشرت خالی از هر چیز خوب و پسندیدهای است و باید برای آشنا شدن آنها با ادب و احترام و... واردات اجانب و بیگانههایی را که خود کاسه لیسان تمدن شرق و اسلام هستند - به مغز و روح آنها تزریق کرد. استعمار خوب میدانست که اگر ملتی باورش شود که بیهویت است، ارزشهایی ندارد که به آن تکیه کرده و کمال یابد، نیازمند علم و تکنولوژی و حتی طرز رفتار و منش بیگانه است و... چنین ملتی جز وابستگی تام و سپردن تمام مقدرات خویش به دست او چارهای نخواهد داشت و آنگاه است که خانه استعمارزده خانه او و وطن ملک مطلق او خواهد شد و نیازی به تسلط و سیطره نظامی و ایجاد وحشت و ارتکاب قتل و جنایت نیست. به قول فانون هر استعمار زده نقش یک سرباز استعمار را انجام خواهد داد به همین منظور روشنفکران وابسته دست به قلم شده و با آوردن دلایل و توجیه مسایل سعی در پذیرش این تحول در جامعه میکنند. تغییر کلاه و لباس را و پذیرش آنها را دلیل داشتن روحیه قابل دانسته و در فواید و محسنات قابلیت تغییر قلم فرسایی کرده و این قابلیت را نشانگر روح و ترقی خواهی و از عوامل بقای ملل میدانند. (ر. ک: روزنامه اطلاعات شماره 2505-19 /3 /1314) با این تغییرات را جهانی دانسته و وضعیت جوانان مصر را به رخ ملت ما کشیده و اعلام میکند که یکی از واردات مهم و عمده کشور مصر کلاه است و چند سال پیش محصلین مدارس مصر و جوانان روشنفکر آن برای ایجاد کارخانه کلاهسازی شرکتی به نام شرکت «قرش» تشکیل داده و ادعای عقب ماندگی جوانان و مردم کشور ما را از قافله تمدن مینمایند (ر.ک: همان منبع شماره ۲۵۰۴ -18 /3 /1314) و ضرورت آموختن آداب کلاه را با صغری و کبری چیدنهای فراوان اثبات میکند و روشهای این ادب والا! را ذکر میکند. (ر.ک: همان شماره2519-5 /4 /1314) و فریب و مکر را به آنجا میرساند که آداب برداشتن کلاه در موقع سلام و احوالپرسی را منبعث از اسلام دانسته و استشهاد به این نکته میکند که بزرگان دین در موقع دعا بدرگاه الهی عمامه و روپوش سر خود را برداشته و سربرهنه میشدند (!) (ر.ک: همان شماره ۲۵۲۳ -10 /4 /1314)
2- کلاهی است که از چوب پنبه و مقوا و پارچه به رنگهای مختلف، بیشتر سفید و خاکستری درست میکنند و میتوان به رنگ لباس هم دوخت و آن را Casque Colonial مینامند. مورد استعمال آن فقط در تابستانهای سخت و در وسط روز است و حتما باید شب یا عصر یا صبح زود از استعمال آن خودداری کرد و نیز میتوان در گردشهای بیرون شهر در تابستان بر سر گذاشت یا در موقع ورزش و سواری و امثال آن، این کلاه یک بند چرمی دارد که در مواقع سواری یا باد و طوفان و غیره آن بند را زیر چانه میاندازند که کلاه از سر نیفتد ... (روزنامه اطلاعات، شماره ۲۵۳۱ -19 /4 /1314صفحه اول و ر.ک: تاریخ لباس، روت ترنرویل کاکس، ترجمه شیرین بزرگمهر و عسکهای مندرج در صفحه آخر آن.)
٣- کلاه تابستانی چهار قسم است... قسم دیگری است که آن هم از حصیر نرم است و آن را Panama مینامند و آن هم بیشتر برای اشخاص مسن و موقر است که هم میتوان بالای آن را شکاف داد و هم میتوان بیشکاف و فرورفتگی بر سر گذاشت. (همان و ر.ک: تاریخ لباس صفحه ۳۸۳ و عکس صفحه ۳۹۲ و عسکهای آخر کتاب مذکور - عکس این کلاه در روزنامه اطلاعات شماره ۲۵۴۷ -7 /5 /1314صفحه ۶نیز درج گردیده است.)
۴- یک نوع از کاسکت هم هست مانند کلاه پهلوی سابق که مقوا ندارد و آن را Kepi مینامند و آن در بعضی ممالک برای نظامیان است و عمومأ کارگران و سایر مردم نیز میتوانند بر سر بگذارند (همان و تاریخ لباس در صفحه آخر عکس آن را درج کرده است)
۵- «بند جز» جزء بخشهای تابعه شهرستان گرگان است (شهر گرگان جزء استان دوم بود که این استان غیر از شهر گرگان دارای شهرستانهای : قم ، کاشان، تهران، سمنان و ساری بود) که طی دستورالعملی در سال ۱۳۱۷ از طرف ریاست وزرای وقت نام این بخش به بندرگز تغییر مییابد (ر. ک: بخشنامه شماره ۲۶۱۹۴/-26194 مورخه 11 /7 /1317ستاد ارتش، و بخشنامه شماره 2113 /4805مورخه20 /1 /1317ستاد مذکور، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.)
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 61