تاریخ سند: 31 مرداد 1357
وقایع اخیر قزوین
متن سند:
شماره: 1514 /23ﻫ تاریخ: 31 /5 /2537[1357] 13570531
از: سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت زنجان
وقایع اخیر قزوین
بازگشت به شماره 1881 /25ﻫ ـ 24 /5 /37
برای پی بردن و شناسائی علل و جهات فعالیتهای اخلالگرانه در ماههای اخیر به ویژه در ماه مبارک رمضان جاری در قزوین علاوه بر وقایعی که در سطح کشور اتفاق افتاده و طبعاً پیآمدهای آن دامن گیر این منطقه نیز شده است بایستی به نکات زیر توجه و موردنظر قرار داد.
1ـ شهر قزوین که از دیر زمان یکی از مراکز تدریس علوم دینی بوده و هیئتی از روحانیون قزوینی بنام هیئت علمیه اداره کننده آن میباشند جوانانی را در مدارس اختصاصی بنام طلبه در جهت کسب علوم دینی تحت پرورش قرار میدهند. از طرفی بنا به سابقه و سنن و استعداد بعضی از خانوادههای محلی نیز همیشه تعدادی از جوانان قراء تابعه علاوه بر قزوین در قم هم به عنوان طلبه به تحصیل اشتغال میورزند که این دو دسته (طلاب مقیم قزوین و طلاب قزوینی مقیم قم) به سبب همبستگی و تجانسی که داشته همواره با یکدیگر در ارتباطند و بطور کلی میتوان گفت اعلامیههای مضره و پیامهای تحریکآمیز مخالفین از قم و تهران و توزیع آن در منطقه که انواع و تعداد نسخ آن نسبت به سایر نقاط دیگر کشور مخصوصاً چشمگیر است بیشتر به وسیله همین اشخاص صورت میگیرد. روحانیون حوزه علمیه قزوین اغلب طرفدار خمینی بوده و پیوسته با مراجع تقلید قم و نجف در ارتباط و مجری دستورات آنها هستند زیرا هر یک از آنان نمایندگی جمعآوری وجوه سهم امام از مراجع تقلید وابسته را دارند که همین موضوع یعنی به چنگ آوردن پول زیادتری سبب میشود تا فعالیت بیشتری مخصوصاً در این روزها در جهت مخالف برای شهرت و معروفیت خود داشته باشند
3ـ به تحقیق در وضع حاضر مقلدین و طرفداران خمینی در محیط امامزاده این منطقه بیش از مقلدین دیگر مراجع تقلید میباشند مضافاً اینکه در این روزها برخلاف گذشته جسارت تظاهر نیز پیدا نمودهاند.
4ـ استعداد و سابقه افراد ناراحت و خرابکار در این شهرستان که اغلب هم پس از شناخته شدن متواری و هماکنون اسامی آنان در لیست مربوطه قرار گرفته است نسبتاً قابل ملاحظه است
5ـ چگونگی پیدایش و معروف شدن حاج سیدعباس ابوترابی که [در] وقایع اخیر قزوین به عنوان محرک دستگیر و تحویل کمیته مشترک ضدخرابکاری در مرکز گردیده یکی دیگر از مواردی است که بیارتباط با اوضاع اخیر نمیتواند باشد به شرح زیر خلاصه میشود:
مرحوم آیتاله حاج سیدابوتراب ابوترابی یکی از روحانیون موجه، خوشنام و متنفذ قزوین بوده که در اواخر عمر به علت کهولت سن فعالیت در امور مذهبی برای وی مشکل شده بود به همین سبب گروهی از متنفذین و سرشناسان شهر قزوین در سال 2530 فرزند ارشدش سیدعباس ابوترابی را که در حوزه علمیه قم مدرس بوده به قزوین آورده تا بجای پدر فعالیت داشته باشد مشارالیه پس از ورودش به قزوین تدریجاً به فعالیتهای مذهبی از قبیل مدارس علوم دینی و وعظ و همچنین اقدام به تأسیس و تشکیل امور خیریه پرداخته ضمناً در منابر خود گاهی موافق و پارهای اوقات مخالف صحبت نموده و با این رویه کم کم به هیئت علمیه قزوین نیز راه پیدا میکند و چون درمییابد که وجوهات دریافتی وی در مقام مقایسه با وجوهات دریافتی برخی از روحانیون در سطح خیلی پائینتر قرار دارد سرناسازگاری را با سایر اعضای هئیت علمیه گذاشته1 و پیشنهاد مینماید که کلیه وجوهات دریافتی از مردم در صندوق واحدی جمعآوری و زیر نظر هیئتی به مصارف واقعی برسد که چون برای سایرین استنباط گردید مشارالیه باتوجه به درآمد کمی که داشته چشم به وجوهات دریافتی آنها دوخته است با پیشنهادش موافقت نمیشود بنابراین یادشده با تغییر روش خود را از طرفداران خمینی معرفی تا بدین ترتیب مورد توجه برخی از متعصبین واقع و در نتیجه او هم مانند سایرین صاحب مال و منالی گردد که با این روش موفق و تا حدودی از نظر مالی سروسامانی میگیرد متعاقب این جریان و با فوت حاجی میرزا نصراله شهیدی که سمت ریاست علمیه قزوین را داشته مشارالیه که خود را شایستهتر از سایرین برای احراز موقعیت آن مرحوم (ریاست علمیه قزوین) میداند به منظور کسب این مقام به انحاء مختلف تلاش مینماید و با سوءاستفاده از وقایعی که در شهرهای قم بوقوع پیوسته و در سطوح مختلف جوامع نیز از نظر سیاسی فضای بازتری پیدا گردیده واعلامیههای متعددی که از جانب مراجع مذهبی و چه از طرف افراد و گروههای مخالف در این شهر هم مانند سایر نقاط کشور توزیع شده بود فعالیت خود را در جهت کسب شهرت گسترش داده که درنتیجه آن وقایع اخیر قزوین بوجود میآید که جریان و چگونگی آن بموقع خود گزارش گردیده است
باعرض این مراتب ریشه اصلی وقایع اخیر را میبایستی در مجموع نکات مذکور و متشکل شدن عاملین آن دانست بدان دلیل که به محض شناسائی علل و تبعید دو نفر از روحانیون2 مخالف و دستگیری حاج سیدعباس ابوترابی آرامش در شهر برقرار و نظایر تظاهرات خیابانی و آسیب رساندن به جان و مال مردم که در روزهای اوایل ماه مبارک رمضان شدت یافته بود فعلاً دیده نمیشود.ک
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین . انصاری
توضیحات سند:
1. ارائه چنین تحلیلهایی از انقلابیون و کم رنگ جلو دادن انگیزههای دینی و ملی آنها در مخالفت با رژیم پهلوی و محدود کردن آن به اغراض شخصی ناشی از ناآگاهی مسئولین رژیم پهلوی و ضعف تحلیلهای آنها در بررسی ریشههای اعتراضات عمومی میباشد.
2. دو نفر تبعیدی همانگونه که در ... صفحات قبل آمده است، آقایان سید نورالدین آصف آگاه و هادی باریکبین بودند که به درگز و سردشت تبعید شدند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 3 صفحه 278