تاریخ سند: 18 تیر 1342
گزارش
متن سند:
[تاریخ:] 18 /4 /1342
گزارش
به عرض می رساند ساعت 11 روز 17 /4 /42 آقای انزابی واعظ در سرای دودری، بالای منبر رفته [و] پس از ذکر چند [مسأله از] مسایل دینی، اظهار داشت: «مردم! ملا با نوکر خود به دهی رفت. به نوکرش گفت برو از دوست من ماست بگیر بیا. نوکر بیرون رفت [ولی] سگهای آن محل، نگذاشتند نوکر قدمی بردارد. برگشت [و] به ملا گفت آقا! من نمیتوانم بروم، سگها نمی گذارند. ملا گفت برو این دعا را بخوان و سگها اذیت نمیکنند. نوکر رفت [و] دعا خواند [ولی] اثری نبخشید. پیش ملا آمد. [ملا]گفت صبر کن باهم برویم. برخواستند [برخاستند] به محل بروند، سگها به هر دو حمله ور شدند. ملا دعا خواند و اثری ندید. خطاب به نوکرش گفت اکنون از دعا گذشته بیا این سگها را سنگباران کنیم. تاکنون آنقدر دعا خوانده ایم؛ای مسلمانان! اثری نمی بخشد. چاره ما هم به آنجا رسیده؛ به محض [آن] که دستوری از طرف مجتهد رسید، ما هم بایستی سگها را سنگباران کنیم.ای مردم! این را بدانید این روزنامه های کیهان و اطلاعات، دولتی هستند، هر چه مصلحت دولت است عین حرفهای آنان را خواهند نوشت. بچههای ما را که اجباراً به خدمت سربازی می-برند و با تیغ، صورت آنها را می تراشند، مگر در شرع مقدس اسلام، تیغ [زدن] حرام نیست؟ خداوند متعال، این رادیو تهران را به زودی محو و نابود نماید که هر روز چند نفر زن بی بند و بار آواز می خوانند. اگر این رادیو ایران، تزویر نیست، به ما هم اجازه بدهند ما هم صحبت نماییم. در قانون اساسی، که یک ماده آن راجع به اسلام است، بایستی شاه و هیأت حاکمه، از قانون اساسی، کنار نروند و احکام قرآن را حفظ نمایند. عوض این که اینها قرآن را پشتیبانی نمایند می خواهند قرآن و دین اسلام را از بین ببرند. این هواپیماها که در اختیار دولت است، برای این است که چندین نفر مسلمان که در یک جا اجتماع می نمایند، آن هواپیماها، مردم مسلمان را بمباران کند.» مراتب جهت استحضار معروض می گردد
منبع:
کتاب
حجتالاسلام و المسلمین محمد حسین انزابی به روایت اسناد ساواک صفحه 103
