تاریخ سند: 12 اردیبهشت 1347
موضوع : محمد علی شهبازی
متن سند:
شماره : 330 /22 ه
به قرار اطلاع واصله و بطوری که یکی از معتمدین محلی از قول شیخ صادق
شریعتمداری1 (که در ایام لیالی محرم در این شهر وعظ می نمود) نقل قول می کند
مقارن تاریخ 25 /1 /47 که شریعتمداری مذکور برای ملاقات به منزل سید
مرتضی پسندیده(برادر خمینی معروف) رفته بوده مشاهده می نماید نامبرده
نامه ای به مقصد قم به شخصی می دهد که برساند ایشان هم نامه ای از شخص
ناشناس درخواست می کند که نامه او را هم به قم برساند که قبول و نامه را
دریافت می دارد پس از تحقیقات لازمه با مشخصاتی که شریعتمداری مذکور
برای اشخاص تعریف کرده بود معلوم گردید شخص ناشناس محمد علی
شهبازی سابقه دار بوده و نامه وسیله پسندیده به عنوان مقامات روحانیت قم به
منظور تکفیر یا احضار شیخ غلامحسین حجتی نیشابوری2 نوشته شده بوده
است.
با توجه به اینکه :
1ـ محمد علی شهبازی یکی از طرفداران سرسخت خمینی معروف بوده
[و]سوابق ممتدی در همکاری با وابستگان او تحریک علیه شهربانی داشته و
دارد .
2ـ چون اعمال و رفتارش تحت کنترل بوده معلوم گردیده از همان تاریخ
مغازه اش را تعطیل نموده در خمین مشاهده نمی شود.
3ـ برابر گزارش مامور مربوطه (سرپاسبان یکم محمد مهدی غفاری) پس از
بررسی دفاتر بنگاههای مسافربری محل معلوم گردیده که نامبرده در همان
تاریخ از گاراژ اکسپرت بلیط تهران تهیه و مسلما در قم پیاده شده است (تهیه بلیط
به مقصد تهران به منظور اغفال شهربانی بوده است).
4ـ مدت 10 روز مغازه اش تعطیل و مورخه 5 /2 /47 به خمین مراجعت نموده
است.
5ـ در مراجعت ممکن است شیخ صادق شریعتمداری گزارش نماید که محمد
علی شهبازی از طرف پسندیده مأمور رسانیدن نامه به قم گردیده است مسلما
محمدعلی شهبازی حامل نامه [به] عنوان مقامات روحانیت قم به منظور تکفیر
یا احضار شیخ غلامحسین حجتی بوده است.
ش شازند
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 15046 بایگانی است.
در پرونده سیدمرتضی پسندیده بایگانی شود.
8 /3 /47
توضیحات سند:
1ـ سید محمد صادق
شریعتمداری فرزند سیدحسن و
برادر سیدکاظم شریعتمداری در
سال 1325 قمری در تبریز
متولد شد.
مقدمات و ادبیات و
سطوح را در تبریز خواند و
آنگاه به قم مهاجرت کرد و
مقداری از درس مرحوم آیت الله
حائری و پس از ایشان از درس
آیات حجت و سیدمحمدتقی
خوانساری استفاده نمود و به
نجف اشرف مشرف شد.
وی در نجف از درس مرحوم
آیت الله العظمی اصفهانی و
آیات دیگر بهره جست و پس از
مراجعت از نجف به قم، به
تدریس فقه و اصول نهایی
مبادرت کرد و چندی هم در
مشهد مقدس به تدریس خارج
فقه و اصول پرداخت و سپس به
تهران بازگشت.
از آثار قلمی ایشان می توان
حواشی بر جواهر و قسمتی از
کفایه را نام برد.
2ـ غلامحسین حجتی نیشابوری
فرزند محمدحسن در سال
1305 ه ش در شهرستان
نیشابور به دنیا آمد.
نام
خانوادگی قبلی وی بیات ترک
بود که بعدها به حجتی نیشابوری
تغییر داد.
مشارالیه از سال 1327 به مدت
سه سال در مدرسه میرزا جعفر
در شهر مقدس مشهد، سکنی
گرفت و سپس به مدرسه
دارالشفاء در قم، انتقال یافت و
به مدت 8 سال در آنجا بود.
وی در سال 1338 به شهرستان
ورامین آمد و به عنوان امام
جماعت در کارخانه روغن کشی
ورامین منصوب شد و پس از 6
سال، در سال 1342 در یکی از
مساجد تهران، اقامه جماعت
کرد.
وی در سال 1346 در حالی که
دفترخانه مرحوم آیت الله
پسندیده و آقای صدرالدین
نجفی، به علت مخالفت با ثبت
اسناد اصلاحات ارضی، تعطیل
شده بود، به خمین آمد و
دفترخانه ای دایر کرد و مورد
حمایت قرار گرفت و از طرف
فرماندار خمین، چنین معرفی
گردید:
«ایشان تنها واعظی است که در
کلیه مراسم مذهبی و ملی، ضمن
تشریح مسائل مذهبی، از
انقلاب عظیمی که تحت رهبری
شاهنشاه بوجود آمده است،
حمایت می کند»
غلامحسین حجتی نیشابوری که
در شهر امام و در بین اهالی
خمین به عنوان مأمور ساواک،
شناخته می شد، از طرف مردم
طرد گردید و هرگاه به منبر
می رفت، مردم مسجد را ترک
می کردند.
در این اوضاع بود که
ساواک دستور داد : «به نحو
غیرمحسوس، موجبات تقویت
وی فراهم شود».
ساواک در اظهارنظری در
خصوص وی چنین می نویسد:
«وی یکی از روحانیون
شاهدوست و میهن پرست خمین
می باشد که در مراسم مذهبی و
اعیاد ملی با سخنرانی و ایراد
مطالبی در زمینه پیشرفتهای
کشور، اهالی را ارشاد می نماید
و به علت همین خصلت،
روحانیون افراطی و طرفدار
مرتضی پسندیده برادر آیت الله
خمینی با او خصومت ورزیده و
در امور مشارالیه کارشکنی
می کنند که نتیجتا شخص
موصوف در مضیقه مالی قرار
گرفته است».
مشارالیه که ماهیانه بگیر اوقاف
بود و در گزارشی به تاریخ
18 /5 /48، ساواک وی را
فردی اهل فسق و فجور معرفی
کرده بود، در نهایت در سال
1349 مجبور به ترک خمین
گردید و دفترخانه خود را به
شهرستان ورامین منتقل کرد.
وی که امام جماعت یکی از
مساجد منطقه شرق شهر تهران
شده بود، در سال 1352 با
حمایت ساواک، از طرف اوقاف
به عنوان امام جماعت مسجد
هدایت! در خیابان اسلامبول،
منصوب گردید.
مشارالیه که اهل زدوبند و
کلاهبرداری بود، یک بار به
همین علت بازداشت شد و در
نامه هایی که به دربار، ساواک
و...
نوشت، از امکانات مالی
آنها بهره مند گردید.
وی در سال 1353 در نامه ای به
ساواک، تقاضای رفتن به ظفار
را، برای تشجیع روحیه
سربازان، نمود که ثابتی در ذیل
این تقاضا چنین نوشت :
«هدایت شود که برای رفتن به
ظفار خودش به ستاد بزرگ
ارتشتاران نامه بنویسد».
منبع:
کتاب
آیتالله سید مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک صفحه 143