تاریخ سند: 31 شهریور 1347
موضوع : عیزیمت [عزیمت] سید محمود قمی و چند نفر از ایادی وی بمنطقه زلزله زده پیرو 13922/9 ه ـ 30/6/47
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 13973 /9 ه منبع 92
سه روز بعد از زلزله جنوب خراسان سید محمود قمی اجتماعی از
چند نفر دوستانش منجمله هاشمی نژاد.
شیخ عباس طبسی .
شیخ ابوالقاسم
تلافی .
خامنه ای .
مقدس
گلابگیر .
جعفر طباطبائی
قمی معروف بحائری و عده
دیگر تشکیل پس از تهیه
دو کامیون خواربار پوشاک
و غیره بصوب محلهای
زلزله زده حرکت مینماید
روز 22 /6 /47 که سید
محمود قمی از منطقه زلزله
زده بمشهد مراجعت
می نماید اظهار مینماید.
پس
از ورود به گناباد و عیادت
از چند بیمار تصمیم گرفتم بفردوس برویم و پس از ورود بفردوس جلو فلکه
چادری برافراشتیم و اجناس را در آن حصار کرده سپس در مقام تحقیق برامدیم
که دانش سخنور را پیدا نمائیم و چون دانش سخنور در چهار فرسنگی فردوس
بود تلافی و خامنه ای را دنبال وی فرستادم پس از اینکه وی آمد از این اقدام ما
خوشحال شد که ما چنین تشکیلاتی را داده ایم و نامبرده حاضر شد بما کمک
نماید که بزلزله زدگان کمک برسانیم .
در این میان عده ای هم که از مشهد کمک
آورده بودند بما ملحق شدند با نظر دانش سخنور مرتبا باسیب دیدگان کمک
رسانیدیم ضمن اینکه بزلزله زدگان کمک میکردیم یک سرهنگی که گویا
سرپرستی
تشکیلات شیر و خورشید را عهده داربود بمن مراجعه و گفت شما چکاره هستید
گفتم از مشهد امده و مشغول توزیع جنس بمردم میباشم اظهار نمود سرپرست
اکیپ چه کسی است گفتم تلافی است تلافی را بفرمانداری بردند یکساعت
گذشت نیامد 5 نفر دیگر از دوستان را فرستادم انها هم نیامدند خودم میخواستم
بروم در این بین دانش سخنور امد و دید من فوق العاده عصبانی هستم علت را
جویا شد گفتم در اینجا هم که مشغول خدمت مردم هستم ما را ول نمیکنند گفت
خودم میروم و دانش سخنور هم بدنبال آنها رفت و چون نیامد خودم بفرمانداری
رفتم و با خود گفتم یا باید
کشته شوم یا اینکه تکلیف
این اشخاص مزاحم را
روشن کنم نزدیک
فرمانداری که رسیدم دیدم
دانش سخنور باتفاق
دوستان من میایند و ساعتی
گذشت آقای روحانی
نماینده مجلس و فرماندار
فردوس و چند نفر دیگر
منجمله رئیس شهربانی و
یک افسر ژاندارمری امدند
و عذر خواهی کردند که
سوءتفاهم پیش امده و
گذشته است و من در کمال
قدرت صحبت کرده گفتم
این اقایان مصیبت و فاجعه و بیچارگی سرشان نمیشود و همه چیز را سیاست
میدانند بالاخره روحانی پس از عذرخواهی گفت اگر کاری دارید بفرمائید تا
برایتان انجام دهیم منهم از وی چادر خواستم فوری 2 دستگاه چادر در
اختیارمان قرار دادند و ما هم بنام پایگاه امدادی روحانیت چادرها را بپا کردیم و
چون جلو راه بود در ظرف سه روز 12 کامیون که از راه رسید بما ملحق گردیدند
و ما هم مرتبا اجناس را بین زلزدگان تقسیم میکردیم تا اینکه من امدم مشهد و در
انجا جعفر طباطبائی قمی و خامنه ای و هاشمی نژاد و بقیه دوستان مشغول
فعالیت هستند.
سپس سید محمود قمی اظهار میدارد.
اطلاع دادند آیت اله میلانی رفته است در فردوس چادری برپا کند و چون
نگذارده اند لذا بما ملحق شده من تصمیم دارم بفردوس برگردم ساعت 2300
روز 22 /6 /47 مجددا محمود قمی باتفاق هاشمی نژاد و چند نفر دیگر بفردوس
عزیمت مینماید و مقدار یک کامیون هم جنس همراه خود بمنطقه زلزله زده
میبرند روز 24 /6 /47 سید محمود قمی از فردوس بمشهد مراجعت و سپس
بتهران میرود .
توضیح منبع خبر: چند روزیست که از طرف کلانتری اخطاریه ای برای سید
محمود قمی میاورند و محمود قمی از رویت اخطاریه خودداری مینماید زیرا
وحشت دارد که او را بازداشت نمایند اخطاریه در مورد شکایت محمد قمی از
سید محمود قمی برادرش و سیدرضا قمی عموزاده اش و امیر مختارزاده است.
برابر اظهارات سید محمود قمی ایت اله کفائی به ایت اله قمی نوشته و از اعمال
ایت اله میلانی سخت شکایت کرده است و ایت اله کفائی و سید حمید کفائی
فرزندش بایت اله قمی پیغام داده که حاضر است علیه میلانی مبارزه نماید .
نظریه رهبر عملیات .
تبلیغ محمود قمی مبنی بر کمک بزلزله زدگان باعث ناراحتی مردم و لطمه بقمی و
سید محمود قمی گردیده است.
رونوشت برابر اصل است .
اصل در پرونده سید محمود طباطبائی قمی است در پرونده عبدالکریم هاشمی نژاد بایگانی
شود11 /8 /47کاشی 69290
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 239