تاریخ سند: 14 اردیبهشت 1357
موضوع : اجتماع دانشجویان
متن سند:
به : 323
از : 10 ه2 شماره : 5913 /10 ه2
روز 10 /2 /37 کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان با اعلام قبلی در محوطه
دانشکده پزشگی اجتماع و خواستار مذاکره با رئیس دانشگاه شدند.
لیکن
رئیس دانشگاه پیغام فرستاد 10 نفر نماینده را برای مذاکره با وی بفرستند و
دانشجویان قبول نکردند و
چون پلیس از آنان خواست
متفرق شوند گفتند تا پلیس از
محل دور نشود ما خارج
نمی شویم که به همین ترتیب
پلیس ها از آن منطقه دور
شدند و دانشجویان نیز متفرق
گردیدند.
تعدادی از این
دانشجویان به سلف سرویس
رفته و در آنجا یکی از
دانشجویان در حالی که
نشسته و در محاصره تعدادی
دیگر قرار گرفته بود مطالبی
انتقادی و محرک له خمینی
بیان نمود و بعدا بدون
خوردن غذا از سلف سرویس
خارج گردیدند.
غضنفر اسدی دانشجوی رشته تاریخ در اجتماع محوطه
پزشگی حضور داشته و به دانشجویان می گفت سر و صدا نکنید و یکی از
گردانندگان بود.
عباس زالی دانشجوی رشته بهداشت در سر کلاس می گفت اگر
10 نفر نماینده می رفتند دیگر برنمی گشتند.
نظریه شنبه : مفاد خبر مورد تأیید است.
ضمنا دانشجویان اعلامیه دست نویسی1
در مورد عدم حضور رئیس دانشگاه در اجتماع آنان روز بعد پخش کردند.
نظریه یکشنبه : مفاد خبر و نظریه شنبه مورد تأیید است.
گردانندگان اجتماعات
مذکور عوامل مذهبی بوده که اسامی آنان قبلاً منعکس گردیده.
ضمنا فتوکپی
اعلامیه مذکور به پیوست ایفاد می گردد.
راستگو
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
الهام
نظریه جمعه : نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
پژواک
نظریه 10 ه : مراتب به موقع به 323 تلفنگرام شده است.
نیک سیرت 13 /2 /37
نادری 58 /11
توضیحات سند:
1ـ متن اعلامیه منتشره به شرح
زیر است :
تحلیلی در وقایع دیروز
خواهران و برادران، روز گذشته
یک بار دیگر چهره کریه دستگاه
جلاد از پس نقاب دمکراسی و
آزادیهای فردی بیرون آمد و
صدها تن دانشجو را که به قصد
گفتگو با رئیس دانشگاه، در
دانشکده پزشکی گرد هم آمده
بودند محاصره کردند.
دیدید که
چگونه مزدوران باتوم به دست و
مجهز به گاز اشک آور در مقابل
دانشجویانی که هدفشان رفع
مشکلات محیط آموزشی بود به
صف آرائی پرداختند.
دیدید که با وجودی که
دانشجویان ساکت و آرام در
مقابل دانشکده به انتظار گفتگو
با رئیس دانشگاه بودند با آمد و
شدها و تجهیز وسایل نظامی
وصف آرائی های مزورانه به
حمله و تحریک دانشجویان
قصد می کردند.
مگر نه آنکه
خود اینان به دانشجویان قول
داده بودند که در اجتماعی به
سئوالاتشان پاسخ گویند؛ و مگر
این مدعیان دروغین آزادی
نبودند که مرتب در جلسات
فرمایشی و مردم فریب خود، ما
را به تهمتهای خرابکار و
آشوبگر متهم می کردند و خود را
صاحب منطق و طرفدار
دمکراسی و آزادی فردی
می خواندند.
این بود آنچه که
می گفتند؟ آزادی فردی با گاز
اشک آور و باتوم و حمله به
دانشجویان بی سلاح، آنچنان که
حتی در خیابان نیز به تعقیب و
دستگیری و ضرب و شتم آنها
بپردازند؟ مگر ما عروسکان
دست اینان هستیم که به ما
جواب می دهند که : اولیای امور
گفتگو با شما را صلاح
ندیدند ـ صلاح!!؟ و کشتار
خونین قم، تبریز، یزد و سایر
نقاط ایران نیز چنین آغاز شد.
آری مردمی که سخنی جز حق
نمی گفتند و سلاحی جز منطق
نداشتند به گلوله بسته شدند و
خونشان بر آسفالت خیابانها
نقش آزادی نگاشت.
خواهران، برادران، بیائید
یکصدا به اینان بگوئیم : آزادی
حزبی پیشکش خودتان، ما خود
آزادی حقیقی را به دست خواهیم
آورد.
دانشجویان دانشگاه اصفهان
ر.ک : ضمیمه شماره 15
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 2 صفحه 187